رمانی آخرالزمانی که در آن تمام افراد بشر به یک زبان می‌گویند و تمام هدفشان رسیدن به سعادت است. قدرت و مهارت بالای نویسنده در داستان‌سرایی و سبک نگارش قابل تحسینش، دست‌وپا زدن بشر در میان ناامیدی و امید را به‌زیبایی به ‌تصویر کشیده و با پایانی میخکوب‌کننده مخاطب را به تأمل وا می‌دارد. «دنیای قشنگ نو» رمانی علمی-تخیلی پادآرمانی از نویسنده و فیلسوف انگلیسی «آلدوس هاکسلی» است. «هاکسلی» نوشتار این اثر را در سال 1931 میلادی شروع کرد و کتابش در سال 1932 منتشر شد. این رمان معمولا با کتاب «1984» نوشته‌ی جورج اورول مقایسه می‌شود، اما دیدگاه‌های این دو نویسنده متفاوت است.

آنها به دنبال شادی‌های بی‌ارزش هستند اما بدون علم، هنر، فلسفه و دین زندگی می‌کنند. باید سخت کار کنند اما در ساعت‌های غیر کاری خود را مشغول مخدر و سکس می‌کنند. دقت نمایید که این پست تنها خلاصه ای مختصر از کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب بوده و مطالعه آن برای آزمون کافی نمی‌باشد و برای مطالعه کامل، میبایستی کتاب اصلی و یا درسنامه‌های مفصل‌تر را از فروشگاه ها خریداری نمایید.

برنارد و لنینا در این جامعه با پسری به نام جان آشنا می‌شوند که مادرش سال‌ها پیش برای سفری تفریحی از دنیای متمدن به وحشی‌کده آمده ولی در اثر حادثه‌ای از همراهش (پدر جان) جدا شده است. او سال‌ها در قبیله مانده، کودکش را به دنیا آورده و بزرگ کرده است. برنارد، برای رسیدن به اهداف شخصی‌اش، او و جان را به دنیای متمدن بر می‌گرداند.

اما دولت به نوعی از فن‌آوری دست یافته که می‌تواند احساس رضایت را در همه‌ی افراد و همه‌ی طبقات القا کند. بنابراین، انسان‌ها میل به تغییر طبقه ندارند و از این طریق، ثبات اجتماعی هم حفظ می‌شود. در دنیای جدید هاکسلی، انسان‌ها در طبقات اجتماعی متفاوت زندگی می‌کنند.

او هر دو دنیا را تجربه کرده؛ هم زندگی قبیله‌ای با ارزش‌های سنتی و هم جامعه‌ی مدرن پیرو فوردیسم. و سؤال مهم این است که آیا می‌توان این دیگری بودن را تاب آورد؟ در جامعه‌ی سنتی او به‌خاطر مادرش و ویژگی‌هایی که از او به ارث برده و آموزه‌هایی که شباهتی به بقیه ندارد، دیگری است. او معنای زندگی دیگران را، که مذهب افراطی است، مکرراً تقلید می‌کند.

«در صورت نهایی و آرمانی زندگی ماشینی، گذشته از آنکه تفکر انسان ـ یعنی ارزشمندترین نقطه‌ی وجود او ـ صرف حفظ و نگهداری و توسعه‌ی ماشینی می‌شود، باز هم کار به تمام معنا حذف نمی‌شود. «آلدوس هاکسلی» در کتاب «دنیای متهور نو» به‌خوبی متوجه شده است که جامعه‌ی آینده به قشری از انسان‌ها نیازمند است که برده وار «کارهای سیاهی» را که لازمه‌ی فراغت اقشار دیگر است بر عهده بگیرند. به‌بهانه‌ی ترجمه‌ی جدید منتشرشده از کتاب دنیای قشنگ نو، نوشته‌ی آلدوس هاکسلی، نویسنده‌ی انگلیسی، در این یادداشت نگاهی تحلیلی به این رمان خواهیم داشت. این رمان دیستوپیایی در سال 1932 منتشر شد و رفته‌رفته به‌واسطه‌ی مسائلی که بیان می‌کرد به یکی از مهم‌ترین رمان‌های تاریخ تبدیل شد. دنیای شگفت‌انگیز نو را فرید دبیرمقدم ترجمه و نشر مَد آن را منتشر کرده است.

وی دهه‌های پایانی زندگی‌اش را در آمریکا گذراند و از ۱۹۳۷ تا زمان مرگش در لس‌آنجلس زندگی کرد. در سال ۱۹۶۲ یک سال قبل از مرگش، عنوان «همراه ادبیات» (Companion of Literature) از طرف انجمن پادشاهی ادبیات انگلستان به او اعطا شد.هاکسلی یک انسان‌گرا، صلح‌جو و هجونویس بود. بعدها، موضوع‌های روحانی همچون فراوان‌شناسی، عرفان فلسفی به‌طور مشخص و عام‌گرایی نیز در شمار علایق او قرار گرفتند.

با ثبت نام رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهٔ عبور) می‌توانید به حدود نیمی از هزاران درس متمم دسترسی داشته باشید. و جز کتاب «از کتاب» محمدرضا شعبانعلی – که خود متمم آن را منتشر کرده – صرفاً به معرفی، بررسی و نقد کتاب می‌پردازد. نود و شش کودک دقیقاً یکسان، روی نود و شش دستگاه دقیقاً یکسان کار می‌کنند. صبح فردا جان که از خواب برمی‌خیزد، یاد خاطره روز قبل می‌افتد و از شرم و پشیمانی خود را حلق‌آویز می‌کند.

اختلاف طبقاتی از بین رفته است، زیرا همه‌ی افراد به قس می‏تحت عمل قرار گرفته اند، که موضع اجتماعی خود را با جان و دل  می‏پذیرند. بچه ها از همان آغاز زندگی در لوله های آزمایش، موسیقی های خاص و روش های دقیق تربیتی، ظرفیت های بدنی، فکری و روانی خاصی متناسب با جدول طبقه بندی مشاغل پیدا  می‏کنند… همگی انسان‌ها با تکنیک‌های ژنتیکی و آموزشی لذت‌جویی و کاهش رنج را هدف خود قرار داده‌اند، روابط جنسی بی هیچ محدودیتی تشویق می‌شود و کاهش روابط جنسی ضدارزش و یک رفتار ضداجتماعی شمرده می‌شود. افراد با مصرف داروی مخدری به نام سوما همواره حس لذت را به خود بازمی‌گردانند.