تواضع استادکاری چیره دست که از فرط چیرگی و آگاهی بر ریزه کاری های حرفه ای خویش از مرحله نازش و غرور گذشته و به تواضعی شگفت انگیز دست یافته است که جوان ترها، رنج ندیده ها، ترسوها و کار نکرده ها از آن بی خبرند و به تمسخر از آن می گذرند. و جان مایه ی همه این ها، ایمان عمیق و محکم پیرمرد است که همه شجاعت، شکیبایی و تواضع پیرمرد از نهایت آن جان و نیرو می گیرد. همچنانکه از کنار ساحل که قایق لنگر انداخته بود راه بالا را گرفته بودند، پسرک گفت سانتیاگو، من نمیتوانم دوباره با تو بیایم. پس از عضویت، لینک دانلود این کتاب و همهی کتابهای سایت برای شما فعال میشوند. این تغییر نگرش نشان از دست یابی به آگاهی و بینش جدیدی توسط همینگوی در اواخر سالهای عمر خویش است. پیرمرد به پسرک ماهی گرفتن آموخته بود و پسرک به او مهر میورزید.
اولین اثری که از همینگوی ترجمه شده کتاب “زندگی خوش و کوتاه فرانسیس مکوبر ” است که به قلم ابراهیم گلستان در انتشارات امیرکبیر به سال ۱۳۲۸ منتشر شد. نثر ساده و واژگانی محدود مورد استفاده همینگوی، تعداد زیادی از مترجمان را به طرف خود کشید ولی در طول زمان مشخص شد این نثر ساده دارای مفاهیم دشواری است تا جایی که ترجمه نجف دریابندری در سال ۱۳۶۳ از کتاب پیرمرد و دریا مورد قبول خود او نیست. اولین فیلم سینمایی آن در سال ۱۹۵۸ در کشور آمریکا به کارگردانی جان استورجس و فرد زینمان ساخته شد. در سال ۱۹۹۰ یک فیلم تلویزیونی به کارگردانی جود تیلر ساخته و پخش شده است که در آن آنتونی کوئین نقش پیرمرد ماهیگیر را ایفا می کند. در سال ۱۹۹۹ الکساندر پتروف انیمیشن کوتاه و مشهور پیرمرد و دریا را با تکنیک نقاشی بر روی شیشه ساخته و آخرین اثر سینمایی توسط مت دین در سال ۲۰۱۸ کلید خورده است که تمامی آنها جایزه های بزرگ تلویزیونی و سینمایی را از آن خود کردند. اما همینگوی معتقد بود این کتاب می توانست بیش از هزار صفحه هم می توانست داشته باشد.
یک آشنایی ساده که در ادامه به محرکی برای نوشتن یکی از بزرگترین آثار تاریخ ادبیات آمریکا و جهان تبدیل شد. البته همانطور که گفته شد، این تنها اثر ارنست همینگوی نیست که از واقعیت الهام میگیرد. در آثار دیگر او، همچون «وداع با اسلحه» نیز شاهد چنین رویکردی هستیم. وداع با اسلحه نیز اثری در باب جنگ جهانی بود که وی برای نوشتنش از تجربیات شخصی خود در زمان حضور در نیروی نظامی بهره برد. کتاب پیرمرد و دریا نوشتهی ارنست همینگوی، داستان کوششهای ماهیگیر پیری به نام سانتیاگو را روایت میکند که مدتها است چیزی نتوانسته صید کند. او با دلی امیدوار به دریا میرود تا یک نیزه ماهی بزرگ را به دست آورد.
شش ماه بعد، صلیب سرخ آمریکا او را به عنوان راننده آمبولانس پذیرش کرد و به جبههی ایتالیا اعزام کرد. خدمت و تلاشهای او در جبهه بسیار تحسینبرانگیز بود.همانطور که اتفاقی رخ داد، زخمی شد. به نظر میرسید که یک گلوله توپی زیر پایش در یکی از سنگرها منفجر شد و او همزمان هوش خود را از دست داد.
او این موضوع را به این دلیل مطرح میکند که پاریس نه تنها مقصد بسیاری از نویسندگان و هنرمندان اروپا و آمریکاست، بلکه همچنین شخصیتهایی چون زولا و گرترود استاین و جیمز جویس نیز در آنجا زندگی میکنند. اندرسن، که با همهی این افراد آشناست، چند نامهٔ معرفی برای همینگوی مینویسد. همینگوی، که در حال حاضر به عنوان یک خبرنگار در یک روزنامه کانادایی فعالیت میکند، پس از سه سال دوباره، این بار با همسرش هدلی، به سفری به اروپا میرود. این وقایع در پاییز ۱۹۲۱ رخ میدهد و همینگوی در آن زمان بیست و دو سال دارد.در دهه بیست، پاریس به گفتۀ ملکم کانولی، یک نقاش معروف آمریکایی، همچنان یکی از شهرهای محبوب برای احساسات و ایدههای آمریکایی در زمان جنگ بود. در واقع، نویسندگان و هنرمندان جوان آمریکایی به حقیقت پاریس به دنبال احترام و الهام میگشتند. کتاب صوتی پیرمرد و دریا آخرین اثر مهم داستانی ارنست همینگوی، نویسنده مشهور آمریکایی است که توانست جایزه ادبی نوبل و جایزه پولتیزر را برای او به ارمغان بیاورد.
ثبت ديدگاه