نیچه این ویژگی زرتشت را جذاب یافت زیرا او معتقد بود که این نظام اخلاقی در نهایت به اخلاق یهودی-مسیحی تکامل یافته است، اخلاقی که نیچه قصد داشت آن را به چالش بکشد و تخریب کند. انتخاب زرتشت به نیچه این امکان را داد تا از زرتشت به عنوان نمادی برای نقد اخلاق سنتی و دینی استفاده کند. این جملات نشان‌دهنده عمق تفکر نیچه و انتقادات او نسبت به جامعه و ارزش‌های موجود است. کتاب چنین گفت زرتشت نه تنها یک اثر ادبی بلکه یک دعوت به تفکر عمیق درباره زندگی، ارزش‌ها و معنای وجود انسان است. نیچه در افسانه خود قانون «قصاص» را به کار برده است، زیرا می‌خواهد همان زردشتی که «توهم یک نظام اخلاقی در عالم را به وجود آورد» به انسان‌ها بیاموزد که خود را از اخلاق‌گرایی رهایی بخشند. دربارهٔ اسطوره «ابرمرد» هم باید گفت که این اسطوره از پاک‌ترین اعماق اندیشه نیچه برآمده است؛ در عین حال این نامی که نویسنده مدعی است از «خیابان جمع کرده است» از گوته به او رسیده است.

او معتقد است که انسان باید به مرحله‌ای فراتر از خودش برسد و ارزش‌های جدیدی خلق کند. ابر انسان کسی است که از محدودیت‌ها و ارزش‌های سنتی فراتر می‌رود و با اراده و خلاقیت خود، جهان را به جای بهتری تبدیل می‌کند. زرتشت به همراه یارانش به سفر خود ادامه داد و به دنبال ایجاد جهانی بهتر و ارزش‌های جدید بود. او معتقد بود که این راه، هرچند دشوار و پر از چالش است، اما تنها راهی است که به تکامل انسان و رسیدن به ابر انسان منجر می‌شود.

در مقابل، اخلاق متعالی انسان‌ها را به سوی خودآفرینی و ارزش‌های جدید هدایت می‌کند. زرتشت پس از اینکه مردم را به ابر انسان دعوت کرد، به سفر خود ادامه داد تا همراهانی پیدا کند که بتوانند او را در مسیر خلق ارزش‌های جدید یاری کنند. در این راه، او با انسان‌های مختلفی روبرو شد که هر یک نماینده‌ی یک ویژگی خاص انسانی بودند. فردریش نیچه را می‌توان یکی از شناخته‌شده‌ترین نویسندگان و فیلسوفان عصر جدید در میان ایرانیان دانست. کتاب چنین گفت زرتشت را نیز می‌توان شناخته‌شده‌ترین و محبوب‌ترین نوشته‌ی وی در میان فلسفه‌دوستان ایرانی به‌شمار آورد.

برای مدیریت بهتر تمام شهرها و روستاها نیازمند دیدگاه جغرافیایی برای دیدن همه ابعاد محیط طبیعی و جامعه انسانی سیاره زمین هستیم. این دیدگاه ها را می توانیم در دانش هایی مانند ژئومورفولوژِی در نگریستن کل نگرانه به جهان مشاهده کرد. خرید کتاب از کتابفروشی آنلاین سراج بوک یکی از بهترین تجربه های شما خواهد بود، به این دلیل که ما تمام تلاشمان را در راستای کسب رضایت شما می‌کنیم و هدف اصلی ما ساختن یک خاطره شیرین از خرید اینترنتی کتاب است. فردریش نیچه به عنوان یکی از بزرگ ترین شاعران، منتقدان فرهنگی، نویسندگان، آهنگسازان، فیلسوفان، جامعه شناسان در آلمان شناخته می شود. او در اکتبر سال 1844 در آلمان متولد شد و در یک خانواده فرهنگی زندگی خود را ادامه داد. او به عنوان یجوان ترین دانشجو در سال 1869 یعنی در سن حدودا 24 سالگی، توانست به کرسی فیلولوژی کلاسیک در دانشگاه بازل برسد.

نخستین گفتار تمثیلی است با عنوان سه دگردیسی که در آن می‌توان چگونگی تحول روح انسانی را درک کرد، از اطاعت که با نماد شتر نشان داده می‌شود گرفته تا نفی شدید که با نماد شیر مجسم می‌شود، و تصدیق محض که کودک تجسم آن است. نیچه با این عبارت به فروپاشی نظام‌های اخلاقی و ارزشی سنتی که بر پایه دین استوار بودند، اشاره می‌کند. او معتقد بود که با پیشرفت علم و فلسفه، باورهای دینی و ارزش‌های مذهبی که قرن‌ها راهنمای زندگی انسان‌ها بودند، دیگر نمی‌توانند همان نفوذ و قدرت قبلی را داشته باشند. این مفهوم به معنای پایان دوران تکیه بر ارزش‌های مطلق و تغییرناپذیر است و انسان را به خلق ارزش‌های جدید و پذیرش مسئولیت زندگی خود دعوت می‌کند. زرتشت در این فصل از کتاب چنین گفت زرتشت به معرفی مفهوم ابر انسان (Übermensch) می‌پردازد.

نیچه نیز از زبان زرتشت به‌نوعی انتقاد از وضع وجود و جامعه‌ی آن روزگار پرداخته است. زرتشت را می‌توان به‌نوعی خود نیچه دانست، چراکه زرتشتِ این کتاب، خود نیچه در عالم واقع است؛ فردی است در خود، که در کنج عزلت نشسته و در پی رسیدن به راه جاودانگی‌ست. این کتاب را از دیدگاه مدیریت محیط و برنامه ریزی جغرافیایی می توان دیدگاهی اندیشمندانه برای رویکرد همه جانبه نگرانه به مسایل کنونی جهان دانست.

او معتقد بود که انسان مدرن دیگر نمی‌تواند به سادگی به این ارزش‌ها تکیه کند و باید خود مسئول خلق ارزش‌های جدید باشد. مرگ خدا به معنای پایان دوران تکیه بر ارزش‌های مطلق و تغییرناپذیر است و انسان را به خلق ارزش‌های جدید و پذیرش مسئولیت زندگی خود دعوت می‌کند. این اثر به بررسی مفاهیم عمیق انسانی مانند «ابرانسان»، «مرگ خدا» و «بازگشت جاودانه» می‌پردازد. نیچه در این کتاب به نقد ارزش‌های سنتی و دینی می‌پردازد و تلاش می‌کند تا دیدگاه‌های جدیدی را برای انسان معاصر ارایه دهد. نیچه از طریق زرتشت توضیح می‌دهد که ابرمرد نماد انسانی است که از محدودیت‌های اخلاق سنتی و نیهیلیسم فراتر رفته و به خالق ارزش‌های جدید تبدیل می‌شود.

هیچ کس نیز تا پایان راه آن نمی تواند رفت، زیرا پایانِ راه آن، یعنی مقام ابر انسان، در توان هیچ انسانی نیست. زیرا سر و کار آن ها با جان آدمی ست.این گونه کتاب ها جان آدمی را بیدار می کنند و با او در سخن می آیند. جان آدمی برتر از عقل و احساس اوست و آن گرهگاهی ست که در آن عقل و احساس باهم می آمیزند و به مرتبه ای والاتر بر کشیده می شوند. کتابی که می توان عمری را با آن سر کرد، به آن عشق ورزید، پیوسته به آن روی آورد و از آن گریخت. گذار از انسان  به ابر انسان برای او یک معنای بنیادیِ هستی شناسی دارد که با کاویدنِ آن معنای نسبتِ خدا و انسان و دین و اخلاق و فلسفه و علم و تمامیِ وجه معنویِ انسان در این اثر طرح می شود. کتاب چنین گفت زرتشت برای آن دسته از خوانندگانی مناسب است که به فلسفه، و به‌خصوص فلسفه‌ی وجودگرایی نیچه علاقه دارند.

از آن روی که کتاب، جستارهایش کوتاه و گزین گویانه است، بنابراین چکیده کردن اش شدنی نیست. بنابراین اکنون که دوباره، خواندن این کتاب را پیش گرفته ام،  تلاش بر چکیده کردن آن نخواهم کرد. بلکه همزمان با خوانش کتاب، می کوشم چند گزاره ای که می تواند خمیرمایه ای برای اندیشندگی در دانش جغرافیا فراهم آورد را گزینش کنم البته با خوانشی جغرافیایی، در اندازه ی توانم. به زندگی واقعی و زمینی توجه دارد و از دنیای خیالی و پس از مرگ دوری می‌کند.