ارنست همینگوی متولد ۲۱ ژوئیه سال 1899، از نویسندگان برجسته ی معاصر ایالات متحده آمریکا و برنده ی جایزه نوبل ادبیات است. قدرت بیان و زبردستی همینگوی در توصیف شخصیت‌های داستانی به گونه ای بود که او را پدر ادبیات مدرن لقب داده‌اند. او از پایه‌گذاران یکی از تاثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایع نگاری ادبی» شناخته می‌شود.

از نقاط اصابت گلوله به زمین که می‌گذشتیم، من سعی کردم گودال‌های کوچک جای گلوله‌ها را وسط چرخ‌های ماشین بدزدم. بوی تند باروت و گل پاشیده‌شده و سنگ‌های چخماقی که تازه به ‌هم زده باشند، می‌آمد. با ماشین به گوریزیا، ویلای خودمان، بازگشتم و همان‌طورکه گفتم، رفتم به دیدن میس بارکلی که مشغول کار بود. کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

کشتزارها سبز شده بود و تاکستان‌ها جوانه زده بودند. درخت‌هایی که در امتداد خیابان بودند، برگ‌های کوچکی درآورده بودند و نسیم ملایمی از جانب دریا می‌وزید. چشمم را به تپه‌های شهر، قلعه‌ی قدیمی‌ای که در دل آن بود، کوهستان قهوه‌ای‌رنگِ اطراف و دامنه‌ی آن که اندکی سبز شده بود، دوختم.

برای دریافت کتاب وداع با اسلحه و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید. اگر می‌خواهید بدانید چرا ارنست همینگوی (Ernest Hemingway) یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان قرن بیستم میلادی است، کتاب وداع با اسلحه (A Farewell to Arms) را بخوانید. داستان وداع با اسلحه در دوران جنگ‌جهانی اول و در کمپ ایتالیا می‌گذرد. روایتی اول‌شخص از کاراکتر به‌‌یادماندنیِ فردیک هنری که به‌عنوان ستوان در نیروی نظامی ایتالیا خدمت می‌کند. فردریک یک آمریکایی است که ایتالیایی صحبت می‌کند و در کمپ ایتالیا به سر می‌برد. پس از آنکه اپیدمی وبا باعث مرگ هزاران سرباز ایتالیایی می‌شود، فردریک به‌اجبار برای چند روز به گوریتزیا می‌رود.

به روی شکمخوابیده‌ای و تهی می‌بینی و دیده‌اید که سپاهی پس رفت و سپاهی پیش آمد. ماشین‌ها و سربازانت را از دست داده‌ای،‌ مانندفروشنده فروش‌گاهی که فروش‌گاهش آتش بگیرد و جنس‌هایش را از دست بدهد. اگر پس از آتش‌سوزی، فروشندگانرا به علت حرف زدن به ل هجه‌ای که همیشه داشته‌اند تیرباران کنند، بعد هنگامی کهفروشگاه دوباره برای کاسبی باز می‌شود، البته نباید انتظار داشت که فروشندگانبرگردند. ممکن است به دنبال شغل دیگری بروند- اگر شغل دیگری باشد و اگر به دستپلیس نیفتاده باشند.

در نسخه‌ای از کتاب که در سال 2012 منتشر شد، در انتهای کتاب چهل‌وهفت پایان‌بندی متفاوت که همینگوی برای رمان در نظر گرفته بود منتشر شد. اولین‌بار، وداع با اسلحه در سال 1929 منتشر شد و در همان روزهای نخست بیش از سی هزار نسخه از آن به فروش رسید. موفقیت کتاب وداع با اسلحه به حدی بود که باعث شد ارنست همینگوی به کلی از نظر مالی مستقل و با سهولت بیشتری به زندگی و کار مشغول شود.

نجف دریابندری در سال 1354 با مؤسسه‌ی فرانکلین قطع همکاری کرد و به‌طور جدی بر ترجمه و تألیف متمرکز شد. داستان این رمان در کمپی مختص به ایتالیا در جنگ جهانی اول اتفاق می‌افتد. فردریک هنری شخصیت اصلی این رمان و یک راننده‌ی آمبولانس است.

پست زخم‌بندی در آن‌سوی رودخانه، ساحل اتریشی‌ها، زیر تیغۀ یک تپه بود و نعش‌کش‌ها می‌بایست زخمی‌ها را از روی پل پس می‌آوردند. وقتی‌که حمله را آغاز می‌کردند، باز وضع همان‌طور می‌شد. تاآنجاکه من تشخیص می‌دادم، کم‌وبیش آخرین جای جاده، یعنی آن جا که سرازیری خفیف می‌شد، به ‌خوبی در تیررس اتریشی‌ها بود. اما من جایی را پیدا کردم که اگر ماشین‌ها از این آخرین تکه‌راه خطرناک هم می‌گذشتند، می‌توانستند آن جا را پناهگاه خود کنند تا زخمی‌ها پس از گذشتن از روی پل، به پای ماشین برسند. من دلم می‌خواست که روی جادۀ تازه ماشین برانم، ولی جاده هنوز تمام نشده بود.