“مغازه خودکشی” نمونه‌ی بارزی از ژانر کمدی تلخ یا کمدی سیاه است. با این حال، باور دارم که خواندن این کتاب همچنان ارزشمند است و همچنان جذابیت خود را حفظ می‌کند. اگرچه پایان غمگینی دارد، اما این نکته باید مدنظر قرار گیرد که خواندن داستان‌هایی با پایان غمگین نیز می‌تواند سودمند باشد و مطالعه آن‌ها توصیه می‌شود. کتاب مغازه خودکشی سال ۲۰۰۶/۲۰۰۷ چاپ شد و از همان ابتدا طرفداران زیادی پیدا کرد. سال ۲۰۱۲ انیمیشن فرانسوی با نام مغازه خودکشی به نویسندگی و کارگردانی پاتریس لوکنت ساخته شد که بر اساس همین رمان بود.

خوندن ش هم می خندونه تون و هم ازش یاد می گیرین . عده‌ای معتقدند آلن در دنیایی پر از سیاهی و ناامیدی بزرگ شده بود و در این دنیا به شادبودن و امید تظاهر می‌کرد. او به بقیه امید می‌داد اما خودش ناامید و ناامیدتر می‌شد در حدی که نتوانست زندگی در این دنیا را تاب بیاورد. او تمام انرژی و خوشحالی‌اش را به خانواده‌اش داد و توانی برای خودش باقی نماند.

آلن فقط می‌خواست خانواده‌اش دیگر این راه را ادامه ندهند. همه‌چیز در مغازه خودکشی و در خانواده تواچ خوب پیش می‌رود. پسر خانواده وسایل جدیدی برای خودکشی اختراع می‌کند و میل به خودکشی روز به روز بیشتر می‌شود. به کسانی که دنبال پایان باور نکردنی و متفاوت کتاب هستند، بسیار توصیه میشه. کسانی که از زندگی کردن ناامید هستند حتما بخونن.

در این رمان هم‌زمان که لبخند می‌زنید، می‌دانید که آن مسئله‌ی به‌ظاهر طنزآمیز، در باطن پر از غم و سیاهی و وحشت است. به عبارت دیگر، احساس می‌کنید که در قالب شوخی و کمدی، پشت پرده چیزهای تلخی نهفته شده است. یا برعکس، می‌دانید که آن موضوع چقدر ناراحت‌کننده و چه حقیقت تلخی است. اما نویسنده، با استفاده از خنده و کمدی، این تلخی را کم‌تر احساس می‌کنید و به این فکر می‌کنید که این موضوع ترسناک نبوده است.

او از قوانین پیرامونش بی‌تفاوت است و فقط از لحاظ خوشبختی شخصی خود عمل می‌کند. این رفتار ناشی از تمایل آلن به زندگی پرحوصله و آزاد است اما برای خانواده‌اش به چشم ناامیدی و خشم تبدیل می‌شود. رفتارهای آلن تغییرات عمده‌ای در خانواده و شهرشان به همراه خواهد داشت. خانواده ابتدا تلاش می‌کند تا آلن را به شکل درست راهنمایی کند و او را به رعایت قوانین تشویق کند. اما در طول داستان، تأثیر قوانین و ارزش‌های آلن روز به روز در جامعه‌ای که زندگی می‌کند، قابل مشاهده است. آلن با خوشبختی و کمک به دیگران، نمونه‌ای از اثربخشی رفتار مثبت است.

همان‌طور که در نقد کتاب مغازه خودکشی گفتیم، نویسنده جرئت دارد با دستمایه‌ی شوخی و طنز، به جنبه‌های تاریک زندگی انسان‌ها توجه کند. با مسائل جدی مانند خودکشی، مرگ، تنهایی و بحران‌های زیست‌محیطی، او شوخی می‌کند و این رویکرد تا حدی جدید بوده و نشان از دیدگاه متفاوت نویسنده درباره این مسائل دارد. این یادداشت، مطلبی است مفصل درباره‌ی داستان مغازه خودکشی و نقد و بررسی آن. پیش از آنکه آن را شروع کنید باید بگوییم اگر به داستان‌هایی در ژانر کمدی سیاه و با موضوع مرگ و خودکشی علاقه ندارید و حس می‌کنید خواندن این داستان‌ها ناراحتتان می‌کند، کتاب مغازه خودکشی و این یادداشت را نخوانید. اما اگر حس می‌کنید درباره‌ی این موضوع کنجکاو هستید و می‌خواهید بدانید در دنیایی که خودکشی امری رایج و شایع است، چه می‌گذرد، این کتاب برای شما نوشته شده است. شاید آن‌قدر که فکر می‌کنید این کتاب ترسناک و غم‌انگیز نباشد.

نه شخصیت پردازی دقیقی صورت گرفته و نه درام عمیقی پرداخته شده. کل بن مایه داستان هم توی یک جمله کلیشه ای خلاصه میشه. خیلی عجیبه که به بیست زبان ترجمه شده، واقعا رمان ضعیفیه. به نظر من این کتاب به مفاهیم خیلی عمیق تری اشاره داشت.