انتشارات «چشمه» این رمان کلاسیک را منتشر کرده و در اختیار علاقه‌مندان ادبیات جهان قرار داده است. سرشت کودکانه و ساده‌دلی‌اش در تضاد با جامعه‌ی فاسد و منفی‌باف است.• این اثر در زمان انتشار با نظرات یکپارچه منفی روبرو شد. تا حدی به این دلیل که اکثر منتقدان مخالف محافظه‌کاری داستایوفسکی بودند و قصد داشتند از این طریق اهداف سیاسی فرضی داستان را بی‌اعتبار کنند.

در اینجا، ما به تنوع بی‌پایان دنیای کتاب پرداخته‌ایم تا هر ذائقه‌ای را پوشش دهیم و شما را در سفری آموزنده و هیجان‌انگیز همراهی کنیم. نشر چشمه از سال 1363 در یک کتابفروشی کوچک 32 متری آغاز به کار کرد و البته از همان ابتدا در اندیشه چاپ و نشر کتاب در کنار فروش آن بود و در همان سال اول، سه عنوان کتاب را به بازار فرستاد و این تعداد به مرور افزایش پیدا کرد. واقع‌گراییِ محض در ابله این کتاب را به یکی از خاکستری‌ترین آثار ادبیات جهان تبدیل کرده است.

بعضی زن‌ها فقط برای این خوب‌اند که معشوقه‌ی آدم باشند، همین. در مرحله اول باید نسبت به دیگران مودب و روراست باشم، کسی بیش از این از من انتظار ندارد. شاید اینجا همه فکر کنند که بچه هستم خوب، بگذار خیال کنند، نمی‌دانم به چه علت همه فکر می‌کنند آدم ابلهی هستم. من خیال می کنم که در این دنیای ما عدۀ دزدها خیلی بیشتر از عدۀ غیردزدهاست و اصلاً هیج آدم درستکاری پیدا نمی شود که دست کم یک بار در عمرش چیزی ندزدیده باشد. این عقیدۀ من است ولی ابداً نمیخواهم نتیجه بگیرم مردم همه دزدند. گرچه به خدا بعضی وقتها دلم می خواهد این نتیجه را هم بگیرم.

این دیدگاه رایج ملی‌گرایان بزرگ است که بر این باور بودند که انسانیت‌ تنها با میراث ملی می‌تواند پیشرفت کند. شکوه و عظمت این رمان از طریق وابستگی متقابل قوانین متافیزیکی‌ای که به طور کلی بر پیشرفت بشریت حاکم‌اند با آن دسته از قوانین حاکم بر ملت، نشان داده می‌شود. حال پرنس که سال‌ها از روسیه دور بوده است، ناگهان وارد دنیای جدیدی می‌شود. اما پرنس آنقدر پاک و ساده است که انگار از جنس دیگری است، داستایوسکی او را به عنوان نمونه یک مرد کامل و بااخلاق به ما معرفی می‌کند. کسی که در هر حال حقیقت را می‌گوید، همه را دوست دارد و به همه لطف و محبت می‌کند و حتی زمانی که پولدار هم می‌شود از بخشیدن پول خود دریغ نمی‌کند.

«ابله» رمانی است نوشته‌ی نویسنده‌ی روسی فئودور داستایوفسکی در سال 1869. این کتاب که در انگلیسی با عنوان «The Idiot»  شناخته می‌شود، داستان زندگی شاهزاده میشکین را دنبال می‌کند؛ مرد جوانی که به خاطر معصومیت کودکانه و ساده‌دلی‌اش، اغلب اطرافیانش او را «ابله» می‌بینند. نویسنده ابتدا این کتاب را به صورت سریالی در روزنامه‌ی «روسکی فیسنیک» (The Russian Messenger) از سال 1868 تا 1869 منتشر کرد. پرنس میشکین، آخرین فرزند یک خاندان بزرگ ورشکسته، پس از اقامتی دور از خانه برای معالجهٔ بیماری، به میهن خود باز می‌گردد. بیماری او رسماً افسردگی عصبی است ولی در واقع مویخکین دچار نوعی جنون شده‌است که نمودار آن بی‌ارادگی مطلق است.و بی‌تجربگی کامل وی در زندگی، اعتماد بی‌حدی نسبت به دیگران در وی پدید آورد.

آن‌ها زندگی بسیار فقیرانه‌ای داشتند و چندین بار به دلیل پرداخت نکردن اجاره مجبور شدند محل زندگی‌شان را تخلیه کنند. که برای فرار از بدهی‌هایش همراه با همسر خود در سوئیس زندگی می‌کرد. او هنگام بازگشتش در قطار با «راگوژین» و زنی به نام «ناستازیا» آشنا می‌شود و در میان اتفاق‌های جدید قرارمی‌گیرد. و پس از آن در سال 1874 در چهار جلد و دو مجلد در سن‌ پترزبورگ به چاپ رسید.

در جنایت و مکافات درد وجدان در روح یک نفر متمرکز است که از نظام کهنه جهان بیرون جسته است، حال آنکه در ابله همه اشخاص داستان دستخوش این بحران‌اند و در این گرداب کشیده شده‌اند و همه اهل جهانی‌اند که در سراشیب تباهی پیش می‌رود. در ادامه پرنس با ناستاسیا فیلیپوونا و آگلایا که زیبایی خارج از تصور دارند آشنا می‌شود و معتقد است زیبایی می‌تواند ناجی جهان باشد. ولی پرنس تنها سوسوی نور در این دنیای تاریک است و مخاطب پس از خواندن ماجراهای بسیار زیادی که پرنس از سر می‌گذارند متوجه نکته‌ای می‌شود که داستایوسکی قصد بیان آن را دارد. در روز ۲۲ دسامبر ۱۸۴۹ داستایفسکی به اتفاق سایر اعضای گروه پتراشفسکی از قلعه پتروپاولفسک به میدان سمیونفسکایا که محل اعدام بود منتقل گردید. پس از قرائت حکم اعدام و پوشانیدن پیراهن سفید بر تن مجرمان، مراسم مذهبی پیش از مرگ اجرا شد. شمشیرهای آنان را به عنوان سلب هر نوع حقوق اجتماعی بر فراز سرشان شکستند و گروه اول محکومان را برای تیرباران‌شدن به ستون بستند.

به هرحال ابله که جزء شناخته شده‌ترین کار‌های داستایوسکی محسوب می‌شود در لیست برترین کتاب‌های تاریخ ادبیات به انتخاب انجمن کتاب نروژ نیز می‌باشد و بار‌ها مورد اقتباس قرار گرفته و از روی آن فیلم‌هایی ساخته شده است. همین تعاریف از کتاب مذکور به نظر کافی می‌آیند تا مخاطب متوجه گردد با چه اثر فاخری روبرو است و هرچه سریعتر اقدام به مطالعه آن نماید. یادداشتهای داستایفسکی در سال ۱۸۶۷ نشان می‌دهد که او داستان و شخصیتهای متفاوتی برای این رمان طرح کرده بود. تا اینکه سرانجام به ایده اولیه خود یعنی به تصویر کشیدن انسانی ذاتاً خوب و معصوم برگشت و کتاب را بر همین اساس نوشت. باید بگم بهترین رمانی بود که خوندم و از تموم شدنش واقعا ناراحت هستم. خوش آمدید به فروشگاه کتاب ما، جایی که هر صفحه، یک داستان جدید از دنیای فراوان دانش و ماجراهای تخیلی به شما گسترده می‌شود.

خیلی از ماجراهایی که در کتاب بیان شده از حوادث واقعی الهام گرفته شدند و بسیاری از اون ها برای شخص داستایوسکی اتفاق افتادند. در واقع داستایوسکی بسیاری از اعتقادات شخصی خودش رو از زبان پرنس میشکین شخصیت اول داستان بیان میکنه. این کتاب آمیزه ای از فلسفه، مذهب، سیاست، جامعه شناسی و روانشناسی هست. خوندن اون رو به همه کتاب دوستان مخصوصاً علاقمندان ادبیات روسیه توصیه می کنم.

سلامقبل از این کار ابله رو یه دور دیگه بخونید 🙂سه تفنگدار رو هم خوندید تو کتابخونه شهر ثبت نام کنید. کلی کتاب خوب برای مطالعه پیدا میشه.یادتون نره خوندن کتاب مهم‌تر از داشتنشه. هنر داستایفسکی در این است که بلندترین پروازهای خیال را با پشتوانه موشکافی واقعیات صورت واقعیت می‌بخشد.