در ادامه بیش از 100 شعر غم انگیز احساسی عاشقانه با اشعار کوتاه و بلند غمناک را بخوانید. شعر غمگین به نوعی به نویسنده اجازه میدهد تا در فضایی امن و خلاقانه، درد و غم خود را به صورت هنری بیان کند. کتاب پر از جملات تأثیرگذاری است که مخاطب را به فکرکردن وامیدارد.
هیچکس نمیداند او ثروتش را از کجا آورده و دلیل اینهمه بریزوبپاش در مهمانیها چیست؟ گتسبی نماد شخصیتی جاهطلب است که البته غم بزرگی در دل دارد. در ادامهی داستان او تلاش میکند تا جایی برای خود در دنیایی بدون خانوادهاش پیدا کند. او همچنان احساس میکند که تکهای از او در آسمان رهاشده و برای همیشه با هواپیما و همهی مسافرانش گرهخورده است.
این رمان غمگین و عاشقانه و البته فیلمی که بر اساس آن در سال ۱۹۷۰ بهکارگردانی «آرتور هیل» ساخته شد پرفروشترین رمان و فیلم آن سال در آمریکا بود. فرصتهای ازدسترفته، آدمها و روابط ازدسترفته، همواره ردی از خود در ناخودآگاه آدمی به جای میگذارند که نتیجهاش رنج است. پذیرفتن یا نپذیرفتن این رنج مسیرهای متفاوتی در زندگی آدمها ایجاد میکند. فیتزجرالد، در رمان غمگین و نمادین گتسبی بزرگ، از رنجِ ازدسترفتهها میگوید. گتسبی مرد ثروتمندی است که مهمانیهای مجلل خانۀ او از زبان مردم شهر ساحلی که در آن زندگی میکند نمیافتد.
کتاب به خاطر خواهرم بررسی میکند که پدر و مادر خوب، خواهر خوب و یک انسان خوب به چه معناست. با خواندن این کتاب شما عمیقا دردی را که شخصیتها متحمل میشوند، احساس خواهید کرد. در زندگی به جایی میرسید که دیدن زیبایی جهان برایتان کافی است. نیازی نیست عکسش را بگیری یا نقاشیاش کنی یا حتی به یادش بیاوری. او سرش را بلند کرد و از بالای تپه با نگاه تهی خود فضای بیرنگ و بوی پاییز و گنبدهای صومعه را احساس کرد.
با این مقدمه باید بدانیم که محتوای کتاب هم در کشمکش بین دو برادر است که هر کدام مسیری را برای زندگی انتخاب کردهاند. این کتاب غمانگیز داستان آنا فیتزجرالد سیزدهساله را روایت میکند. او به تصمیم خانوادهاش تحت عملهای جراحی، تزریق خون و تزریقات بیشماری قرار گرفته تا کیت بتواند بهنوعی با سرطان خونی که از دوران کودکی او را مبتلا کرده است، مبارزه کند. «امیلی لاکهارت» برای این رمان غمگین جوایز و افتخارات زیادی دریافت کرده که از جمله آنها میتوان به بهترین کتاب نوجوان سایت آمازون در سال ۲۰۱۴ اشاره کرد. افسردگی و تمایل به خودکشی از رایجترین احوالات دوران نوجوانی است. خانم نیون ماجرای دختر و پسری نوجوان را تعریف میکند که هر دو بهدلایلی در مرز خودکشیکردناند.
چارلز بوکوفسکی، هزاران شعر، صدها داستان کوتاه، و ۶ رمان، و بیش از پنجاه کتاب نوشته و به چاپ رسانده است. در سال 1986، مجلهٔ «تایمز» بوکوفسکی را «قهرمان فرودستان آمریکایی» نامید. نوشته های او متأثر از محیط اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی شهر زادگاهش لس آنجلس بود.
داستان این کتاب غمانگیز دربارهی یک دختر روستایی بازیگوشی به نام «لوئیزا کلارک» است که متاسفانه شغل خود را از دست داده و به دنبال کار جدیدی است. او با ویل تراینور، که به طرز وحشتناکی پس از تصادف با موتورسیکلت از سینه به پایین فلج شده است، آشنا میشود. او یک تاجر ثروتمند و فعال است که پس از تصادفش زندگی او زیر و رو میشود.
بقیهی داستان به دنبال تجربه خارج از بدن اوست که در آن او باید بزرگترین تصمیم زندگیاش را بگیرد؛ بیدار شدن و پیوستن دوباره به آدام یا مردن و پیوستن به خانوادهاش در زندگی پس از مرگ. این کتاب غمانگیز و اغواکننده با یک طرح مفهومی آغاز میشود و شمارا از همان صفحهی اول تحت تأثیر قرار میدهد. نویسنده بهخوبی توانسته زندگی نوجوان مبتلا به این اختلال را به تصویر بکشد؛ بهطوری که در تمام کتاب احساس اضطراب میکنید.
اگر بهدنبال یک داستان هیجانی و تا حدی غمانگیز با موضوعی متفاوت هستید، «زمین بر پشت لاکپشتها» را از دست ندهید. این کتاب در سال ۲۰۱۷ در فهرست کتابهای برگزیده گودریدز و آمازون قرار گرفت. «من کار میکنم، هر زمان که دریا بخوابد من به جای او دریا میشوم، من جانشین ماهم روی زمین، جانشین طوفان در آسمان صاف، جانشین آسودگیام در هفتههای طوفان. نمایندهٔ هوشیاریام آن هنگام که فراموش میکند نمایندهای در این جاهلستان داشته باشد. من به وکالت دردمندان سخن میگویم، هنگامی که سکوت خود بزرگترین درد است. به نام پرندگان حرف میزنم هنگامی که پرواز خود نفسی از مرگ است.
او نوشتن کتاب دکتر ژیواگو را در سال ۱۹۵۶ به اتمام رساند؛ اما این اثر در کشورش روسیه اجازه چاپ نیافت. به همین دلیل، اولین بار در ایتالیا در سال ۱۹۵۶ و دومین بار بعد از ۳۲ سال در روسیه منتشر شد. نویسنده داستان پزشکی بهنام «ژیواگو» را روایت میکند که اتفاقا شاعر است و البته درگیر رابطه عاشقانه با دو زن. چالشهای داستان بهدلیل مقارن بودن زمان داستان با انقلاب ۱۹۱۷ روسیه است که زندگی دکتر ژیواگو را دستخوش تغییر میکند. کتاب خنده غمگین ترت می کند با توضیحی دربارهٔ حرفهٔ شاعریِ بختیار علی به قلم مریوان حلبچه ای آغاز شده است.
ثبت ديدگاه