و همۀ این اتفاقات، با معجونی باورنکردنی از خیال در هم آمیخته میشوند و مرد و زنهایی را رقم میزنند که هر کدام سهمی بهسزا در آیندۀ تاریخ بازی میکنند. وقتی برویر داستان سفرش را برای نیچه تعریف میکند، ناگهان نیچه هم به خود میآید و میگوید من هم داستان مشابهی دارم. من هم مانند تو عاشق زنی زیبا و جوان به نام لو سالومه هستم که روحم را به بند کشیده است؛ و اینجاست که برویر اعتراف میکند لوسالومه را دیده است و وسوسۀ وسوسهگریهای او باعث شده است پیشنهاد درمان نیچه را بپذیرد. او به نیچه میگوید لوسالومه میتواند هرجا، هر کسی را به دام خود بیندازد و تأکید میکند که لو عاشق او نیست و یادش نمیآید از این که نیچه را بوسیده است چیزی گفته باشد. و اینچنین میشود که نیچه هم تصمیم میگیرد زنجیر وسوسهها را پاره کند و به خودش بیاید و لو را از ذهنش خارج نماید.
بقیه ترجمهها چندان حائز اهمیت نیستند و حتی برخی کپیبرداری از ترجمههای دیگر بهنظر میرسند. 22/ «… من به شاگردانام میآموزم که نباید زندگی را با نوید زندگی دیگری در آینده اصلاح کرد یا از بین برد. هیچ زندگی دیگر، هدفی که این زندگی رو به آن داشته باشد یا قضاوت و دادگاهی در میان نیست. این لحظه تا ابد خواهد بود و تو، به تنهایی، تنها شنوندهی خویش هستی». اگر انسان در زمان مناسب زندگی نکند، در زمان مناسب هم نمیمیرد. در صورت عدم موجود بودن کتاب یا درخواست سفارش عمده با ما در تماس باشید.
من رویای عشقی را در سر دارم که در آن اشتیاقی دو جانبه برای جستجوی حقیقتی برتر میان دو تن پدید آید. ترجمه کیومرث پارسای به اندازه دو ترجمه قبلی خوشخوان نیست. از لحاظ نگارشی ایراداتی دارد و رعایت نشدن برخی اصول دستور زبان فارسی در آن دیده میشود. متاسفانه روی قله طوری است که پس از آن دیگر راه به طرف پایین میرود. از بالای قله، زندگیام را میبینم که جلوی چشمم گسترده شده است؛ از این منظره خوشم نمیآید.
مطمئنم شما نیز تصدیق میکنید که ما خود خدا را آفریدهایم و اکنون نیز همگی دست به دست هم داده و او را کشتهایم». پیامهای دشوار را باید به مردم داد، زیرا زندگی دشوار است، مردن نیز». ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم. او انسانی منزوی و بسیار مغرور است که نظرات بسیار قاطعی در مورد ضعف و قدرت دارد. اگر نتوانیم تنهاییمان را در آغوش کشیم، از دیگری بهعنوان سپری در برابر انزوا سود خواهیم جست. تنها زمانی که فرد بتواند همچون شاهین ـ بینیاز از حضور دیگری ـ زندگی کند، توانایی عشق ورزیدن خواهد یافت؛ تنها در این صورت است که بزرگ شدنِ دیگری برایش مهم میشود.
آرماند آسانته در نقش نیچه، کارتینا آنا وینیتسکا یا کاترین وینیک در نقش سالومه و بن کراس در نقش دکتر برویر از بازیگران اصلی فیلم وقتی نیچه گریست هستند. داستان فیلم وقتی نیچه گریست درست شبیه به داستان اروین یالوم است و تغییر چندانی در آن داده نشده. با توجه به تکههایی که اینجا از کتاب و نیچه گریه کرد نوشتم، شاید بتوانیم بعدها این کتاب را هم به فهرست کتابهایی درباره مرگ اضافه کنیم. دکتر یالوم در این یادداشت چندصفحهای به واقعیتهای زادهشدن رواندرمانی، رابطۀ نیچه و لو سالومه و پاول ره، شخصیت برویر و فروید، و دیگر مسائل پیرامون کتاب پرداخته است. یکی از قسمتهای جذاب کتاب، درگیر شدن دکتر برویر با نیچه برای درمان اوست.
از طرفی فروید دوست خانوادگی آنهاست و با ماتیلدا رابطه گرم پسر و مادرگونه دارد. برویر با فروید از کابوسهایش سخن میگوید و از او میخواهد تا معنای آنها را برایش روشن سازد. نیچه اینطور نتیجه گرفت که بروئر تقریباً روزانه یکصد دقیقه به وسواس خود و بهعبارتیدیگر بیش از پانصد ساعت در سال اختصاص میداد. این به این معنی بود که نیچه اذعان داشت، در بیست سال آینده، بروئر بیش از ششصد روز از عمر ارزشمندش را به همان خیالات کلافهکننده و توهمی اختصاص خواهد داد. بروئر از انتظار عاصی شده بود؛ و با حالتی از روی لجبازی گفت من همچنان به وسواسم ادامه خواهم داد.
وقتی کسی بههنگام زندگی نمیکند، نمیتواند بههنگام بمیرد». 2/ «بارقهای از لذت حیوانی که ساعاتی آکنده از بیزاری از خویشتن و زدودن بوی نفرتانگیز جفتگیری پروتوپلاسمی را به دنبال میآورد، از نظر من نمیتواند راه دستیابی به- چه اصطلاحی را به کار بردید؟- «تمامیت موجود زنده» باشد». – شاید بتوانید افرادی را که دوست دارید، در نظر بیاورید، ولی با تفکر بیشتر میبینید که آنها را دوست ندارید، بلکه احساس مطبوعی را دوست دارید که از دوست داشتن آنها حاصل میشود. شما اشتیاق را دوست دارید، نه کسی که اشتیاق را ایجاد میکند. شما همینک میتوانید با مراجعه به ادامه مطلب، این کتاب پرطرفدار را دانلود کنید. من رویای عشقی را در سر میپروراندم که چیزی بیش از اشتیاق دو تن برای تصاحب یکدیگر بود.
برویر به نیچه میگوید که فقط انسان ژرفاندیشی مانند او میتواند از پس معالجهاش بهوسیلۀ گفتاردرمانی برآید. در عوضِ خدمت نیچه، میپذیرد بدون دریافت هزینهای او را تحت درمان قرار دهد. نیچه که از یکطرف نمیتوانست هزینۀ هنگفت درمان را بپردازد و از طرف دیگر از ترحم دیگران بیزار بود و فکر میکرد اگر کسی چیزی به او ببخشاید، او را به بندۀ خود میکند، با شنیدن پیشنهاد برویر، آن را به فال نیک گرفت و حاضر به درمان او و درمان خود شد.
لوسالومه که خود را به نوعی مسئول بیماری نیچه میداند از دکتر برویر درخواست دارد که درمان نیچه را قبول کند. جسم و ذهن نیچه بیمار است و لوسالومه عقیده دارد که نیچه بیش از هر چیز به ناامیدی شدید دچار شده است و ممکن است در آیندهای نزدیک خودکشی کند. وقتی نیچه گریست طبق آمار خانه کتاب ایران در جایگاه یازدهم لیست پرفروشهای سال ۹۷ قرار گرفت و اروین یالوم رتبه چهارم نویسندگان پرفروشترین کتابهای عمومی را بهدست آورد. برویر تسلیم نیچه میشود؛ رازهایش را برملا میکند، از وسواسها و وسوسههای فکریاش پرده بر میدارد؛ و روح خود را برای درمان، در برابر نیچه عریان میکند. در این میان نیچه در حالیکه میداند روح خودش نیز اسیر لو سالومه است و هرگز از این اسارت رهایی نیافته، همچنان که برویر را برای خاطر عشقش به برتا سرزنش میکند، نامههای پرطمطراق پرخاشگرانۀ عاشقانه برای لو میفرستد.
امیدوارم از یادداشت معرفی کتاب و نیچه گریه کرد استفاده کرده باشید و نظرتان را دربارۀ این کتاب و دیگر یادداشتهای معرفی کتاب وبلاگ عقاید یک گرگ با من در میان بگذارید. در این بخش چند تکه از جملات کتاب و نیچه گریه کرد را مینویسم تا با محتوای کتاب و کیفیت ترجمه آشناتر، و به مطالعه این کتاب مشتاقتر شوید. او داستانهای واقعی و نیمهواقعی از روانپزشکان و بیمارانشان را در این کتاب تعریف میکند.
ثبت ديدگاه