کلمه‌ای نوشته‌شده بر صفحه‌ای کاغذ، چند کلمه بر روی یک کاغذ کامپیوتری. مگر تو به من نگفتی که به نفوذ کلام اعتقاد نداری؟ حالا ببین خودت به چه وضعی افتاده‌ای. پسر در خلوتش فکر می‌کند ولی هرچه بیشتر با خودش کلنجار می‌رود این ترس همچنان با اوست؛ ترس از نرسیدن به هدف. جوان چک را به دولتمند سپرد و او بر روی کاغذی، چیزی برای جوان نوشت و از او قول گرفت که فعلاً آن را نخواند.
او هیچ علاقه‌ای به کار خودش نداشت و به همین خاطر تصمیم گرفت از کارش استعفا دهد. عموی ثروتمند به او گفت که به جای وام گرفتن، تو را نزد دولتمند آنی می‌فرستم. عموی ثروتمند آدرس دولتمند آنی را به او داد و به جوان گفت که این فرد ثروتمند راز ثروتمند شدن را به تو خواهد گفت. از این بخش داستان می‌توان فهمید که گاهی دوستان نمی‌توانند به صورت مستقیم به ما کمک کنند ولی می‌توانند راه و روشی را برای رسیدن به موفقیت به ما نشان دهند و به همین خاطر است که روابط این قدر اهمیت دارد. این کتاب باعث شد از درون حال و هوای منفی بافی و یاسی که جامعه ی اطراف بصورت غیر ارادای برای من ایجاد کرده بود راهی پیدا کنم برای رهایی و رفتن به دنیای تازه ای با مثبت گرایی و سرشار از انگیزه و موفقیت و شادی درونی.
آنها نمی‌دانند که دارند کدام هدف و مقصد را دنبال می‌کنند و فقط به دنبال مال‌اندوزی هستند. چه فایده‌ای دارد که انسان تمام جهان را به دست آورد ولی روح و معنویت خودش را از دست بدهد؟ پول برای بعضی از مردم خادمی بی‌همتا و برای برخی دیگر اربابی مستبد است. برخی مواقع افراد برای رسیدن به پول همه چیز خودشان را از دست می‌دهند.
اگر دوست دارید پیشرفت کنید، ثروت و موفقیت را به زندگی‌تان راه بدهید و جسارت تغییر کردن را دارید، کتاب حکایت دولت و فرزانگی را بخوانید. اثری است که می‌تواند توجه تمام علاقه‌مندان به کتابهای حوزه موفقیت و خودیاری را به خود جلب کند. به زبان دیگر توصیه‌ای است برای افرادی که به دنبال مشاوری واقع بین و حکیم برای زندگی شغلی و شخصی‌شان هستند. از اولین نصایحی که پیرمرد باتجربه و پولدار داستان به جوان می‌نماید، اشتیاق و علاقه فراوان به کاری است که او می‌خواهد در پیش بگیرد و سپس اصرار ورزیدن در انجام آن کار و پیگیری اهدافی مطابق با شغل دلخواهش است.
هر کدام از این کتاب‌ها رمز و راز ثروتمند شدن را در یک مسئله خاص می‌دانند اما کتاب حکایت دولت و فرزانگی با اینکه یک کتاب جمع و جور است، مجموعه‌ای از راهکارهای خوشبختی، سعادت و رسیدن به ثروت را ارائه داده است. در صورت تمایل به مطالعه کتابهای موفقیت توصیه می‌شود خلاصه کتاب ثروتمندترین مرد بابل اثر جورج سیموئل کلاسون را مطالعه کنید. او دارای دو فرزند است و همراه با آنها و همسرش در مونترال زندگی می‌کند. کتاب “حکایت دولت و فرزانگی”، داستان جوانی سی و دو ساله می‌باشد که برای امرار معاش، در یک شرکت تبلیغاتی مشغول به کار می‌باشد اما از کارش به شدت بیزار است. او به دنبال راه‌های دیگری جهت کسب درآمد می‌باشد و به همین علت از عموی ثروتمند خود مشاوره می‌گیرد و شرایط زندگی او را تغییر می‌دهد. اکنون می‌توانید این کتاب داستان خواندنی را به صورت رایگان از سرزمین دانلود دریافت کنید.
اشخاصی که صبر می‌کنند تا اوضاع و شرایط عالی از راه برسد هرگز کاری را به انجام نمی‌رسانند، زمان مطلوب برای عمل همین حالاست. و چون از دانشی که در کتاب‌ها یافت می‌شود بهره‌ای نبرده‌اند، وقت و ثروت هنگفتی را به هدر می‌دهند. پندهای دولتمند ادامه می‌یابد و در انتهای فصل، جوان را به گردش در باغ زیبایش دعوت می‌کند. سفر شاید پیش از رسیدن به تسلط، دراز و دشوار باشد؛ اما هرگز از آن دست نکش.
بیشتر مردم رویا‌های بزرگ دارند اما وقتی به یک هدف کوچک دست پیدا می‌کنند، دیگر اصرار نمی‌ورزند و راضی می‌شوند. در حال قدم زدن در باغ پیرمرد مقابل گل‌هایی سرخ ایستاد تا درس مهمی را به جوان یاد بدهد؛ حسرت گذشته را نباید خورد. چه سود اگر آدمی همه جهان را به دست آورد، اما روح را از دست بدهد؟ پول خادمی بی‌همتا اما اربابی مستبد است. … تنها مشکل این است که فکر نمی‌کنم بتوانم صادقانه خود را مجاب کنم که می‌توانم دولتمند بشوم.
در کتابچین از کتابهای رمان و داستان گرفته تا کتابهای مدیریت ،موفقیت ،روانشناسی ،شعر ،دینی و مذهبی و دیگر کتابهای با موضوعات مختلف را پیدا خواهید کرد. مرد جوان کمی تلاش کرد و بعد تسلیم شد و دست از تلاش خود برداشت. خوب این احتمالا اولین کاری است که باید انجام دهی .جلوی من با صدای بلند فکر کن اگر میخواهی. تمرکز بر اهداف و پیگیری مداوم آنها، به موفقیت پایدار منجر می‌شود. حالت و حکمتی است که اسرار ضمیر ناخودآگاه را با ظرافت بیشتر در قالب داستان و چون کتاب از قبل موجود است بیان می کند . یادداشت ترجمه کنندهاز شعر هایم که بگذریم – میراثی که برایم بجای باقی مانده است – در میان ترجمه های زیادی که انجام داده ام واقعا به دو کتاب دلبستگی خاصی دارم که یکی از آنها مجموعه داستان کوتاه است .
کتاب نایاب “حکایت دولت و فرزانگی” یکاثر مشهور مارک فیشر می‌باشد. کسانی که زمان را از دست می‌دهند، به این امید که روزی شرایط خوبی در سر راه آنها قرار بگیرد، هیچ وقت هیچ چیز را به دست نمی‌آورند. کتاب حکایت دولت و فرزانگی برای بارها خواندن و مطالعۀ دقیق و به کار بستن است. تضمین می‌کنم که با همان ورقه کاغذ سفید هم می‌توانید به‌راستی دولتمند شوید. مدت‌ها پیش آن تنها چیزی بود که نیاز داشتم دولتمند آنی بشوم؛ اما چون باید زود برگردم و به مراقبت از گل سرخه‌ای محبوبم بپردازم، به شما کمک خواهم کرد. به‌دقت گوش کنید، زیرا به‌محض به کار بستن موفقیت‌آمیز این راز، باید آن را با دیگران تسهیم کنید.
دولتمند کتاب حکایت دولت و فرزانگی از جوان می‌خواهد مبلغی که می‌خواهد در پایان سال آینده به آن برسد را یادداشت کند. پس از آن که جوان رقم مورد علاقه خودش را نوشت پیرمرد ثروتمند به او گفت اکنون زمان کار کردن روی خویشتن فرا رسیده است. مارک فیشر، نویسنده کتاب حکایت دولت و فرزانگی یکی از بهترین و تأثیرگذارترین نویسندگان کانادایی است که با انتشار کتاب مورد بحث نام خود را در بین موفق‌ترین نویسندگان انگیزشی جاودانه کرد. این کتاب او به بیش از سی زبان زنده دنیا ترجمه شده و فروش آن تنها در آمریکا به بیش از 150 هزار نسخه رسیده است. وی یکی از پرفروش‌ترین نویسندگان انگیزشی محسوب می‌شود و کتابهای او در سراسر جهان طرفداران زیادی دارد.
ثبت ديدگاه