او در بسیاری از داستانهایش به عنوان یک کاراکتر اصلی حضور دارد. این رویکرد روایی به خواننده این امکان را میدهد که زندگی دکتر یالوم و نقشهای او به عنوان پسر، شوهر، معلم، روان درمانگر و نویسنده را از نزدیک ببیند و با او ارتباط بهتری برقرار کند. در واقع اغلب آنچه در مورد خود او در داستانهایش آشکار میشود، رویدادی بسیار انسانی است. در میان داستانهای کتاب، دکتر یالوم مواردی را بررسی میکند که به ویژگیهای منحصربهفرد خود اشاره دارند و از طریق آنها به دنیای روانی بیماران خود وارد میشود. یکی از این موارد، ملاقات و تجربه او با یک زن سیاهپوست ۷۰ساله به نام ماگنولیا است. این زن، که در دوران کودکی توسط مادر بیوهاش رها شده بود، با احساسات پیچیده خود درباره این رها شدن مبارزه میکند.
کتاب مامان و معنی زندگی از متون علمی روانشناسی است که برای فهم عامه مردم تنظیم شده است. او مردی مسن است که بر روی صندلی چرخدار مینشیند و پسرش از مراقبت او خسته شده و قصد خودکشی دارد. دکتر یالوم در این داستان، به تمام پیچیدگیها و تحدیدگیهای این رابطه پدر و پسر میپردازد و به دنبال راهحلهایی برای بازسازی ارتباط میان آنها است. به نظرم این کتاب بیشتر از همه، به مساله مرگ پرداخته است و در اخر به ما توانایی پذیرفتنِ مرگ و در نتیجه زندگی را میدهد. زندگیای که به قولِ نیچه، جرقهای میانِ دو تاریکیِ مطلق است، تاریکی قبل از تولد و تاریکی بعد از مرگ. این جرقه، تنها چیزی ست که در دست داریم، پس باید بدون در نظر گرفتن تاریکیِ مرگ، از روشناییِ همین جرقهی کوتاه لذت ببریم.
آیرین نیز یکی از بیمارانی است که دکتر یالوم به بررسی مورد آن پرداخته است. او همسری است که درگیر بیماری لاعلاجی است و شوهرش تحت عذاب قرار دارد. دکتر یالوم به تلاش میپردازد تا او را در مقابل تسلط و کنترل بیماری خود و نیز سبک زندگی استبدادی همسرش مستقل کند و به او کمک کند تا به طور مستقل و با احترام به خودش و شوهرش رویارویی کند. داستان ها به جز یکی (که تخیلی است) بر اساس ماجراهای های واقعی هستند که برای دکتر یالوم و مراجعانشون اتفاق افتادند که باعث شدند دیدگاه شون نسبت معنی زندگی تغییر کنه…بهترین اثریه که از یالوم خوندم.
هرقدر هم سعی کردم، او پیوسته روی همین بهانه خستگی اصرار میورزید، گرچه هر دو میدانستیم دلیل اصلی این بود که من ناامیدش کرده بودم. تمام ترفندهایم را به کار بستم (و بعد از این همه سال کار و تجربه، چند روش برای متقاعد کردن افراد بلد بودم) اما بیهوده بود. هر یک از تلاشهایم، از جمله تعدادی شوخی غیر عاقلانه و توسل به دوستیمان، با نگاه سرد او روبهرو شد. دیگر با او تفاهم نداشتم و مجبور شدم اندوه این بحثهای فریبنده را تحمل کنم. چهقدر به آن دسته از دوستانى که مادران دوستداشتنى، مهربان و حمایتگر داشتند، غبطه مىخوردم.
یالوم برخلاف بیشتر رواندرمانگرها، موضوعات مورد نظر خودش را با استفاده از کلمات و اصطلاحات سنگین و تخصصی بیان نمیکند و از شیوۀ داستانسرایی و قصهگویی استفاده میکند. خوانندۀ کتابهای او در حین خواندن یک داستان جذاب، مفاهیمی را یاد میگیرد که یالوم سالها روی آن تحقیق و بررسی داشته است؛ و این هنر یالوم است. کتاب «مامان و معنی زندگی» برای مخاطب عام مناسب است و نیازی به داشتن دانش حرفهای در این زمینه ندارد. نویسنده با زبان ساده و روان، داستانهای رواندرمانی را بازگو میکند و مفاهیم روانشناسی و فلسفی را به شکل قابل درک و جذاب ارائه میدهد. این کتاب از متون علمی روانشناسی است که برای فهم عامه مردم تنظیم شده است.
ثبت ديدگاه