او در سال 1944 با آیلدا ریس، تایپیست انتشارات ازدواج کرد و این ازدواج 26 سال بعد به طلاق انجامید. ساراماگو در سال 1969 که به حزب کمونیست پرتغال پیوست و از همان زمان به شاعری و چاپ مجله روی آورد. او مدتی در یک روزنامه محلی هم کار می‌کرد اما تغییرات سیاسی موجب تعطیلی روزنامه شد و این ماجرا ساراماگو را به‌سوی نویسندگی تمام‌وقت سوق داد. فعالیت ادبی ساراماگو شاهد انتشار بسیاری از اشعار، لیبرتی، داستان‌های کوتاه، نمایشنامه‌ها، رمان‌ها، سفرنامه‌ها و خاطرات بود. او بعد از آنکه در سراسر اروپا نویسنده‌ای مشهور و پرخواننده شده بود، در سال 1998 برنده جایزه نوبل ادبیات شد. به تدریج شمار آدم‌های کور افزایش می‌یابد که این افراد همه از مراجعه کنندگان یک پزشک هستند.

نشر مرکز، در تلاش است تا به کمک نویسندگان خوب، اشتیاق خواندن کتاب را در دل خواننده فزون‌تر نماید. اما آن وقت بود که معلوم شد همه آن ها مانند هم سریع و پرقدرت نیستند. گروه بعدی عابرینی، که در پشت خط کشی جمع شده بودند، مشاهده می کردند که راننده ی ماشینی که حرکت نمی کند، از پشت شیشه ی جلو دست هایش را تکان می دهد و ماشین های پشت سرهم، بی وقفه بوق می زنند. پس از مدتی، راننده ها از ماشین های خود پیاده شدند که ماشین خراب شده را به گوشه ای هدایت کنند تا راه بند نیاید و با عصبانیت به پنجره های بسته ی ماشین مشت می کوبیدند. اول به یک طرف و بعد به طرف دیگر؛ معلوم است که با داد و فریاد از حرکات دهانش پیداست که چند کلمه را تکرار می کند.

با بالا رفتن تعداد، حکومت تصمیم می‌گیرد این افراد را قرنطینه کند تا کوری آن‌ها به دیگر افراد جامعه سرایت نکند. در این بین همسر پزشک که از این قاعده مستثنی است و هنوز به کوری دچار نشده با آنها همراه می‌شود. حکومت غذای این افراد را تامین می‌کند و مسئولین غذا را تا در آسایشگاه حمل می‌کنند و بعد افراد کور غذا را بین خود تقسیم می‌کنند در این بین درگیری‌هایی نیز برای تقسیم غذا اتفاق می‌افتد. اما آنچه که در این فضای یاس آلود بروز می‌یابد خوی حیوانی این افراد است که باعث می‌شود مخاطب نهایت کثیفی داستان را حس کند. نشر مرکز توانسته طی سالیان فعالیت خود، بیش از پنج هزار عنوان کتاب در زمینه‌های مختلف به چاپ برساند.

این کتاب‌ها در حوزه‌های مختلفی همچون کتاب‌های عمومی و علوم‌انسانی، روانه بازار می‌شود و سعی دارند تا شوق مطالعه را در دل خوانندگان خود ایجاد نمایند. این انتشارات خصوصی، به کیفیت بالا معروف بوده و ازاین‌رو توجه بسیاری از نویسندگان، مترجمان، منتقدان و خوانندگان را به خود جلب کرده است. اگر علاقه‌مندید تا با بهترین کتاب های نشر مرکز آشنا شده  و آن‌ها را تهیه کنید، می‌توانید از طریق سایت کتابانه، مرجع خرید اینترنتی کتاب، پرفروش ترین کتاب های نشر مرکز را به‌آسانی خریداری نمایید. توصیف تمثیل این داستان، شخصیتهای بی نام و در یک شهر بی نام که با بیماری همه گیر و غیرقابل تشخیص “نابینایی سفید” دست و پنجه نرم می کنند بسیار ساده و بسیار پیچیده است.

مثل بعضی چیزهای دیگر که ممکن است هم‌اسم باشند اما ربطی به هم نداشته باشند. فروشگاه اینترنتی کتابستان، جایی است برای گشت و گذار مجازی دربین هزاران عنوان کتابِ پرفروش، به روز و جذاب از ناشران مطرح کشور و خرید آسان کتاب از هر نقطه ایران عزیز بیشتر بخوانید.. دو اتومبیلی که جلوتر از بقیه بودند، پیش از قرمز شدن مجدد چراغ، به سرعت خود افزایش دادند تا عبور کنند.

کوری نام رمانی به قلم ژوزه ساراماگو نویسندهٔ پرتغالی می‌باشد که در سال ۱۹۸۸ موفق به دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات گردید. ساراماگو در رمان کوری دربارهٔ نوعی کوری که در واقع کوری سفید هست، صحبت می‌کند. هم چنین در سال ۲۰۰۸ فیلمی با همین نام و موضوع هم ساخته شده است. از آثار دیگر این نویسنده می‌توان به بینایی، دفتر یادداشت، همزاد و وقفه در مرگ اشاره کرد. نشر مرکز، یکی از انتشارات‌های معروف در صنعت چاپ ایران است. این انتشارات از سال 1364 و در میانه جنگ عراق و ایران، فعالیت خود را با مدیریت علیرضا رمضانی آغاز کرد.

شخصیت ها فراتر از هر هدف برجسته ای ، زندگی را با تمام پارادوکس ها و حقایق پنهان خود پیش می برند. کوری، داستان ساده ای از ضعف و اجتماع بشر در دنیای مدرن است. جای تعجبی نیست که ساراماگو جایزه نوبل را از آن خود کرد.

در پاراگراف اول یک دور تمام چراغ راهنمایی زرد، قرمز و سبز می‌شود. رعایت حقوق دیگران بیش از هر مکان دیگری در چهارراه به منصة ظهور می‌رسد. لذا انتخاب این مکان برای شروع داستانی که دربارة رعایت نکردن حقوق دیگران است، کاملاً بجا و منطقی است، و خواهیم دید که حتی هوشمندانه است.

دولت برای جلوگیری از سرایت کوری به بقیه شهروندان، این افراد را در یک آسایشگاه مستقر می‌کند. در مدت کوتاهی هرج‌ومرج بر روابط افراد سایه می‌اندازد و زوایای پنهان ذهن و روان آن‌ها آشکار می‌شود. ساراماگو در این رمان برای شخصیت‌ها نام انتخاب نکرده و از آن‌ها با ذکر صفت‌هایشان یاد می‌کند؛ با این حال سبک نگارش او به‌گونه‌ای است که خواننده به‌راحتی با شخصیت‌ها ارتباط ذهنی برقرار می‌کند. کوری یک حکایت اخلاقی مدرن است، و مانند داستان‌های اخلاقی کهن پیام‌های اخلاقی را، اما برای مخاطبی امروزی، در خود نهفته دارد. به همین دلیل است که باز مانند آن داستان‌ها، قهرمان‌هایش نه به نام بلکه با یک صفت یاد می‌شوند، و در آغاز کتاب نیز با نقل قول از اثری ناموجود به نام کتاب موعظه‌ها، به ما یادآوری می‌شود که این رمان یک موعظه است. دنیای سراسر سفیدی پلید و وحشت‌بازی که کورشدگان داستان در‌ آن به سر می‌برند خاویه‌ی بی‌نظمی و آشفتگی است که نظم روابط انسانی بر آن حاکم نیست و در آن مهم‌ترین چیزی که انسان‌ها نمی‌بینند حقوق یکدیگر است.