حالا ما ایرانی‌های قرن بیست‌ویکم که هزاران سال تغییر و تحول فرهنگی و زبانی را در صحبت‌های عادی‌مان پنهان کرده‌ایم، حیف است که خودمان از آن بی‌خبر باشیم. ما در داستان‌نویسی و بیشتر از آن شعر، حرف‌های زیادی برای گفتن داشته و داریم و این فضای ادبی، مترجمان بسیار خوبی را هم پرورش داده است. از سمت دیگر زبان روسی هم مثل فارسی بنیان متفاوت و پیچیده‌ای دارد و مثل زبان‌های اروپایی نیست که از لاتین ریشه گرفته باشد. ترجمهٔ مهری آهی نزدیک‌ترین کاری را می‌کند که از یک ترجمهٔ ایده‌آل انتظار داریم؛ این‌که یک‌به‌یک واژه‌ها را به درستی ترجمه کند و در عین حال از برگرداندن مفاهیم به فارسی نیز، غافل نشود.

همه، و نه اشخاص بزرگ، بلکه حتی آن هایی که فقط کمی بیرون از چهارچوب معمول هستند، یعنی حتی آن هایی که اندکی توانایی گفتن سخن نو را دارند، قاعدتا باید، بنا بر طبیعت خود، کم و بیش متجاوز باشند. اگر جز این باشد مشکل است آن ها از چهار دیوار خود به درآیند، و از ماندن در آن چهارچوب به خاطر طبع خود، نمی توانند راضی باشند. او ابتدا برای امرار معاش به کار ترجمه پرداخت و آثاری چون اورژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر فریدریش شیلر را ترجمه کرد.

به جرئت می‌توانم بگویم که تازه‌واردان، دانشجویان و پیشکسوتان، حداقل در این مقدار با من موافقت می‌کنند! زیرا در ساده‌ترین حالت ممکن، پیش از آنکه مترجم در حرفه خود خبره شود، ابتدا به شیوه انتقال معنا پی می‌برد. آنجایی مترجم به نتیجه اعمال خود می‌بالد که نامه اعمال او توسط خوانندگان با تحسین خوانده شود. به این دلیل که برگرداندن یک اثر از دنیایی با فرهنگ و زبان و گویشی متفاوت به دنیای ما، نیازمند شناختن این دو دنیاست.

واژه‌هایی که در جنایت و مکافات برای توصیف حالات و روحیات راسکلنیکف به‌کار گرفته شده، کلماتی بسیار دقیق است و برای موشکافی تعارضات ذهنی و انگیزه‌های روانی یک روان‌پریش، انتظاری هم جز این نمی‌رود. این ترجمه پرفروش‌ترین نسخه از بازگردانی جنایت و مکافات به فارسی‌ست و می‌توانید در مطلب «معرفی بهترین ترجمه رمان جنایت و مکافات» دربارهٔ آن مطالعهٔ کامل‌تری داشته باشید. حتی هر کتابخوانی هم آن‌قدرها مشتاق نیست که یک کتاب هزار صفحه‌ای بخرد، چون باید مدت زیادی را برای خواندنش صرف کند و در متن کتاب هم، با اطناب‌های زیادی روبه‌رو می‌شود. از دوره‌ای که ادبیات با مدرنیته همراه شد و داستان‌ها سر و شکل جدیدی به خود گرفتند، رمان‌ها هم کوتاه‌تر شدند و داستان‌های کوتاه پا به عرصه گذاشتند. اما تا پیش از این دوره نویسندگان معدودی بودند که می‌توانستند داستان‌هایی با حجم زیاد بنویسند و با این وجود کتاب‌هایشان در صدر آثار ادبی قرار بگیرد؛ و داستایوفسکی یکی از آن‌هاست. داستایوفسکی در طول زندگی‌اش کتاب‌های زیادی نوشت؛ اما احتمالاً او را با کتاب «جنایت و مکافات» می‌شناسید.

این رمان در قالب داستانی جذاب و پر پیچ‌وخم، زندگی سه برادر و پدرشان را روایت می‌کند که هر کدام نماینده بخشی از روح و ذهن انسان هستند. داستایوفسکی در این اثر، سوالات بنیادینی درباره معنای زندگی، خیر و شر، عدالت و ایمان مطرح می‌کند و مخاطب را به تفکر عمیق درباره این مسائل دعوت می‌کند. جنایت و مکافات شاهکاری ادبی است که به بررسی عمیق جنبه‌های روانی و اخلاقی انسان می‌پردازد. این کتاب با روایت داستان راسکولنیکف، که درگیر کشمکش‌های درونی و بحران وجدان پس از ارتکاب جنایت است، مخاطب را به تأمل درباره مفاهیمی چون گناه، مسئولیت فردی، و رستگاری دعوت می‌کند.