همینگوی زندگی خویش را با یک تفنگ شکاری پایان می دهد، همان گونه که هشت سال قبل مجبور به پایان دادن زندگی عمو ویلی گربه محبوب خود به علت شکستگی پا میشود. نویسنده با بهرهگیری از توصیفات زیبا و تکنیکهای همینگویی، زندگی سانتیاگو و مبارزات او را به صورتی شفاف و عمیق به تصویر میکشد. زبان ساده و معنیدار همینگو، خواننده را با احساسات و اندیشههای پیرمرد در دریا همزمان میسازد. نویسنده در کتاب پیرمرد و دریا، شکوه قلمرو دریا را با افتوخیز زندگی دراز یک ماهیگیر درهممیآمیزد و از این آمیزش زندگینامهای سرشار از اندوه برای صیادی از پا افتاده فراهم میسازد. این رمان مشهور را در سال 1951 میلادی و در کشور کوبا همینگوی به رشته تحریر و نگارش درآورد. این داستان، شرح رویارویی شگفتانگیز یک ماهیگیر کوبایی است که در جریان به تور انداختن یک نیزهماهی، وارد یک بازی پیچیده مرگ و زندگی میگردد.
کتابچین یک اپلیکیشن کتاب مالتی پلتفرم است یعنی کاربران می توانند در تمام دیوایسها و سیستم عاملها (ویندوز، اندروید و آی او اس) کتابهای خود را مطالعه نمایند و از کتابخوانی در محیطی لذت بخش بهره مند شوند. در طول زندگی خود 16 کتاب نوشته و ۵ مرتبه ازدواج می کند و پس از مرگش 7 کتاب دیگر نیز از او منتشر می شود. نه، ارنست همینگوی تحصیلات عالی رسمی نداشت و به جای دانشگاه، به مبارزات نظامی و سفرهای جهانی پرداخت. تمام محصولاتی که لینک دانلود آنها در پرشین جزوه در دسترس می باشد، مشمول قانون حق نشر و کپی رایت نمی باشند.
این رمان کوتاه، داستانی است درباره یک پیرمرد ماهیگیر به نام سانتیاگو که در آب های آزاد کوبا به مبارزه با یک ماهی غول پیکر می رود. داستان حول یک پیرمرد ماهیگیر به نام سانتیاگو می چرخد که مدت 84 روز است هیچ ماهی نگیریده است. او در آستانه شکست است، اما هنوز امید دارد که بتواند یک شکار بزرگ پیدا کند. در سال ۱۹۱۴، هنگامی که جنگ جهانی اول شکل گرفت، جوانی به نام ارنست همینگوی که میخواست نویسنده شود، هنوز پانزده ساله بود. همینگوی بلافاصله داوطلب شد تا به جبهه برود؛ او میدانست که فقط با نشستن در کنار چند کلمه خالی نمیتواند نویسنده شود و میخواست در جنگ تجربهی واقعی را بدست آورد. اما به دلیل آسیبی که چشمش هنگام یک مشت زده شد، در معاینه پزشکی رد شد.
محتوای این زخمها شاید بیشتر از آنچه که با ادامه زندگی معمولی قابل تطبیق باشد، ناگوار باشد. در سراسر این سالها، صحنههای جنگ، شکار، و گاوکشی – هر جا که گلوله فرود میآمد و خون به جاری شدید -همینگوی مردی را به شدت جذب خود میکرد. برخی معتقد بودند که این نشان از شجاعت بیپایان او بود؛ در حالی که برخی دیگر فکر میکردند که این جوان به گونهای ترسیده و شرمسار بوده که نیاز داشت در زمانهای سخت زندگی خود، شجاعت خود را به اثبات برساند. اما شاید این دو ویژگی، همانند ظاهرشان، تا این حد نامطلوب با یکدیگر همخوانی نداشته باشند؛ زیرا ترس و شجاعت دو واقعیت متفاوت نیستند؛ شجاعت بدون ترس یک پدیده غیرانسانی و دور از فهم است. همینگوی، جوان لرزان و مضطربی که از جهان گذشته بازگشته است، به سرعت متوجه میشود که جای اصلاحات در خانه پدری او وجود ندارد. پدر همینگوی، یک پزشک معروف و ثروتمند است و مادرش، زنی مذهبی است.
خبرنگار و روزنامه نویس چابکی بود و توانایی شگفتی برای آموختن داشت. پس از دو سه سال زندگی در اروپا به زبان های فرانسه، ایتالیایی و اسپانیایی حرف می زد. محبوب و سر به زیر بود، اما زنان را جذب می کرد و خود مجذوب آنها می شد. پول در کیف او قرار نمی گرفت و غالباً تا آخرین شاهی اش را خرج می کرد. همیشه خوش بود و تا شعاع بلندی فضای دوروبر خود را هم خوش می ساخت.
ارنست همینگوی در رمان پیرمرد و دریا، پیروزی و شکست را به صورت واقع گرایانهای ترسیم می کند که این امر باعث جذابیت این رمان شده است. داستان دربارهی پیرمردی به نام سانتیاگو است که یک ماهیگیر بسیار باتجربه است، ولی مدت ۸۴ روز است که هیچ ماهیای صید نکرده است. با ایمان به تواناییهای خود، در برابر دریا و ماهی بزرگ، نمادهای چالشها و تحقق اهداف است. همینگوی با زبانی ساده و زیبا، احساسات و افکار پیرمرد را به خوبی به تصویر میکشد و در عین حال، نشان میدهد که حتی در نبرد با شکست، انسان میتواند برابر بیپایانیهای زندگی بایستد.
برای بهتر شناختن کتاب های همینگوی می توان به کتاب “وداع با اسلحه ” اشاره کرد که در آن زندگی جوانی آمریکایی را روایت می کند که به ارتش ایتالیا می پیوندد و بعد از مجروح شدن در بیمارستان دلباخته دختری زیبا می شود. همچنین او در کتاب “داشتن و نداشتن ” از مردی شریف می گوید که به دلیل فقر به سوی جرم و جنایت کشانده می شود. وی در کتاب “قاتلین ” داستان دو آدمکش را روایت می کند که برای به قتل رساندن اندرسون اجیر شدند ولی او خود نیز پذیرای مرگ خویش است. در کتاب “خورشید همچنان می دمد ” دو نویسنده به دلیل هجمه جنگ سعی در مسافرت و خوشی دارند.
رمان پیرمرد و دریا زمانی توس همینگوی نگارش شد که خود تجربه زندگی در دریا را به واسطه زندگی در سواحل کوبا پیدا کرده بود. این رمان داستان زندگی مردمی است که با تمام وجود به دریا گره خورده اند. داستان در مورد پیرمردی است که بعد از مدتی که نتوانسه بود صیدی به دست بیاورد، در روزی که به نظرش خوش یمن می باشد دل به دریا می سپارد تا صید رویایی خود را بدست آورد. شخصیت پیرمرد در رمان شاید داستان زندگی هر کدام از ما باشد و صید رویایی او، همان اهدافی است که برایش می جنگیم.
ثبت ديدگاه