دانته در این کتاب از مراحل مختلف دوزخ، برزخ و بهشت می‌گذرد و در این مراحل با شخصیت‌های مختلف تاریخی برخورد می‌کند، تا عاقبت در آخرین مرحله بهشت به دیدار خدا می‌رسد. او در این سفر  پرتشویش با “ویرژیل”، شاعر ایتالیایی که قرن ها پیش تر از او در دنیا می زیسته، همراه و همسفر می باشد. آن ها در طی مسیر از نه طبقه ی برزخ گذر می کنند که در هر طبقه افراد خاصی متناسب با همان بخش ساکن هستند؛ افرادی مانند خیانتکاران، دزدان، متجاوزان، شهوت پرستان و بسیاری دیگر از بدکاران که “دانته” در طول داستان با آن ها مکالماتی را نیز انجام می دهد. زبان این اثر گویش ایالت توسکانا است که در تثبیت آن به عنوان گویش برتر زبان ایتالیایی و مبنای زبان ایتالیایی جدید مؤثر بوده‌است.

دانته از هفت صفه برزخ، به بهشت زمینی که بر فراز کوهی باز می شود صعود می کند و این هنگام، بئاتریچه با کالسکه‌ای نورانی، برای ملاقات شاعر که اکنون تطهیر گشته و آماده‌ی صعود به ستارگان است حاضر می شود و جای ویرژیل را می گیرد. دانته در حالی که در نور درخشان نیمروزی به چشمان بئاتریچه که به خورشید می نگرد، خیره شده است، با سرعتی شگفت انگیز به اولین طبقه‌ی آسمان و سپس طبقه به طبقه، طبق نظم کهکشانی، تا عرش و منظره‌ی خیره کننده خداوند به پیش می رود. این کتاب از زبان اول شخص است و دانته در این کتاب، سفر خیالی خود را به دوزخ، برزخ و بهشت تعریف می‌کند. جلد دوم این مجموعه از سفر دوم “دانته” به “برزخ” سخن می گوید؛ او حالا پس از گذر از مسیرهای پر فراز و نشیب دوزخ به برزخ رسیده و سفری سه روزه را آغاز می کند. برعکس فضای حاکم بر دوزخ که هر چه پیش تر می رفت فضا سنگین تر و غیر قابل تحمل تر می شد، اما در این مسیر هر چه پیش تر می رود سبک بال تر شده و در نهایت به بهشت می رسد. بئاتریس، زنی جوان و زیبا است که روزگاری “دانته” به او دل بسته بود اما به طور ناگهانی از دنیا رفته و دانته را در حسرت خود می گذارد.

جلد سوم این مجموعه از سفر سوم و به عبارتی آخرین سفرش به “بهشت” سخن می گوید. “دانته” در این سفر با “بئاتریس” همراه است؛ بئاتریس، زنی جوان و زیبا است که روزگاری “دانته” به او دل بسته بود اما به طور ناگهانی از دنیا رفته و دانته را در حسرت خود می گذارد. آن ها در طی این مسیر دل چسب و زیبا از نه بخش مختلف گذر می کنند که نویسنده هنگام اشاره به آن ها از عبارت فلک و آسمان استفاده می نماید. داستان کمدی الهی، سفری است که به تصور دانته در سی و پنج سالگی قلمرو مردگان روی می دهد.

در طول این سفر نیز همانند سفر برزخ هر چه پیش تر می رود فضای زیباتر و شایسته تری را به چشم می بیند تا این که به طبقه ی برتر و پایانی یعنی ملاقات خداوند می رسد که طبقه ای سرشار از نور و جذابیت های دل انگیز است. چون عنوان تراژدی برای آثار برجسته و شيوه‌ی متعالی آثار کهن به کار گرفته می شد دانته به این جهت نام اثر خود را «کمدی» نهاد و بوكاچو واژه‌ی «الهی» را به آن افزود و «کمدی الهی» برای اولین بار در چاپ ونیز به سال ۱۵۵۵ بر جلد ان کتاب ظاهر شد. کمدی الهی یکی از اولین کتاب‌های ادبیات ایتالیا است و از بزرگترین آثار در ادبیات جهان به شمار می‌آید. هنگام غروب دانته در خود احساس ضعف و تردید می کند، زیرا جرئت کافی برای عبور از دوزخ، آن هم در تاریکی شب در خود نمی یابد به خصوص آن که راهنمای خویش ویرژیل را هم نگران می بیند. در نتیجه از ادامه ی سفر منصرف می شود، اما ویرژیل تردید او را دریافته، به وی توضیح می دهد که این دو نفر بر حسب تصادف در جنگل با هم برخورد نکرده اند، بلکه ویرژیل از جانب سه بانوی آسمانی برای کمک به او که راه را گم کرده بوده فرستاده شده است.

دانته برای این اثر از قافیه پردازی جدیدی که به «قافيه سوم» مشهور گردید، سود جست. هر چکامه به بندهای «سه بیتی» تقسیم می شود که بیت اول و سوم، هم قافیه اند و بیت میانی با بیت اول و سوم بند بعدی دارای قافیه است. زبان این اثر، گویش ایالت توسکاناست و دانته بیشترین تأثیر را در تثبیت آن به عنوان گویش برتر زبان ایتالیایی و مبنای زبان ایتالیایی جدید داشته است.

اما پیدایش این سه بانو به طور کلی مفهوم خاص را دارد که بدون تایید و نیروی فکری او کاری نمی تواند کرد. بئاتریس که شرح احوالش در حواشی این سرود خواهد آمد، واسطه و رابطه ی این دو، یعنی مظهر حقیقت مافوق قوای ادراکه ی ما است که از آسمان و خداوند ناشی می شود و نماینده ی آن در روی زمین مذهب است. با درود و احترام پنجمین اثری که به دوستان و همراهان گرامی معرفی میکنم و پیشنهاد میکنم حتمن دوستان مطالعه کنن و برای خرید کتاب از فروشگاه کمیابوک اقدام کنن. تمامی کالاها و خدمات فروشگاه حسب مورد دارای مجوزهای مربوطه بوده و همه فعالیتهای این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران می باشد . یکی از این صحنه‌ها در آخر کتاب دوزخ می‌باشد که «دانته و ویرژیل» از شیطان (ابلیس) عبور می‌کنند تا به برزخ برسند.