روی تختی کوچک درون اتاقکی نقلی، سوار بر کشتی از خواب بیدار شد. از آنجا میدانست توی کشتی است که زمین زیر پایش تکان تکان میخورد. در واقع همین تکانها با اینکه آرام بودند او را از خواب بیدار کرده بودند. اتاقک خالی و ابتدایی بود، پلیور پشمی زمخت و زیرشلواری به تن داشت، پتو را از روی خود کنار زد و متوجه شد که سر درد دارد. دهانش آنقدر خشک بود که حس میکرد گونههایش از داخل، روی دندانهایش کشیده میشوند.
کتابدار به نورا میگوید که یک انسان در طول زندگی میلیونها تصمیم میگیرد و تمام تصمیمها، هرچند جزئی، قدرت این را دارند که مسیر زندگی او را کامل تغییر دهند. بله، حقیقت داشت که در دوران کودکی به قطب شمال علاقه داشت و میخواست یخچالشناس شود، اما آن تصمیم هم تا حد زیادی از گفتو گوهایش با خود خانم الم در کتابخانۀ مدرسه شکل گرفته بود. هزارتو هم، خب، آن هم از همان اول رؤیای برادرش بود. باید همواره به لحظه لحظه زندگیمان فکر کنیم و آن را تحلیل کنیم و همه احساسات خود را در نظر بگیریم تا مانع خوشبختی خود نشویم. کتابخانهای را تصور کنید در آن میلیونها کتاب وجود دارد اما نه کتابهای معمولی.
نورا هیچگاه وقت نمی گذارد تا واقعاً احساس خود یا آنچه واقعاً میخواهد را در نظر بگیرد. کتابها در اپلیکیشن کتابراه با فرمتهای epub یا pdf و یا mp3 عرضه میشوند. مقایسه نکردن خانم اِلم با مادرش سخت بود، مادری که با نورا مثل اشتباهی که نیاز به اصلاح دارد، رفتار میکرد. برای مثال وقتی نورا کودک بود، مادرش خیلی نگران بود که گوش چپ نورا بیشتر از گوش راست او بیرون زده و برای حل این مشکل از نوار چسب استفاده میکرد، و آن را زیر یک کلاه نوزادی پشمی پنهان میکرد. پنجاه نفری را عاصی کرده بودیم و چندین روز میگشتیم تا مجید کریمیان یک شب لفظ شوگار را آمد.
فروشگاه کتاب «رابین بوک» کار خود را با هدف گسترش سرانه مطالعه در تیر ماه سال 1401 به صورت رسمی آغاز کرد. فروشگاه کتاب «رابین بوک» تنها فروشگاه کتابی است که تمام کتابها را با تخفیف در تمام ماههای سال ارائه میدهد. اما برخلاف انتظارات نورا نداشتن یکسری از حسرتها به نتایج خوبی بدل نمیشود و اتفاقاً برعکس باعث اتفاقات بدتری هم میشود. تا بهحال شده بدون هیچ دلیلی احساس دلشوره و نگرانی کنید؟ این دقیقاً همان حسی است که نورا وقتی وارد یک زندگی جدید میشود دارد. درصورت خواندن این کتاب نظر خودتان را در صفحه اینستاگرام ما به اشتراک بگذارید. دوموبوک؛ مرکزی برای خرید و فروش متنوع کتابهای کمکی، آموزشی، دانشگاهی، زبان خارجی، عمومی و همچنین کتابهای کودکانه و نوجوانانه میباشد.
جبرگرایی دنیا رو با اختیار انسان گره زده که متوجه بشیم قبول کردن یکی، باعث نقض دیگری نمیشه. احساس ناقص و ناکافی بودن در تمام ابعاد و وجوه زندگی. اگر کسی در مسیر رؤیاهایش با اطمینان قدم بردارد و برای داشتن آن زندگیای تلاش کند که در تصوراتش آورده، در طول زندگی به موفقیتی غیرمنتظره خواهد رسید و بخشی از این موفقیت حاصل تنهایی است.
کتابهای برجسته دیگری هم از او از جمله «چگونه زمان را متوقف کنیم» و «انسانها» به چاپ رسیده است و عموماً کارهایش از آثار پرفروش آمازون و نیویورک تایمز بوده است. از نکات قابل توجه زندگی او، دست و پنجه نرم کردنش به مدت زیادی با بیماری افسردگی بوده است که با همت فراوانش بالاخره موفق به شکست آن شده است. او نه تنها برای بزرگسالان که برای کودکان هم آثاری غیرداستانی را خلق کرده و به همگان عرضه داشته است. کتاب «دلایلی برای زنده ماندن» حاصل تجربیاتش در دوره افسردگی است. اگر هنوز معتقدید که پتانسیلهایی دارید و باید هر چه زودتر آنها را به فعلیت برسانید، کتابخانه نیمه شب در قالب یک داستان افسانهای، شما را به باور نزدیکی به آرزوها و خواستههایتان میرساند.
جایی میان زندگی و مرگ، کتابخانهای بیانتها وجود دارد که داستان واقعی هر فردی در آن منعکس شده است. تصور کنید در این کتابخانه حق انتخاب یک زندگی را داشتید، چه میکردید و چه چیزهایی در زندگی کنونیتان را تغییر میدادید؟ کتابخانه نیمه شب داستان دختری را روایت میکند که با مشکلات زادی دستوپنجه نرم میکند. او این انتخاب را دارد که زندگی کنونیاش را با زندگی جدید ی عوض کند. مسیر شغلی جدیدی داشته باشد، روابط شکست خوردهاش را از نو بسازد و رویاهای کودکیاش را دنبال کند. او باید در این سفر به دل کتابخانه نیمه شب به درون خودش نظر کند و آن چه را واقعاً به زندگیاش معنا و ارزش میدهد پیدا کند. نویسنده در این کتاب داستان دختری را روایت میکند که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند.
در رمان کتابخانه نیمهشب دختری به نام نورا سید (Nora Seed) با یک زندگی و ذهن از هم گسیخته در جایی میان زندگی و مرگ به این کتابخانه جادویی وارد میشود و میتواند با خواندن کتابهای این کتابخانه، درکی متفاوت از زندگی پیدا کند. درباره زندگی دختر جوانی به اسم نورا می باشد که از زندگی کردن خسته شده است و سعی دارد که خودکشی کند. همین دیشب این کتاب فوق العاده رو تموم کردم و تصمیم گرفتم که نظرم رو در موردش بگم. اگه بخوام در یک کلام خلاصه اش کنم میشه «عمیق»ولی اگه دنبال توضیحات بیشتری میگردین، باید بگم ک این کتاب خیلی تاثیر گذار و جذابه.
مت هیگ از روزنامهنگاران و نویسندگان بریتانیاییست که در سال 1975 در شهر شفیلد چشم به جهان گشود. هیگ وقتی بیستوچهار سال داشت به افسردگی مبتلا شد، اما خوشبختانه پس از سالها مبارزه، توانست آن را شکست دهد. او از نحوهی مقابله با این بیماری در کتاب حاضر نیز سخن میگوید. مت هیگ نویسندهی کتابهای برجستهای با عناوین «چگونه زمان را متوقف کنیم؟» و «انسانها» است و یکی از پرفروشترین و موفقترین مؤلفان فهرست نیویورک تایمز و آمازون محسوب میشود. شاید انتظار یک ماجراجویی سرگرم کننده سفر در زمان را داشته باشید، اما کتابخانه نیمه شب خیلی بیشتر است. در حالی که مانند داستان میخوانید، پیام اساسی آن کامل و درست است.
ثبت ديدگاه