دشمنان و لحظات بد می‌توانند به ما دلیل رویارویی با سختی‌ها با شجاعت را بدهند. و موضوع سوم محیط است، تغییر محیط، چشم انداز را تغییر می دهد. محیط فیزیکی، محیط خانه، محیط کار و محیط اطراف ما باید بگونه ای باشد که مثبت و سازنده باشد و برای حمایت و پشتیبانی از اهداف ما آماده باشد. با ایجاد تکانش ما دیگر جسم ساکن نیستیم و تمایل به حرکت داریم و فیزیک و طبیعت هم به ما کمک می کنند تا بیشتر و بیشتر حرکت کنیم و آسان تر و روان تر به هدف نزدیک شویم. برای شکستن اینرسی انرژی زیادی لازم است ولی وقتی به تکانش مناسب برسیم، دیگر شکست ناپذیر خواهیم شد و خیلی سخت متوقف می شویم.

حداقل کار این است هرروز صبح مغزتان را از مطالب الهام‌بخش و استراتژی‌های بهبود فردی پرکنید. ما باید انتخاب‌هایی رو بکنیم که ما رو در آینده بهتر کنن و نباید انتخاب‌هایی رو بکنیم که ما رو در آینده بدتر کنن. ما باید انتخاب‌هایی رو بکنیم که ما رو دراز مدت سود بدن و نباید انتخاب‌هایی رو بکنیم که ما رو کوتاه مدت زیان بدن. ما باید از انتخاب‌های خودمون راضی باشیم و نباید از انتخاب‌های دیگران حسادت کنیم. ما باید انتخاب‌هایمون رو با دقت و هوش بکنیم و نباید از انتخاب‌های بد عذرخواهی کنیم. در حقیقت مغز، دائماً بدنبال کوچکترین نشانه کمبود و یا حمله است.

محال است بتوانید پس از ده سال به مطالعه‌ی ۵۰۰۰ صفحه در روز برسید (و بر اساس ادعای هاردی، این جنس بهبود را هم‌زمان در حوزه‌های دیگر زندگی‌تان هم تجربه کنید). بر پایه‌ی همین قاعده است که هاردی به سادگی خودش را «از رهبران صنعت توسعه فردی در شانزده سال اخیر» می‌نامد و وقتی می‌خواهد بگوید شاگرد جیم ران بوده او را هم تا سطح «فیلسوف بزرگ کسب و کار» بالا می‌برد. در راستای این هدف، باید افرادی را شناسایی کرد که اهداف، ارزشها و عزم راسخ مشابه شما داشته باشند. یافتن این افراد به شما در ایجاد مسئولیت کمک خواهد کرد. بعلاوه بایست مربیان و مدیرانی یافت که بتوانند در چگونه رسیدن به نتیجه راهنما باشند.

هنگام انجام روتین تان، از نوعی تقویم برای بررسی عملکرد و پایبندی خود استفاده کنید. دارن‌ هاردی به ما توصیه می‌کند که هنگام بیدار شدن از خواب و قبل از خوابیدن، روتین‌هایی برای خود داشته باشیم. زیرا، بین این دو زمان، شرایط غیرمعمولی زیادی ایجاد می‌شود که معمولا مانع انجام روتین‌ها در طی روز می‌شوند.

حالا میاد تو هر فصل خیلی پراکنده از هر طرف یه چیزی میگه و همه چیز رو میچسبونه به هم که اثر مرکب رو معرفی کنه. چیزهایی که الان گفتم محتوای اصلی فصل اول کتاب به صورت کامل و بخش‌هایی از فصل سوم کتاب بود که عادت‌ها نام داره. اما چکیده اصلی کتاب رو میشه در همین بخش تعریف کرد.