در کتابراه برای همه سلیقهها از داستان، رمان و شعر تا روانشناسی، تاریخی، علمی، موفقیت و… اپلیکیشن کتابخوان کتابراه برای اندروید، IOS و ویندوز در دسترس است. برپایهی این نکته، داعیهی تئوری نسبیت فرهنگی علیرغم تمام کاستیهایش، فهمپذیر و قابل درک جلوه مینماید. این تئوری در واقع یک تئوری پرجاذبه است؛ زیرا بر این بینش ناب استوار است که «بسیاری از آداب و رسوم و رفتارهایی را که طبیعی میانگاریم، در حقیقت زاییدهی وضعیت فرهنگی ماست». افزون براین، تمسک به این تئوری برای اجتناب از «خودبرتربینی» و برخوردارشدن از «ذهنی باز» بسیار مهم است.
برای دسترسی بهتر , راحت تر و سریع تر به سایت ما می توانید وب سایت ما را بوکمارک کنید . دوستان این کتاب با ترجمه ی “ورای خیر و شر” از محمد غلامی نیز در بازار موجوده، نشر علم اخیرا چاپ کرده. نیچه در این فصل به تحلیل پدیدهای به نام «مردم» و منشأ ارزشها و ایدئالهای آنان پرداخته است.
تا اینجا همه چیز خوب به نظر می رسد، اما یک باریکی وجود دارد. به یاد داشته باشید که عین پیشنهاد به سمیت نیز ارایه گردیده است. اگر تصور کنیم او آدم احمقی نیست، او عین محاسبه یی را خواهد کرد که شما انجام داده اید.
از آن پس، گردشگران داستانهای عجیبی از اسکیموها را با خود آوردند. این داستان که در کتاب تاریخ هیرودت آمده است، پیشینهی دراز این مفهوم را که فرهنگهای مختلف، قوانین ویژهی خود را دارند، در ادبیات علوم اجتماعی نشان میدهد. چیزی که در نزد یک گروه کاملاً شنیع به حساب میآید، نزد اعضای گروه دیگر کاملاً بر عکس است. آیا ما باید اجساد مردههای خود را بخوریم و یا آنها را دفن کنیم؟ اگر شما یونانی باشید، بدون شک پاسخ شما با پاسخ کالاتها کاملاً متفاوت خواهد بود. داریوش، شاه ایرانِ باستان در جریان لشکرکشیهای خود، شیفتهی تفاوتهای فرهنگی گردیده بود. مثلاً او دریافته بود که کالاتها (قبیلهیی در هندوستان) پس از مرگ پدر، جسد او را میخورند.
تنها قراردادی که اجرای آن تضمین شده باشد، می تواند راهی برای بیرون رفت از دوراهی به دست بدهد. مجموعه یی از نظریات دیگر نیز وجود دارد که توجه فیلسوفان را به خود جلب کرده است. این نظریات برخاسته از مسئله یی است که به نام “دو راهی زندانیان” یاد می شود.
«راه درست راهی است که پیشینیان استفاده کرده و به ما به میراث رسیده است. سنت، خود تضمینکنندهی خود است و توسط تجربه قابل تایید نیست. در خرد جمعی هر چه که هست، درست است؛ و این به خاطر این است که خرد جمعی تبدیل به سنت شده و به همین دلیل قدرتی همسان با ارواح پیشینیان را در خود دارند. هنگامی که به افکار همهگانی میرسیم، در حقیقت به ختم تحلیلهای خود روبرو میشویم». با داشتن 2500عضو، اسکیموها در گروههای کوچک و جدا از دیگران در امتداد حواشی شمال امریکای شمالی و گرینلند زندگی میکنند. تا شروع سدهی بیست، جهان بیرونی اطلاع اندکی از اسکیموها داشتند.
سپس داریوش تعدادی از کالاتها را فرا خواند در حالی که یونانیها ناظر بودند، از آنها پرسید در ازای سوزاندن اجساد پدرانشان چه مقدار پول درخواست خواهند کرد. کالاتها با شنیدن این پیشنهاد وحشتزده شدند و از داریوش خواستند حتی از به زبانآوردن چنین پیشنهاد وحشتناکی خودداری ورزد. و ننگآوری را به خاک و خون کشید که مسیحیت به بهترین شیوه از دورترین زمانها به مردم آموزانده است، یعنی همان اتمباوری روان. این کار بزرگترین پیروزی بر حواس بود که تاکنون در زمین به آن دست یافتهاند. آنکه ندیده است آن دستی را که نوازش کنان می کُشد، زندگی را خوب ننگریسته است.
چطور ممکن است چنین نباشد؟ گروهی که از نوباوگان و خردسالان محافظت نکنند، چطور میتوانند بقایشان را تضمین کنند؟ واقعاً پیبردن به اینکه همهی گروههای فرهنگی باید از کودکان خود حفاظت كنند، خیلی ساده است. یونانیها معتقد بودند خوردن جسد نادرست است و اما کالاتها به درستی آن عقیده داشتند. آیا از این فاکت ساده که آنها با هم توافق نداشتند، میتوان چنین نتیجه گرفت که حقیقت عینییی در این موضوع وجود ندارد؟ نه، نمیتوان. بلکه میتوان چنین گفت که آن رسم درست (یا نادرست) است و این گروه یا آن یکی به بسیار ساده گی دچار اشتباهاند.
ثبت ديدگاه