صادق هدایت از مترجمان برجسته ی ایرانی نیز هست که ترجمه ی آثار نویسندگان مطرح جهان، همچون؛ ژان پل سارتر، فرانتس کافکا و آنتوان چخوف را در کارنامه ی خود دارد. سرانجام صادق هدایت در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در پاریس خودکشی کرد و در گورستان پر-لاشز آرام گرفت. نوشتن از صادق هدایت و آثاری که در عصر داستان‌نویسی مدرن ایران غوغا به پا کرده، کار راحتی نیست. البته قرار نیست در این مقاله به نقد آثار این نویسنده بزرگ بپردازیم؛‌ بلکه می‌خواهیم آشنایی مختصری با سبک نویسندگی او، بهترین و پرفروش‌‌ترین کتاب‌های صادق هدایت و البته زندگی شخصی‌اش پیدا کنیم.

زنده به گور داستان جوانی منزوی را روایت می‌کند که دچار آشفتگی‌های ذهنی شده است. این جوان هر روز را در آرزوی مرگ سپری می‌کند، اما حتی مرگ نیز از او روی برمی‌گرداند. این اثر به خاطر شرح جزئیات دقیق و نشان‌ دادن فضای تلخ زندگی شخصیت داستان، به یکی از مشهورترین آثار این نویسنده تبدیل شده است. سگ ولگرد از آخرین «کتاب های صادق هدایت» است،که بعد از رفع ممنوع‌القلمی‌اش به چاپ رساند.

هدایت علاوه بر این آثار به ترجمه آثاری از کافکا نیز دست زد. هدایت سال 1326 توپ مروارید را نوشت و سال 1329 اثر معروف كافكا، مسخ را ترجمه كرد و به چاپ رساند. داش آکل یکی دیگر از محبوب‌ترین داستان‌های مجموعه سه قطره خون است که لحن بسیار شیرین و دل‌نشینی دارد. موضوع جالب این کتاب با توان‌مندی قلم هدایت در هم آمیخته شده و شاهکاری بسیار زیبا خلق کرده است. موضوع داستان داش آکل درباره جوان‌مردی، لوطی‌گری، مرام گذاشتن، خودداری و محبت به هم‌نوع است.

هدایت پس از بازگشت به تهران، به چهره ی اصلی گروه «ربعه» تبدیل شد؛ جمعی چهار نفره متشکل از هدایت، «مجتبی مینوی»، «مسعود فرزاد» و «بزرگ علوی»؛ البته افراد دیگری نیز در این گروه حضور می یافتند. همه ی آن ها، نگرشی مدرن داشتند و به خاطر سنت گرایی های اجتماعی و ذهنیِ حاکم بر ادبیات کشور، منتقد آن بودند. آن ها همچنین، از نگرش تحقیرآمیز جریان ادبیِ حاکم نسبت به خودشان، و سلطه ی کامل آن بر منصب های دانشگاهی و انتشاراتی انتقاد می کردند. «صادق هدایت»، یکی از شناخته شده ترین نام ها در «ادبیات ایران»، مجموعه آثاری مسحورکننده، رعب انگیز و ماندگار را از خود بر جای گذاشت. برای مثال فضای داستانی بوف کور شبیه فیلمی در ژانر وحشت، «نوسفراتو، یک سمفونی وحشت» است.

بدون تعارف یک شخص لایق هم نداریم و همه امتحان خودشان را پس داده‌اند. صدها سال است که در اینجا یک انقلاب ملی به تمام معنا نشده، و برعکس بقیه، من معتقدم که برای نجات مملکت باید بشود. این مردم همیشه زیر چکمه استبداد و دیکتاتوری مرعوب و خفه شده‌اند، از آن جهت به خون خود زیاد اهمیت می‌دهند و از رنگ خون می‌ترسند، غافل از آن‌که هر روز هزاران نفر از آنان را با پنبه سر می‌برند.

پس از آن، دوباره به تهران بازگشت و در بانک ملی مشغول به کار شد. سپس به اداره‌ی موسیقی کشور پیوست و مجله‌ی موسیقی را سردبیری کرد. کتاب زنده به گور اولین مجوعه داستانی از سری «کتاب های صادق هدایت» است. این کتاب شامل 8 داستان‌ زنده به گور، حاجی مراد، اسیر فرانسوی، داود گوژپشت، مادلن، آتش‌پرست، آبجی خانم، مرده‌خورها و آب زندگی است. برخی داستان‌های این مجموعه در تهران و برخی در فرانسه نوشته شده‌اند.

دوران دبیرستان وی در مدرسه دارالفنون، به‌علت بیماری چشم‌درد متوقف شد و او به‌‌الاجبار مدرسه را ترک کرد؛ اما یک سال بعد در مدرسه «سن‌لویی» که به فرانسوی‌ها تعلق داشت، تحصیلات خود را از سرگرفت. در این داستان با جوانی آشنا می‌شوید که در بیمارستان روانی بستری است و خودش را غرق در توهمات و خیالات خود کرده است. هدایت نه‌تنها نویسنده‌ای ماهر بود، بلکه در زمینه‎ی ترجمه نیز آثار بزرگی منتشر کرده است. خواندن آثار هدایت می‌تواند ما را با دنیای این نویسنده‌ی روشنفکر آشنا کند. بسیاری صادق هدایت را یکی از پدران داستان‌نویسی ایران می‌دانند. نویسنده‌ای که سبکی نوین و تازه در داستان‌نویسی را وارد ایران کرد.