او در ابتدا 3 نوع روایت مختلف را برای این رمان در نظر میگیرد؛ مدل اول به صورت اول شخص و طی یادداشتهای روزانه بود. اما داستایفسکی در نهایت تصمیم گرفت تا نحوه روایت را به صورت سوم شخص و در قالب خاطرات راسکولنیکف پس از آزادی از زندان، درآورد. به هر جهت او جنایت و مکافات را در ابتدا به صورت ماهانه و قسمتبندی شده برای نشریهی روسی زبان «روسکی وستنیک» نوشت. سپس داستایفسکی به کمک همسرش، آنا داستایفسکی، مجموعه نوشتههای خود را به صورت یک کتاب کامل جمعآوری و چاپ کرد.
فئودور داستایفسکی در سال 1881 درگذشت ولی به دلیل بیماریهای متعددی که داشت، زندگیاش به سختی بود. او از بیماریهایی مانند اپیلپسی، آسم و ضعف عمومی رنج میبرد و در یک مراسم بزرگ و دلخراش، در مقبرهای در نزدیکی سنت پطرزبورگ دفن شد. با وجود بیماریهایش، داستایفسکی تا انتهای زندگیاش به نوشتن ادامه داد و آثار بسیاری را برای جهان ادبی خلق کرد.
کتاب جنایت و مکافات اثر داستایوسکی و ترجمه اصغر رستگار از انتشارات نگاه می باشد. ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم. بسیاری جنایت و مکافات را شاهکار نویسنده می دانند.« جنایت و مکافات » بازی خیر و شر است در نهاد آدمی، ندای وجدان است و گریبانگیر شدن جنایت جوانی که او را دچار ویرانی و پریشانی می کند. راسکولینکف دانشجوی پریشان احوال عاشق و فقیر است که ناخواسته اما با قصدی از پیش اندیشیده شده، دست به قتل زنی ربا خوار می زند. هفت سال پیش از نگارشِ آن، در نامهاى به برادراَش، گفته بود طرحِ این داستان را در زندان ریخته است.
از این کتاب که اولین اثر داستایفسکی در دوران بلوغ ادبیاش است، به عنوان یکی از ارزشمندترین دستاوردهای تاریخ ادبیات یاد میکنند. کتاب جنایت و مکافات به بیش از 70 زبان مختلف ترجمه شده است که از میان آنها میتوان به زبانهای ترکی، عربی، فرانسوی، آلمانی، انگلیسی، اسپانیایی، ایتالیایی، پرتغالی، کرهای، چینی و ژاپنی اشاره کرد. کتاب حاضر نیز با کوشش «مهری آهی» به زبان فارسی برگردان شده است.
او تصور میکند که در حال عمل برای هدفی والاتر از قوانین رایج اخلاقی است. اما با گذشت زمان، به تدریج وجدان راسکولینکف بیدار میشود و ندای درونش او را متوجه گناه بزرگش میکند. همراه با احساس پشیمانی پدید آمده در راسکولنیکف، شک و تردیدش به اطرافیانش او را به مرز جنون میرساند. در همین حین، راسکولنیکف عاشق دختری به نام «سونیا» میشود؛ سونیایی که میتواند او را به سعادت و رستگاری برساند. از سایر شخصیتهای مهم داستان جنایت و مکافات میتوان به خانوادهی راسکولنیکف شامل «پولخریا» و «دونیا» که به ترتیب مادر و خواهر او هستند و همچنین «رازومیخین»، دوست و همدانشگاهی راسکولینکف، اشاره کرد.
به همیبن دلیل این تفکر عمیق چندسالهی وی منجر به خلق چنین اثر بینظیری شده است. این کتاب برنده نوزدهمین دوره کتاب سال ایران در سال 1379 و بهترین ترجمه در حوزه ادبیات داستانی انتخاب و معرفی شده است.نویسنده جنایت و مکافات را در سالِ 1866 نوشت. هفت سال پیش از نگارشِ آن، در سالِ 1859، در نامه اى به برادرش، گفته بود طرحِ این داستان را در زندان ریخته، در دورانى که «با درد و دریغ و سرخوردگى» روزگار مىگذراند. او این اثر را «اقرارنامهیى در شکلِ رمان» خوانده بود و گفته بود قصد دارد آن را با «خونِ دل» اَش بنویسد.
ثبت ديدگاه