عمده شهرت او از فیلمنامه های مختلفی ست که نگاشته است. گوکان هورزوم همچنین کارگردان و تهیه کننده سینما نیز هست. اولین فیلم او به نام Arkadaslar Arasinda در سال ۲۰۱۳ اکران شد. اما نویسندگی رمان را از سال ۲۰۱۵ و با انتشار کتاب سایانورا علیه صبح آغاز کرد. کتاب گودال نوشته پیان هه یانگ با ترجمه محمد عباس‌آبادی از سوی انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شده است. تاکید و ارتباط نام کتاب با باغچه را چندان پررنگ درنظر نگیرید.

انتشارات کتابسرای تندیس این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی یک رمان از نویسنده‌ای اهل کرهٔ جنوبی. او زندگی خشن شکارچی را با ارتباط خاصش با سگ‌ها لطافت بخشیده و حس شاعرانگی و لطیف زندگی کشاورز را با گذشته و مشقت نگهداری از گوسفندان خنثی کرده است. در شروع هر بخش از کتاب شما باید بکوشید تا بفهمید این قسمت از رمان سرگذشت کدام نفر از آن‌هاست تا کم‌کم بتوانید مسیر زندگی‌شان را در ذهنتان تصور کنید و با پستی و بلندی‌های‌‌شان آشنا شوید.

او به‌موجب مشکلات فیزیکی ناشی از تصادف به مادر همسرش وابسته شده است. اوگی نمی‌تواند اندوه خود را با این زن سهیم شود؛ چراکه او در حال سوگواری برای تنها فرزندش است و در زمانی کوتاه، یک پرستار و یک فیزیوتراپیست را استخدام و مدت اندکی بعد از استخدام اخراج کرده است. او در نهایت خودش مسئولیت نگهداری از اوگی را قبول می‌کند. اوگی هم‌زمان با این که تلاش می‌کند با رنج ناتوانی و وابستگی کنار آید، به فرازونشیب‌های ازدواج خود فکر می‌کند.

به محض ورود به سایت کتاب جم با دنیایی از کتاب ها و فیلم های آموزشی روبرو میشوید و میتوانید با بالاترین تخفیف اقدام به خرید محصولات نمایید. اوگی و همسرش تقریبا به سختی مخارج زندگیشان را در می‌آوردند. جرئت نمی‌کردند رویای بیمه داشتن یا پس‌انداز کردن را در سر بپرورانند.

نمی‌خواست کسی صورت نابودشده‌اش را ببیند، ناله‌هایش را که فقط با تقلای زیاد از پس گلویش درمی‌آمد، بشنود. از اینکه خودش در این فلاکت به سر ببرد و آن‌ها نه، عصبانی می‌شد. بااین‌حال، فکر اینکه هیچ‌کس نیاید حتی بیشتر از آن مضطربش می‌کرد. بنابراین همهٔ کسانی را که به ملاقاتش می‌آمدند می‌دید. همهٔ آن‌ها اوگی را به یاد جایی می‌انداختند که می‌بایست باشد.

ناگهان از فکر لمس کردن دوبارۀ‌ گورکن دلش به‌ هم خورد؛ از فکر به هر کاری که حرمتش را نگه دارد. چون جای کندن گودال نداشتند، گورکن را بسته بودند به درخت و سگ‌های شکاری را انداخته بودند به جانش. برای ‌همین، پوست پاهای گورکن پاره و با سیم بریده شده بود.

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم. برای دانلود قانونی کتاب گودال و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید. ممکن بود تمام مدت همه‌چیزش را از دست داده باشد، تمام مدتی که زندگی‌اش را کرده بود، احتمالا از خیلی وقت پیش، خیلی قبل‌تر از تصادف، از وقتی که برای اولین بار تصور کوچک و مبهمی از این داشت که زندگی چیست. احساس کرده بود با وجود اینکه در همه‌ی زمینه‌ها سخت کار می‌کند، مدام در حال از دست دادن چیزی است. به خاطر همین بود که گاهی محکم‌تر به زندگی می‌چسبید. وقتی به نیمه‌ی دوم داستان برسید همه‌چیز رنگی دیگر می‌گیرد.