شارلوت مری ماتیس نویسنده رمان مشهور پر هم هست. قسمت اعظم داستان مورونای سبزپوش در حوالی محل زندگی نویسنده کتاب (همان طور که خواننده به تدریج متوجه خواهد شد) رخ می دهد و به همین علت داستان حقیقی تر به نظر می رسد. برای دانلود قانونی کتاب مورونای سبزپوش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید. نوشتن یک نوع علاقه شخصی است، مثل علاقه به فوتبال یا نواختن گیتار یا بازی شطرنج که در فردی به وجود می‌آید که معمولاً هم از دوران کودکی و نوجوانی این علایق در افراد شکل می‌گیرد. در سال ۵۸ وارد دانشکده هنرهای دراماتیک تهران شدم، تحت‌تأثیر جوّی که در آنجا بود و با توجه به رشته درسی‌ام که نمایشنامه‌نویسی بود، به طور جدی نوشتن داستان و نمایشنامه را ادامه دادم. به تدریج تعدادی از داستان‌هایم در نشریات ادبی آن زمان چاپ شد و همین مسئله مرا به ادامه راه تشویق کرد.

مورونا روپوش بهاره خود را بیرون آورد و جون در حالی که هنوز کودک را در بغل داشت به روی لبه بستر نشست. برای صرف نهاری که زن پرستار تهیه کرده بود پایین آمدند. غذا در نهایت سادگی و بدون هرگونه پیرایه صرف شد.

هنرمندانی مانند جیمسون توماس، ورا فلوری و مری کلیر در این فیلم به ایفای نقش پرداختند. جالب است بدانید که کارگردانْ این فیلم را به صورت صامت ساخت و سپس به آن جلوه‌های صوتی و موسیقی اضافه کرد. برای دانلود و دریافت برخی از بهترین کتاب‌های شارلوت مری ماتیسن می‌توانید به وب‌سایت کتابراه مراجعه کنید. شارلوت مری ماتیسن به کشاورزی علاقه داشت، به همین دلیل هم به یادگیری آن مشغول شد و شروع به کار کرد. این کار بسیار مفید بود، زیرا در دوران جنگ جهانی اول توانست به عضویت سازمان کمک به کشاورزان درآید که مخصوص به زنان بود. شارلوت مری ماتیسن همچنین مدتی به عنوان میرآخور برای شاهزاده‌ی ولز فعالیت کرد.

اطلاعات مختصری که درباره زندگی او به‌دست آورده‌ایم پس از خواندن ده‌ها کتاب و روزنامه ادبی است که در سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۳۰ منتشر گردیده است. برای دریافت کتاب مورونای سبزپوش و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید. کتاب مورونای سبزپوش نوشته شارلوت مری‌ ماتیس نویسنده رمانتیک انگلیسی است که با ترجمه حسن صفوی منتشر شده است.

تا زمانی که نخستین کتابم «سنگ و سپر» مجموعه ای از ۱۷ داستان کوتاه انتشار پیدا کرد. شارلوت مری ماتیسن در کتاب مورونای سبزپوش با سبکی کلاسیک روایت عاشقانه‌‌ای را به تصویر می‌کشد که در عین جذابیت تلخ‌کامی‌های غیر قابل تصوری را در پی دارد. چند داستان کوتاه هم نوشته‌ام که باید در یکی دو سال آینده تعداد دیگری نیز به آن افزوده شود تا به شکل مجموعه داستانی قابلیت انتشار پیدا کند. کتاب مورونای سبزپوش (Morwenna of the Green Gown) در سال 1923 انتشار یافت.

هرچقدر که بِن سعى کرده بود که مورونا را به‌ خود جلب کند، ولى او کوچکترین تمایلى از خود نسبت به‌ وى نشان نمى‌داد. نقش پایان‌بندی در داستان‌های کوتاه شما چیست؟ پایان‌بندی طبعاً خیلی اهمیت دارد، هم در باورپذیری و هم در ایجاد شدت تأثیر بر مخاطب. پایان‌بندی ضربه نهایی را وارد می‌کند، که البته باید با روند کلی داستان همخوانی داشته‌باشد و ضمناً شکل نتیجه گیری و قضاوت و پند و اندرز نداشته باشد. مورونا در بستر خود به‌ آرامى به‌ خواب رفته بود.

از پشت پرده قرمز رنگ موش کوچکى از میان صندوق‌هاى شکسته با احتیاط بیرون آمد. و در میان نقش‌هاى تیره و روشن قالى که نور ماه برآن افتاده بود مشغول بازى شد. مهتاب پارچه سرخ رنگى را که به‌ روى بستر ونا گسترده شده بود غرق نور خود ساخته بود. ماه، آرام آرام، خود را بالا و بالاتر می‌کشید تا جایى که به‌ تدریج تمام گیسوان مشکین مورونا را که در میان بازوان خوش رنگ او ریخته بودند و سپس صورت و چشم‌هاى او را تسخیر کرد و سرانجام او را بیدار کرد. برای من دو چالش مهم است یکی اینکه گاهی داستانی که دوست داشتم حتماً آن را بنویسم، هرچه بازنویسی کردم وهر چه با تغییر زاویه دیدها و راوی‌ها، سعی کرده‌ام به نتیجه برسانم در نهایت نرسیده و ناچار شده‌ام آن را کنار بگذارم. چالش دیگر هم مربوط به بعد از انتشار است که گاهی از انتشار داستانی ضعیف پشیمان شده‌ام یا فکر کرده‌ام می‌شد آن را به شکل بهتری نوشت.