یعنی دههها درد عظیم و تاریخی که از آن باید با شرمساری یاد شود. گرین با نوشتههای خود قصد نداشت مستقیما قوانین، مقررات و رفتارهای نژادپرستانهای را نقد کند؛ قوانینی که باعث نوشتن الزامی کتابهای سبز شده بود. همچنین ظاهرا هدف او معرفی و شناسایی شهرهای غروب آفتابی نبوده است. موضوعاتی که در کتابهای سبز به آنها اشاره نشده بود به همان مقدار محتوای داخلی کتابها مهم بودند. بدون توجه به مقصدی که در کشور برای سفر در نظر گرفته بودید، استفاده از کتاب سبز الزامی بود. این قضیه به ویژه در شهرهای به اصطلاح «غروب آفتابی» (یا خاکستری که ساکنان آن همگی سفیدپوست بودند) مهم بود که براساس قوانین آنها، افراد سیاهپوست باید تا غروب آفتاب شهر را ترک میکردند.
بلکه فرصتهای جدیدی در اختیار آنها گذاشته شد که میتوانستند بدون کمک شخصی دیگر در اوقات فراغت خود به جاهای مختلف کشور سفر کنند. با آنکه مسافران سفیدپوست میتوانستند با آزادی نسبی به سفر بروند و در رستورانها، اماکن تفریحی و مکانهای استراحتی که دوست دارند توقف کنند، سفر در جاده برای آفریقایی آمریکاییها با اضطراب بیشتری همراه بود. اقامت در یک هتل اشتباه یا سعی برای غذا خوردن در یک مکان نادرست میتوانست باعث بیرون انداختن فرد از آنجا یا حتی حوادثی به مراتب بدتر شود. متوجه است که هسته و هدفش چیست و در مسیر این هدف تلاش میکند و به بهترین نحو ممکن به آن میرسد.
به طور کلی، Green Book در بخش روایی خود سعی میکند تا مبارزات مدنی و تلاشهای غیر مستقیم قشر هنرمند را در دورانی نشان دهد که بیشتر در سینما و حتی افکار عمومی با رهبرانی سیاسی مثل «مارتین لوتر کینگ» و «مالکوم اکس» تعریف میشود. این فیلم به ما یادآوری میکند که مبارزات برای گرفتن حقوق رنگین پوستان در آمریکا تنها به کارزارهای انتخاباتی و سیاسی محدود نبوده و مردان و زنان شجاع زیادی در عرصههای مختلف برای آن تلاش کردهاند. دان نیز به عنوان سیاه پوست، اعتراضی صریح و به شکل مرسوم در دیگر فیلمها که غالبا با دیالوگ گفته میشود ندارد. موسیقی او و تاکید بر سرعتِ نواختنش، هم حسی از جنس اعتبار بخشیدن به خود دارد (به گونهای که دان با خود نمائی در نواختن پیانو انگار فریاد میزند که ما سیاه پوستان را ببینید!) و هم حسی صلح آمیز و شاعرانه را در دل تونی و دیگر سفید پوستان شبیه به او میکارد.
اکنون بیش از بیست سال از اولین روزی که پا به این دنیای جادویی گذاشتم می گذرد و هنوز هم تشنه کاوش بیشتر آن هستم.
در این مقاله سعی میکنیم نگاهی کوتاه به زوایای مختلفی از این فیلم داشته باشیم. اسکار امسال را میتوان گردونهی رقابت آثار ژانر زندگی نامه دانست. فیلمهایی همچون «اولین انسان»، «حماسه کولی» و «کتاب سبز» (Green Book) همگی داستان زندگی مشاهیر آمریکایی را روایت کرده و در حوزههای مختلف اسکار با یکدیگر رقابت میکنند. فیلم Green Book اثری طنز و درام است که به بخش کوتاهی از زندگی «دان شرلی» (با بازی ماهرشالا علی) یکی از ستارگان موسیقی جاز در دههی ۶۰ میلادی میپردازد. با نقد فیلم Green Book همراه دنیای بازی شوید تا نگاهی جامع به این اثر داشته باشیم. پیتر فارلی نیز به خوبی توانسته از دام خودنمایی که برای بسیاری از کارگردانان فیلمهای فصل جوایز در کمین است بر حذر باشد و به شکلی منطقی و در خدمت محتوا، فرمی ساده و آراستهای را شکل بدهد.
ثبت ديدگاه