برای دانلود قانونی کتاب همکار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید. بعد از نه ماه کار کردن در شرکت داروسازی ویکست، همچنان در چشم همه نامرئی است. در بهترین حالت زمانی او را در مکالماتشان جا میدهند که در حال غیبت کردن پشت سرش باشند.
«ناتالی» زنی زیبا و موفق در فروش محصولات مراقبتی و «داون شف» حسابدار عجیب و غریب شرکت. قصه از جایی شروع میشه که برخلاف هرروز و همیشه داون شف سرکار حاضر نمیشه و از طرفی «ناتالی» مدام تماسهای عجیب و غریبی دریافت میکنه. ناتالی برای پیدا کردن داون به خونهاش میره و در اونجا با صحنهای ترسناک روبهرو میشه. صحنهای که اونو وارد یه ماجرای پرپیچ و خم و پردردسر میکنه.رمان با خلاقیت خاصی داستان رو از زبان دوتا شخصیت برای خواننده روایت میکنه. از نکات جذابش اما میشه به شخصیتپردازی ظریف و هنرمندانه و ماجرایی که از تب و تاب نمیافته اشاره کرد. فریدا مک فادن (Freida McFadden) کتاب صوتی همکار (The Coworker) را درحالی شروع میکند که فضای حاکم بر شرکت ویکست را از دید ناتالی، فروشندهی برتر شرکت، شرح میدهد.
ناتالی نیز زنی خوش صحبت است که فروشندگی شرکت را بر عهده دارد. اما داون به موقع سرکار نمی رود و ناتالی نیز تلفن های مشکوکی را دریافت می کند. تا اینکه ناتالی به منزل داون می رود و متوجه خون های ریخته شده روی زمین، اثاثیه های شکسته و … می شود که از وقوع جنایت خبر می دهند. برای دانلود قانونی کتاب صوتی همکار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
اما در آن میان، ناتالی بیش از همه نگران و آشفته بهنظر میرسید. دلشورههای ناتالی، زمانی که در همانروز تعدادی تماس ناشناس دریافت کرد، بیشتر از این هم شد. او مطمئن بود از آن روز دیگر هیچچیز مثل گذشته پیش نخواهد رفت.
کتاب همکار نوشتهی فریدا مکفادن داستان ناتالی زن موفق و زیبایی است که ناخواسته به دل ماجرایی سیاه کشیده میشود. ماجرایی که ظاهراً به قتل همکارش ربط دارد اما در حقیقت چیزی فراتر از اینهاست. داون شف و ناتالی فارل، دو همکار معمولی در شرکت صنایع دارویی ویکند بودند؛ دو همکار با دو دنیای کاملاً متفاوت. ناتالی پنجمین سالی بود که عنوان فروشندهی برتر شرکت را از آن خود میکرد اما از آن طرف، کمتر کسی از روحیات داون شف خبر داشت. داون شف، که بهتازگی نیز استخدام شده بود، هر روز قبل از شروع ساعت کاری پشت میز حسابداری مینشست و عصرها بدون آن که ساعتی با کسی گفتوگو کرده باشد، کار خود را به پایان میرساند. دوستداران ژانر تریلر روانشناختی و داستانهای جنایی از این کتاب لذت خواهند برد.
روی پادری زیر پایم تصویری از دو لاک پشت است که کنار هم شنا می کنند و دستهای همدیگر را گرفته اند بین بدنهایشان کلمه خوش آمدید» نوشته شده است. از روی پادری کنار می روم و به امید اینکه کلیدی زیرش باشد گوشه آن را بلند میکنم ام شانس با من یار نیست. اما هر دو طرف ساختمان را بررسی میکنم تا ببینم کسی تماشایم میکند یا نه محله ای که داون در آن زندگی می کند واقعاً آرام به نظر میرسد. اگر اتفاقی هم اینجا بیفتد، هیچ شاهدی وجود نخواهد داشت گردنم را میکشم و راه باریکی کنار خانه می بینم شرط می بندم در پشتی ای وجود دارد. نورماتیو با بیش از صد انتشارات معتبر از سراسر کشور همکاری مستقیم دارد.
ثبت ديدگاه