کتاب سرخ اثر یونگ شامل یک رونوشت از هر صفحه از نسخه اصلی است و به دنبال اون مقدمه ای جامع به قلم شمداسانی و ترجمه کامل متن دست نویس یونگ ارائه میشه. نقاشی‌های یونگ، خیلی از ماندالاها یا همونطور که وی اونها رو توصیف کرد  «رمزنگاری‌هایی در مورد وضعیت خودم»  به طور زنده‌ای باز تولید میشن. از سال 1914 تا سال 1930، کارل گوستاو یونگ در حال ضبط، بازبینی، بازنویسی، رونویسی مجدد و تصویرسازی محتاطانۀ به گفتۀ خودش کتاب «آغاز اسرارآمیز» بود که تمامی آثار بعدی او از همین این کتاب گرفته شدند.

در این کتاب، یونگ شرح ماجراهای سفرِ روحی خود را به منظور انتقال به آیندگان به رشته ی تحریر در آورده و آن ها را در قالب نقاشی هایش به تصویر می کشد. تو دروازه‌های روحت رو باز می‌کنی تا سیل تاریک آشفتگی درون نظم و معنای تو سرازیر شه. اگر نظم‌یافته رو با آشفته پیوند بدی، ثمرۀ اون فرزندی مقدس خواهد بود، معنایی متعالی فراتر از بامعنایی و بی‌معنایی. اجازه بده نور دیوانگیت بدرخشه، تا سریعاً بر تو پدیدار بشه. از دیوانگی نه باید متنفر بود نه ترسید، بلکه باید به اون زندگی داد. اگر می‌خوای مسیرها رو در زندگی‌ات پیدا کنی، نباید دیوانگی رو پس بزنی، چرا که دیوانگی بخش بزرگی از ماهیت تو رو تشکیل میده.

اپلیکیشن کتابخوان کتابراه برای اندروید، IOS و ویندوز در دسترس است. لیبر دوم رو تمام میکنم و بعد که سراغ تعمقات می روم نسبت به اول کتاب بیشتر مجذوب یا یا بهتر است بگویم درگیر شده ام، اما معنای اون هنوز به طور دقیق از متن قابل فهم نیست. از دکتر استفان مارتین، تحلیلگر و ‌هم‌بنیانگذار یونگیایی و رئیس بنیاد فلیمون (که هدف اون صرفاً انتشار تمامی آثار یونگ است) برای بیان دیدگاه‌هاش در مورد این کتاب سوال کردم.

بیشتر کتاب اول مکالمه یا مجموعه ای از تعاملات با روح نویسنده است که به نظر می رسه زن باشه. یونگ تصاویر و سفرهای صحرایی، رویاها و همینطور ناامیدی خود رو از عدم توانایی اش در تفسیر اونها توصیف می کند. پیش از این که حتی یک صفحه از کتاب تازه منتشر شدۀ کارل یونگ به نام کتاب  سرخ رو بخونم اعتراف میکنم تا حدی در دلم به او بدبین بودم. این کتاب به مدت نیم قرن ابتدا در کمد خانه یونگ در زوریخ و سپس در یک خزانه بانک خاموش و پنهان مانده بود. همونطور که شمداسانی بیان می کنه «از نظر انتقادانه «Liber Novus» نیازی به تفسیر تکمیلی نداره ، چون خودش در خود تفسیر شده»  و بدین ترتیب در نهایت میشه مطالعه اثری از یونگ که خودش از تمام کارهای دیگه‌ش بالاتر می دونه رو آغاز کرد. مطالعه یونگ در مورد کهن الگوها در اساطیر او رو متقاعد کرده بود که خلق نمادها از ویژگی‌های بشر است؛ لزوماً بیمارگونه نبود بلکه کاملاً برعکس اون بود.

به نظر او رویاها “بیان حقیرانه/بی ارزش محتوای ناخودآگاه” بودند چون تنش کمتری در خواب وجود داشت. نه، لخت شدن و دویدن دور رودخونه دست کم خنده دار و مضحک است. این کتاب یک مواجهه عجیب و مبهم با نیمه خودآگاه شخص بود و خواندن اون سبب می شه فکر کنیم که نیمه خودآگاه فرد برای یک دلیلی است که “نیمه” است. فکر می کنم این موضوع در بستر گرایش‌های فکری اون دوره زمانی، منطقی باشه. نیچه 30 سال قبل اعلام کرده بود “خدا مرده است” و بی ثباتی ذاتی زبان و خودآگاه که توسط نویسندگان و هنرمندان مدرنیست اون زمان به نمایش درآمده بود تصویری تهی از دنیای درونی ما ترسیم کرد.

این کتاب که به مدت تقریباً یک قرن از انظار عمومی پنهان بود، حاصل یک دوره بحرانی و خلاقانه در زندگی یونگ است. پس از جدایی از فروید در سال 1913، یونگ دچار نوعی بحران روحی شد که او را به سفری درونی و کاوش در اعماق روان خود سوق داد. «کتاب سرخ» نوشته ی کارل گوستاو یونگ با ترجمه ی محمد رضا اخلاقی توسط نشر مصدق و با همکاری انتشارات جامی در ۶۷۱ صفحه روانه ی بازار کتاب شد. کتاب سرخ نوشته ی کارل گوستاو یونگ با ترجمه ی محمد رضا اخلاقی منش منتشر شد. او مکتب روان‌شناسی تحلیلی را پایه‌گذاری و مفاهیمی چون کهن‌الگو،‌ ناخودآگاه جمعی، هم‌زمانی، درون‌گرایی و برون‌گرایی را مطرح کرد و توسعه داد. از کتاب‌های شناخته‌شده‌ی یونگ می‌توان به «انسان و سمبول‌هایش» و «کتاب سرخ» اشاره کرد.

شمداسانی در مقدمه نوشت که این کتاب به طور کلی درباره «تولد دوباره تصویری جدید از خدا در روح او» است. در ابتدای کتاب (که  به سه بخش لیبر اول ( (Liber Primus ، لیبر دوم (Liber Secundus) و تعمقات (Scrutinies)  تقسیم شده است)، یونگ روح خود رو دوباره کشف کرد، در حالی که زمانی که «به روح زمان خدمت کرده بود» با اون بیگانه بود. کتاب صوتی انسان و سمبول‌هایش با ترجمه‌ی محمود سلطانیه در سایت کتابراه موجود است. اگه دوست داشتین خیلی راحت میتونین از خوره کتاب تو سایت حامی باش حمایت کنین. ساز و کارشو هم تو پاورقی وبسایت خوره کتاب گذاشتیم که اگه بخواین میتونین ببینین. بیا از زندگی تشکر کنیم به خاطر همه ی خوشحالی ها و ناراحتیامون، به خاطر همه ی دوره های شادی و غم مون.