این سادگی در نگارش، به خواننده این امکان را میدهد تا با شخصیتها و دغدغههای آنها ارتباط برقرار کند و وضعیت سخت و در عین حال، امیدبخش زندگی آنها را درک کند. همچنین، زبان استعاری و نمادین او باعث شده که داستان فراتر از یک ماجرای محلی باشد و به یک اثر جهانی در نقد فاشیسم و استبداد تبدیل شود. این کتاب اولین بار در سال ۱۹۳۶ و به زبان آلمانی و در سوئیس منتشر شد و بلافاصله ترجمهٔ انگلیسی آن هم در لندن منتشر شد. او لباس یک کشیش قدیمی به نام دون پائولو اسپادا را به تن میکند تا خود را مخفی کند. پیترو به آبروتزو، روستای پیتراسکا (مارسیکا) برمیگردد و حالا مجبور میشود وانمود کند که یک کشیش است تا کسی به او شک نکند.
او درباره رنجها، مقاومت و مذهب طبقه کارگر ایتالیا به پرسشهایی میاندیشد. فاشیسم، سوسیالیسم و مسیحیت، به عنوان تأثیرگذارترین جریانات فکری در اروپای قرن بیستم (خصوصاً در ایتالیا)، بارها و بارها موضوع بحث و گفتگوهای داغ میان شخصیتهای کتاب میگردند. هنگامی که این کتاب برای اولین بار انتشار پیدا کرد، جهان را با افشای رفتارهای دولت فاشیستی ایتالیا متحیر کرد و استفاده رژیم از زور وحشیانه برای کنترل کردن بدن و دروغگویی برای کنترل کردن ذهن مردم را به تصویر کشید. او آموختن زبان فرانسه را در مهاباد نزد ادیب کرد «گیو مکریانی» آموخت.
اگر از آن سو فاشیسم هیولایی است که بی منطق میکوبد و ویران میکند، سوسیالیستها که داعیه مبارزه با آن را دارند نیز همانطور رفتار میکنند. از این رو است که قهرمان داستان «سپینا» تمام مدت در جستجوی یافتن یک پایگاه اصیل و ارزشمند، حرکتی دائم دارد. وجود او به مثابه یک انقلاب دائم است که هر لحظه پویاتر و کاملتر میشود. سپینا برای اینکه دوباره سلامتی خود را به دست آورد لباس کشیشها را به تن میکند و با تغییر نام خود به دن پائولو مخفیانه به روستایی کوچک به نام پیتراسکا میرود. او در این روستا از نزدیک با زندگی کافونها آشنا میشود و متوجه میشود که بیدار کردن این دهقانان فقیر که در خرافات مذهبی غرق شدهاند بسیار دشوار است و با روشهای قدیمی نمیتوان کاری از پیش برد. اما قهرمان داستان، یعنی پیترو سپینا اکنون به شکل مخفیانه به ایتالیا بازگشته است.
• رمان به مسائل سیاسی و اجتماعی به خصوص ظهور فاشیسم و کمونیسم در ایتالیای اوایل قرن بیستم و تأثیر این ایدئولوژیها بر زندگی مردم عادی میپردازد، بنابراین در گونهی ادبیات سیاسی یا رئالیسم اجتماعی قرار میگیرد. نان و شراب رمان ضد فاشیستی و ضد استالینستی، اثر اینیاتسیو سیلونه رماننویس و سیاستمدار ایتالیایی است. سیلونه این کتاب را در تبعید از ایتالیای بنیتو موسولینی به پایان رساند و این کتاب اولینبار در سال 1936 به زبان آلمانی در سوئیس با عنوان Brot und Wein منتشر شد و در اواخر همان سال نسخهٔ انگلیسی آن در لندن منتشر شد. پس از جنگ سیلونه متن این رمان را کاملاً اصلاح کرد و نسخهای متفاوت از آن با نام معکوس «شراب و نان» در سال 1955 در ایتالیا منتشر شد. نان و شراب جلد دوم سهگانهٔ آبروتزو است؛ وقایع تمامِ رمانهای سهگانهٔ آبروتزو در روستایی مشابه رخ میدهند. سیلونه در این رمان داستان جوانی به پیترو اسپینا را به تصویر کشیده که پس از پانزده سال تبعید سعی میکند دهقانان زادگاهاش را به یک جنبش انقلابی بکشاند.
شخصیتهایی که هنوز انسانیت درون آنها زنده است و فداکاری را به ما نشان میدهند. رمان نان وشراب به سرعت کشیش را پشت سر میگذارد تا ادامه داستان را با زندگی یکی از شاگردانش، پیترو اسپینا را دنبال کند. اما با کمک یکی از دوستانش و به خاطر ضعف جسمانی تصمیم میگیرد چند ماه در روستایی کوچک و فقیرانه زندگی کند. بهتر است بدانید که در آخر کتاب، صحبتی از سرنوشت قهرمان داستان نمیشود. دلیل این کار هم این است که نویسنده در کتاب دانه زیر برف، داستان رمان را از همان جایی که نان و شراب تمام میشود ادامه میدهد. سیلونه در این کتاب از نثری ساده و بیآلایش استفاده میکند که خواننده را به اعماق زندگی روستاییان و کارگران فقیر میبرد.
روحیه مقاومت شخصیتهای این رمان در برابر ظلم و بلایای فاشیسم نشان میدهد که چگونه روحِ ناسور و ستمکشیده ملت ایتالیا در دوران حکمرانی فاشیستها آنچه را نشدنی به نظر میآید شدنی میکند، آن هم با دستانی خالی. تنها در بند خود نبودن و رفاه و تنعم توام با بردگی را حقیر و خوار شمردن و به خاطر اجتماع زیستن درس بزرگی است که کتاب نان و شراب به ما می آموزد. «نان و شراب» از جمله آثاری است که در زمان خود بسیار مورد توجه قرار گرفت و به دلیل محتوای سیاسی و اجتماعیاش، مخاطبان زیادی در سراسر جهان یافت. این کتاب نه تنها بازتابدهندهی مبارزات مردم ایتالیا در برابر فاشیسم بود، بلکه به عنوان صدای تمامی مردمی که تحت فشارهای سیاسی و اجتماعی بودند، مطرح شد.
در این اثر نقش کلیسا در دستیاری با حکومت ظلم و زور به خوبی نشان داده شده و اگر کشیشانی چون «دن بنه دتو» حاضر نشده اند بر سر سپردگی و پیروی کلیسا و پاپ از حکومت دیکتاتوری صحه بگذارند به بدترین وضعی سر به نیست شده اند. در دورهی انتشار کتاب، مراسم جوایز ادبی مثل این روزها رایج نبود و طبیعتاً «نان و شراب» از چنین تقدیری بینصیب ماند. هرچند، این اثر به محض انتشار خوانندگان بسیاری را مجذوب خود کرد و امروز «نان و شراب» جزو آثار ادبیات کلاسیک ضد فاشیسم شناخته میشود. بسیاری از منتقدان «نان و شراب» را برای محکوم کردن توتالیتاریسم و به تصویر کشیدن گرفتاریهای مردم عادی تحت حکومت سرکوبگر ستودهاند. همچنین از این رمان برای به نمایش درآوردن زندگی و فرهنگ ایتالیایی و همینطور بررسی موضوعاتی مانند ایمان، سیاست و سرشت انسانی تقدیر کردهاند.
او این کتاب را زمانی نوشت که از ایتالیای فاشیسیتی به سوئیس پناهنده شده بود و این اولین و مشهورترین رمان این نویسنده است که مورد تحسین جهانی قرار گرفت. محمد قاضی هم در کتاب خاطرات یک مترجم به خواندنی بودن رمان نان و شراب چندین بار اشاره کرده است و داستان ترجمه آن را که خود ماجرایی خواندنی است تعریف میکند. پیشنهاد میکنم اگر به رمانهای سیاسی و رمانی که خرافات مذهبی را نقد میکند علاقه دارید، حتما این رمان را مطالعه کنید. درنهایت به این نکته اشاره کنم که در آخر کتاب، صحبتی از سرنوشت قهرمان داستان نمیشود. دلیل این کار هم این است که نویسنده در کتاب دانه زیر برف داستان رمان را از همان جایی که نان و شراب تمام میشود ادامه میدهد. کتاب دانه زیر برف نیز با ترجمه مهدی سحابی از سوی نشر امیرکبیر چاپ شده است.
«نان و شراب» رمانی ضد فاشیستی و ضد استالینیستی نوشتهی اینیاتسیو سیلونه نویسندهی ایتالیایی است. سیلونه این رمان را در تبعید از ایتالیای بنیتو موسولینی به پایان رساند. «نان و شراب» اولینبار در سال 1936 و به زبان آلمانی در سوئیس منتشر شد و در اواخر همان سال به انگلیسی ترجمه و در لندن منتشر شد و تا سال 1937 خبری از نسخهی ایتالیاییِ آن نبود. این رمان همزمان با قدرتگیری فاشیسم در ایتالیا نوشته شده و به روشنی تصویرگر تضادهای عمیق اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی آن دوران است. قهرمان داستان، پیترو سپینا، که در واقع نمادی از خود نویسنده نیز به شمار میرود، شخصیتی جسور و آرمانگرا است که در پی تحقق آرزوهایش برای آزادی و عدالت اجتماعی دست به مبارزهای بیامان میزند.
ثبت ديدگاه