امیلی در نیمه اول کتاب زنی قدرتمند و شکستناپذیر با پیشینهای اشرافی است اما در ادامه داستان بت شکستناپذیری او نیز فرو میریزد. کتاب گور به گور (As I Lay Dying) رمانی اثر ویلیام فاکنر، در سال 1930 منتشر شد و از شاهکارهای ادبیات مدرن محسوب میشود. این کتاب که خود فاکنر آن را شاهکار میداند، از ۵۹ فصل تشکیل شده که نوشتن هر کدام از آنها به گفته فاکنر چهار طول کشیده و نگارش کل کتاب در شش هفته طول کشیده است. ویلیام فاکنر (William Faulkner)، با نام کامل ویلیام کاتبرت فاکنر، بیستوپنجم سپتامبر سال 1897 در شهری کوچک به نام نیوآلبانی در میسیسیپی آمریکا به دنیا آمد. پدر و مادرش نام ویلیام را بهخاطر جد پدریاش، ویلیام کلارک فاکنر، برای او انتخاب کردند.
بلکه معمولا از آخر داستان شروع کرده و رفتهرفته واقعیت داستانهایش را برای مخاطب فاش میکند. او در این کتاب معتقد بود که نسل مردان با شرافت به خاطر این کشت و کشتارها منقرض شده است و دسیسهکاران و منافقین به جای آنها کنترل اجتماع را به دست گرفتهاند. سه سال بعد، او خشنترین آثار خود را به نام «معبد» منتشر کرد و در فروش آن بسیار موفق ظاهر شد. اما در میان طبق روشنفکر کشور فرانسه، احترام بالایی برای آثار او قائلند. کتاب در ابتدا موفقیت چندانی نیافت، چراکه بخش اول آن بهدلیل دشواری نوع روایت مخاطبان را پس میزد.
خود فاکنر این را میدانست و به همین دلیل به ناشر توصیه کرده بود که کتاب با ۴ رنگ مختلف که بیانگر ۴ زمان مختلف است، منتشر شود. با همه اینها، کتاب «خشم و هیاهو» بهتدریج جای خود را در میان خوانندگان باز کرد و به اثری ماندگار در تاریخ ادبیات مدرن تبدیل شد. کتاب گور به گور که در سال ۱۹۳۰ منتشر شد، داستان سفری عجیب و گاه تراژیک است. خانواده باندِرن پس از مرگ مادرشان، ادا، تصمیم میگیرند او را در زادگاهش دفن کنند و برای انجام این کار، مسیری پرچالش را طی میکنند. روایت این داستان از طریق دیدگاههای متعدد شخصیتها انجام میشود و فاکنر با این تکنیک، به عمق افکار و احساسات هر شخصیت نفوذ میکند. “گور به گور” علاوه بر پرداختن به مسائل خانوادگی، به مفاهیمی چون مرگ، وظیفه و عشق میپردازد و همچنان یکی از محبوبترین آثار فاکنر است.
دوازدهساله بود که بهتقلید از نویسندگان و شعرای رمانتیک، دست به نوشتن زد. ویلیام فاکنر با وجود هوش قابل توجه، به آموزشهای رسمی چندان علاقهای نشان نداد و مدرسه را نیمهکاره رها کرد. پس از ترک تحصیل، به نجاری و منشیگری در بانک پدربزرگش مشغول شد. چهارمین رمانش و اولین شاهکار واقعی او، خشم و هیاهو محبوبترین کتاب فاکنر از میان تمام کارهای منتشرشدهاش نیز هست. روایت فراموشنشدنی و ویرانگر او آغاز ماجراهای کامپسونها را مشخص میکند که در آن ما شاهد افول این خانوادۀ اشرافی هستیم.
در همین سال فرزند دیگر ویلیام و استل به نام «جیل» (Jill) به دنیا آمد. البته این فقط مردان خانواده نبودند که منبع الهام ویلیام فاکنر شدند، بلکه زنان خانواده هم تاثیر بزرگی روی سبک نویسندگی او داشتند. مادر او و مادربزرگش «للیا باتلر» (Lelia Butler) کتابخوانهای حرفهای و همچنین نقاش و عکاسهای قابلی بودند. اگر به کتابهای کلاسیک علاقهمند هستید و هنگام مطالعه دقت و تمرکز بالایی دارید، خواندن کتابهای فاکنر را بههیچوجه از دست ندهید و خودتان را به خواندن کتابهایی فاخر مهمان کنید. این عقیدهی زشت و زننده کمکم از بین رفت و در این راه، افراد بسیاری برای از بین بردن این تفکر اشتباه تلاش کردند.
در نهایت در سال 1929، رمان خشم و هیاهو چاپ شد و اولین اثر او که در دنیای Yoknapatawpha County جریان دارد لقب گرفت. در سال 1931، فاکنر پس از تأمل فراوان تصمیم گرفت داستان «حریم (Sanctuary)» را منتشر کند که روایتی بود از ربودن و تجاوز به زنی جوان. کتاب «برخیز ای موسی»کتاب «برخیز ای موسی» قرار بود که مجموعه داستان کوتاه باشد اما پیوند گستردهای که میان داستانهای آن وجود دارد باعث شده است که به عنوان یک رمان شناخته شود. این کتاب از ۷ داستان به نامهای بود، آتش و اجاق، دلقک داغدار، پیران قوم، خرس، پاییز دلتا و برخیز از موسی تشکیل شده است. برخیز ای موسی از یکی از سرودههای مذهبی سیاهپوستان آمریکایی برگرفته شده است. در این سرود، سیاهان آرزوی ظهور منجی را دارند تا به کمک نیروی او از رنج، درد و تبعیض رهایی پیدا کنند.
ثبت ديدگاه