البته در این بین همانطور که اشاره شد، دو حکایت وجود دارد که مشخص نیست داستانی هندی باشد و پژوهشگران بر این باورند که این داستانها، توسط نصرالله منشی در آن جای گرفتهاند. کتاب کلیله و دمنه کتابی است از اصل هندی که در دوران ساسانی به فارسی میانه ترجمه شد. نکته جالبی که در مورد ترجمه این اثر ارزشمند باید بدانیم این است که، تا سال ها پیش مردم تنها ترجمه روان کلیله ودمنه را ترجمه نصرالله منشی می دانستند. ابوالمعالی نصرالله منشی یکی از بزرگان دربار غزنویان در قرن ششم هجری بود. او در جوانی به مقر پادشاهی راه پیدا کرد و با طبع شعر و قلم دلنشینش، توجه پادشاه را به عنوان مشاوری فرهیخته به خود جلب کرد. او سالهای زیادی را در دربار سپری کرد و لقب «منشی» را از همین منشیگری و مستشاری در دست راست پادشاه به دست آورد.
هرچند در سالهای پایانی، درحالیکه مقام وزارت هم رسیده بود، بدگوییها و حسادتهای اطرافیان باعث شد شاه او را عزل کند، برای همیشه به زندان محکومش کند و در همان زندان هم، او را به قتل برساند. ابوالمعالی به زبان عربی هم مثل زبان مادریاش مسلط بود و به این زبان شعر میسرود. همین مهارت در دو زبان که پیوند زیادی باهم دارند، باعث شد او در بازگردانی کلیله و دمنه از شیوهٔ نثر مسجّع استفاده کند؛ یعنی متنی که جملات شبیه به یکهای یک شعر، از کلمههای همقافیه و همآوا ساخته شدهاند. پیوند دادن اصول اخلاقی با اصول دینی در کلیله و دمنه یکی از بهترین کتاب های حوزه اجتماعی را به وجود آورده است . نصرالله منشی مرد فرهیخته و خوش ذوقی بوده است که ادبیات فارسی و عربی را به شیوه ای با هم تلفیق کرده است که بعد از قرن ها هنوز هم لطف و زیبایی و کشش عمیقی نسبت به این کتاب وجود دارد .
فابل نوع ادبی به شمار می رود که در آن قصه از زبان حیوانات بیان می شود. از این زاویه کلیله و دمنه که از زبان دو شغال به همین نام روایت می شود ، از قدیمی ترین آثار در این حوزه به حساب می آید. بازگویی رفتارهای انسانی از زبان حیوانات بهترین شکل آموزش نکات اخلاقی به شمار می رود. جدای از این موضوع شخصاً هر وقت کلیله و دمنه مطالعه کرده ام در اواسط حکایت از این که قصه از زبان شغال، شیر ، گربه، راسو، گاو ،کبوتر، موش و دیگر حیوانات نقل شده است تعجب کردم!
اما نکته در اینجاست که این کتاب حاصل تلاش جمعی افراد بیشماریست که شاید لیست امروز ما از افرادی که در خلق و ترجمهی این کتاب دخیل بودند، فقط بخش کوچکی از آنها را به ما بشناساند. این کتاب از هندی سانسکریت به پهلوی ترجمه شد، از پهلوی به عربی تغییر زبان داد و از عربی به فارسی بازگردانی شد. البته این پایان کار نیست و ترجمهی فارسی و عربی این کتاب زمینهای برای ترجمه به زبانهای متعدد دیگری از جمله لاتین، ترکی، انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و… بود؛ اما نسخهی فارسی این کتاب از منظر ادبی بیشترین ارزش را دارد، چرا که مترجم این کتاب یعنی «نصرالله منشی» در خلق این شاهکار فارسی نقشی مستقیم داشته است. کلیله و دمنه یکی از شاهکارهای ادبی جهان به شمار می رود که قدمت آن به بیش از 2000 سال گذشته می رسد. این اثر از ابتدا نگارش ایرانی نداشته و توسط فیلسوفی اهل هند، به نام «بدیا» نوشته شده و بعد از نگارش به شاه هند یعنی «دبشلیم» تقدیم شده است.
کلیله و دمنه اصالتی هندی دارد و بر اساس منابع موجود، تألیفی است مبتنی بر چند اثر هندی که مهمترین آنها “پنجه تنتره” به معنی”پنج فصل” و به زبان سانسکریت است که توسط فیلسوف هندی به نام بیدبا (Bedba) و برای پادشاه هندی به نام دبشلیم (Debshleem) نوشته شده است. «پنچاتنترا» یا «پنجه تنتره» به معنی “پنج دستگاه” یا “پنج شعار” یا “پنج فصل”، کتابی است از هند باستان شامل مجموعهای از حکایات حیوانات که به صورت نظم و نثر در یک قالب داستانی که جنبهٔ اخلاقی داشته و اساس کتاب کلیله و دمنه فارسی و عربی است. قهرمانان کتاب کلیله و دمنه حیوانات هستند و یکی از شخصیتهای مهم کتاب شیری است که نقش پادشاه را داشته و گویا یک گاو نر به نام شترباح/ شترباه (shetrebah) خدمتکار پادشاه (بندهی او) بوده است. علاوه بر شخصیت شیر دو شخصیت اصلی دیگر داستانهای کلیله و دمنه، دو شغال به نامهای کلیله (kalila) و دمنه (dimna) هستند و بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد. افسانههای موجود در کلیله و دمنه شامل چندین موضوع است که قابل توجهترین رابطه بین پادشاه و مردمش است. «کلیله و دمنه» آنقدر در جهان ادبیات آشنا و درخشان است که نیازی به معرفی آن نیست.
ثبت ديدگاه