هولدن بررادر بزرگتری به نام دیبی و خواهری به نام فیبی دارد که او را بسیار دوست دارد. رمان ناتوردشت از زبان هولدن کالفید، نوجوان 17 سالهای است که از مدرسه اخراج شده و حالا در یک مرکز توانبخشی داستان زندگیاش را برای روانکاو خود تعریف میکند، روايت ميشود. هولدن از همان ابتدا با لحنی صریح و خودمانی و البته بیحوصله شروع به شرح مختصری از خانوادهاش میکند. کمی بعد او ماجرای اخراج شدنش از مدرسه و ماجرای ترک خوابگاه را تعریف میکند. این چهارمین بار است که او از مدرسه اخراج ميشود و دیگر فرصت جبران ندارد.
یکی از بهترین کتابهایی هست که خوندم و بعد از خوندنش واقعا عاشق سلینجر شدم و بقیه کتاباشم خوندم. فقط به دوستان توصیه میکنم که هیچوقت فیلم the rebel in the rye رو که درباره سلینجر هست نبینن چون واقعا تصوری که درباره ی نویسنده داریم رو بهم میریزه حداقل برای من که اینجور بود. کسایی که از این کتاب خوششون اومده حتما کتاب دیوانه بازی اثر بوبن رو هم بخونن. شخصیت اصلی کتاب بوبن هم آدم بزرگسالیه که بچه میمونه. هولدن دچار احساس بیگانگی و تنهایی است و این احساسات به طور مستقیم با بحران هویتی او مرتبط هستند.
در کتابراه برای همه سلیقهها از داستان، رمان و شعر تا روانشناسی، تاریخی، علمی، موفقیت و… همچنین در کتابراه هزاران کتاب رایگان نیز قابل دانلود است. اپلیکیشن کتابخوان کتابراه برای اندروید، IOS و ویندوز در دسترس است. بسیاری از وقایعی که در دوران جوانی سلینجر رخ داده، در ناتور دشت به چشم میخورد؛ خطر رفتن به سربازی تهدیدش میکند، او با یک دانشجوی بزرگسال دانشگاه کلمبیا آشناست. این دست جزئیات حسب حال گونه در رمان به شرایط بعد از جنگ جهانی دوم منتقل میشود. ناطور دشت در دورهای به چاپ رسید که اقتصاد رو به شکوفایی آمریکا، مردم را ثروتمند کرده بود و قوانین تثبیت شده اجتماعی، به عنوان برنامهای برای تطبیق نسل جوان با این شرایط ارائه میشد.
ناطور دشت با نثر روان و زبان سادهای که بیانگر اضطرابها و سردرگمیهای یک نوجوان است، توجه بسیاری از خوانندگان جوان را به خود جلب کرده است. این اثر بهویژه در ادبیات آمریکا بهعنوان اثری متمایز و پرمعنا شناخته میشود و به دلیل پرداختن به مسائلی چون بحران هویت، افسردگی، تنهایی، و شورش در برابر هنجارهای جامعه، همچنان مورد توجه پژوهشگران و منتقدان ادبی قرار دارد. سلینجر،یکی از رمانهای نمادین ادبیات مدرن است که به شکلی بیپروا و صادقانه، دنیای نوجوانی و چالشهای آن را به تصویر میکشد. سلینجر نام هولدن کالفید را از ترکیب نام «ویلیام هولدن» و «جوآن کالفیلد» دو بازیگر فیلم سینمایی «روث عزیز» انتخاب کرد.
“آلی”، برادر هولدن است و بر اثر سرطان خون درگذشته است و هولدن که با او یک ارتباط صمیمی و بسیار نزدیک داشته است همچنان او را پس از مرگ در کنار خود حس میکند. یکی دیگر از نمادهای عدم بلوغ و سرسختی او، چهرهی مطلوبی است که وی آرزو داشت به فیبی ارائه بدهد. و از بین رفتن این چهره منجر به از دست دادن پاکی و معصومیت و هدفاش در زندگی شده است. این آرایههای ادبی تنها چند مورد از موارد متعددی است که در طول کتاب استفاده میشود و در به تصویر کشیدن داستان کمک میکند. این کتاب برای دوستداران رمانهای آمریکایی و داستانهای اجتماعی و همچنین نوجوانان، لذتی فراوان به همراه خواهد داشت. علت این انتخاب را زمانی متوجه میشویم که حتی وقتی کتاب را میبندیم هم حس میکنیم او تا ابد همراهمان است و قسمتی از فکر و احساسمان را به خودش اختصاص میدهد.
شخصیت اصلی کتاب، هولدن کالفیلد نام دارد و داستان از زبان او روایت میشود. هولدن در مرکز مشاوره درحال صحبت با روانکاو خود، ماجرایی را روایت میکند که سال قبل برایش اتفاق افتاده بود. کتاب ناطور دشت اثری با 224 صفحه میباشد که نویسنده پس از یک مقدمه، داستان را از ابتدا تا انتها با نظم خاص خود برای مخاطب روایت کرده است. یکی از معروفترین ترجمهها در ایران برای کتاب مذکور از آراز بارسقیان میباشد.
هردوشون آدمای خوبیان – منظوری ندارم – ولی عینِ چی حساسن. تازه، اصلا قرار نیست کلّ سرگذشتِ نکبتیم یا یه همچهچیزی رو برات تعریف کنم. فقط قصهی اتفاقای گُهی رو واسهت تعریف میکنم که دوروبَرِ کریسمسِ پارسال، قبلِ اینکه حسابی پیرم درآد، سرم اومد و مجبور شدم بیان اینجا بیخیال طی کنم.
ثبت ديدگاه