توانایی داستانپردازی کوئلیو در عین سادگی، مترجمان ایرانی زیادی را نسبت به بازگردانی این اثر به فارسی ترغیب کرده؛ ترجمهٔ حسین نعیمی با همکاری انتشارات ثالث یکی از نمونههای موفق در ترجمهٔ این رمان است. مشهورترین رمان کوئیلو، کتاب کیمیاگر که در سال 1988 منتشر شد، اغلب بهعنوان اثر بزرگ او شناخته میشود. این اثر تمثیلی سفر سانتیاگو، پسری چوپان را دنبال میکند، در حالی که او در جستجوی افسانه شخصی خود است و در طول راه با بینشهای معنوی و فلسفی روبرو میشود. کتاب کیمیاگر به زبانهای متعددی ترجمه شده و میلیونها نسخه در سراسر جهان فروخته است و آن را به یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ تبدیل کرده است.
این تشابهات بین داستان و واقعیت زندگی ماست که باعث میشود بعد از شروع کتاب کیمیاگر دلمان نخواهد که پیش از تمام شدنش آن را زمین بگذاریم. بدون شک اگر بخواهیم به یکی از محبوبترین و در عین حال پرفروشترین رمانهای تاریخ ادبیات داستانی اشاره کنیم باید از «کیمیاگر» پائولو کوئیلو اسم بیاریم. قهرمان کتاب، پسری به اسم سانتیاگوئه که دنبال گنجی وعدهدادهشده میگرده و در این مسیر پر پیچ و خم پیدا کردن گنج کارهای مختلفی رو انجام میده و با افراد زیادی آشنا میشه. در پایان، کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو رمانی است که از صفحات خود فراتر می رود تا به چراغ امید، الهام و خودشناسی برای خوانندگان در سراسر جهان تبدیل شود. کوئلیو از طریق سفر دگرگونکننده سانتیاگو، مفاهیم عمیق را با روایتی گیرا و روشنکننده بررسی میکند. همانطور که خوانندگان خود را در جستجوی سانتیاگو برای گنج و حقیقت غوطه ور می کنند، از آنها دعوت می شود تا در مسیرهای خود، رویاها و به هم پیوستگی کیهان تأمل کنند.
در طی آزمایشات و مصیبت ها، او از یک پسر چوپان که توسط یک رویا ساده رانده می شود، به یک جوینده عاقل حقیقت تبدیل می شود که می فهمد دنبال کردن افسانه شخصی خود مستلزم شجاعت، ایمان و تعهدی تزلزل ناپذیر به مسیر خود است. من چندین بار این کتاب رو مطالعه کردم و همچنین به چندین نفر هدیه دادم و در هر بار مطالعه نکته جدیدی ازش بدست آوردم . شما همزمان با شخصیت اصلی داستان شیفته میشین و عظمت قدرت خواستن ، دنبال کردن هدف و عشق رو درک میکنین . به نظر من که تعداد زیادی از کتابهای این نویسنده رو خوندم ، کیمیاگر شاهکارشه و حتما ارزش یکبار خوندنو داره . بعد از صحبت با پیرمرد و چند اتفاق دیگر، سانتیاگو تصمیم میگیرد به سمت اهرام مصر حرکت کند و گنجی را که پسربچه در خواب به آن اشاره کرده بود پیدا کند. شروع سفر سانتیاگو آغاز داستان اصلی کتاب است که جذابیتهای خاص خود را دارد.
کتاب کیمیاگر همچنان در دنیای ادبی و مهمتر از آن در قلب کسانی که به دنبال معنا، هدف و تحقق افسانه های شخصی خود هستند، اثری محو نشدنی بر جای می گذارد. کتاب کیمیاگر قصۀ سانتیاگو، چوپان جوان اندلسی را بازگو میکند که بهقصد جستجوی گنجی واهی که در خوابدیده در زیر اهرام مصر مدفون شده است، میهن خود را ترک کرده و در آفریقای شمالی سرگردان میشود. او با یک کولی، مردی که ادعا میکند پادشاه است و یک کیمیاگر آشنا میشود.
وقتی کسی تصمیم به انجام کار خاصی میگیرد و سعی میکند آن را به انجام برساند، نیرویی در این عالم است که او را به پیروزی خواهد رساند و باید به نیروی کائنات اعتماد کرد. بر خلاف تصور بسیاری از افراد، عشق حقیقی هرگز کسی را از مسیر درست عقب نمیکشاند، عشق واقعی اشتباه نیست این افراد هستند که ممکن است اشتباه کنند. باور کنید گنج واقعی در درون شماست، اگر بتوانید احساسات، عواطف و افکار خود را درک کنید هرگز نیازی به پیدا کردن خوشبختی در افراد، چیزها و مکانهای دیگر نخواهید داشت. پیامهای زندگی«کیمیاگر» حاوی پیامهای مثبت و انگیزشی است.
پائولو کوئیلو در این کتاب با اتکا به نقد زندگی روزمره، همهچیز را با تخیل شروع میکند، اما در آخر، آنچه برای خواننده روشن است، تحقق رویا و آرزوییست که محال پنداشته شده بود. سانتیاگوی کتاب کیمیاگر نمادی از تمامی انسانهاییست که میخواهند برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنند، هرچند دیگران آن را حتی با قوهی تخیل خود محال بدانند. کتاب کیمیاگر با در هم آمیختن جادو، عرفان، خرد و شگفتی به رمانی کلاسیک در عصر مدرن تبدیل شده است. میلیون ها نسخه از این رمان فوق العاده موفق در سراسر جهان به فروش رسیده و پائولو کوئیلو با خلق این اثر، توانسته زندگی مخاطبین بی شماری را دگرگون سازد.
گویی زمان متوقف شد و «روح جهان» با همه قدرت در برابر پسر جوان نمایان شد. مملکتدوست از کیمیاگر ترجمهای سخت و ثقیل ارائه داده است. خواندن جملات انگلیسی از جملات فارسی ترجمهی ممکلتدوست، راحتتر و خواناتر است. اگر میخواهید ترجمهای سرراست و خوانا از کیمیاگر بخوانید ترجمهی او یکی از بهترین انتخابهاست. برای مثال در پاراگراف آخر، اصطلاح blow را دقیقا ضربه معنی کرده است.
احساس لذتی که به آرامش درونی برسم و بنا بر گفته کتاب، بتوانم نشانهها را ببینم. فکر میکنم اگر شما هم به مواردی مانند قانون جذب یا قانون کائنات و یا قوانین طبیعت علاقهمند باشید از خواندن این کتاب بسیار لذت ببرید. البته که ممکن است نسبت به کتاب دید بدی هم داشته باشید، اما همانطور که اشاره کردم، ممکن است شما هم نتوانید احساس خوب را هنگام مطالعه نادیده بگیرید. بچهای سر رسید و با حیوانات شروع کرد به بازی… خیلی دوست ندارم هرکسی بیاید و با گوسفندهایم بازی کند، آنها از آدمهایی که نمیشناسند میترسند، اما هرازگاهی بچهها میتوانستند با آنها بازی کنند بی آنکه میشها بترسند. این برایم جالب بود که بدانم حیوانات چگونه سن آدمها را تشخیص میدهند؛ چرا از بچهها نمیترسند و با آنها زود انس میگیرند؟ پسربپه، مدتی با میشهایم بازی کرد، اما ناگهان به سمت من آمد، دستم را گرفت و مرا تا اهرام برد.
ثبت ديدگاه