هر ترجمه از کتاب غرور و تعصب دارای عکس منحصر به فرد خود می‌باشد. شهرها هنوز حضور پررنگی در رمان ندارند و آدم‌های شهری و مشکلاتِ روابط شهری در آن دیده نمی‌شوند. این جامعه هنوز با طبیعت پیوندی محکم دارد و به همین دلیل طبیعت را هم به صورت فیزیکی و هم عرفی در رمان مشاهده می‌کنیم.

در مجموع جین آستین چندین رمان مشهور دارد از جمله عقل و احساس ، اِما ، ترغیب ، منسفیلد پارک و… . سبک ادبی در قرن هفدهم و هجدهم میلادی بیشتر به رمان های احساسی نزدیک بود . جین آستین اما رمان احساسی را با اجتماع خانوادگی در هم می آمیزد. این نوع ادبی که انصافاً او را از بهترین نویسندگان آن می‌توان به حساب آورد ، طرفداران بسیاری دارد. این کتاب، فراتر از ارائه جملات زیبا، مسائل عمیق‌تری درباره انسان‌ها، روابط و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، مطرح می‌کند.

همچنین از بسیاری از این جملات می‌توانیم در شبکه‌های اجتماعی‌مان به عنوان کپشن یا متن زیبا بهره ببریم. هرگونه کپی برداری جزئی یا کلی از مطالب بدون کسب مجوز مکتوب ممنوع است. وقتی به این نقطه برسیم، تنها کاری که می‌توانیم بکنیم این است که این نکته را در آرامش بپذیریم. آرزو می‌کنم که دوباره به زمان کودکی خود بازگردم و دختری آزاد و بی‌قید و بند و فارغ از هر گونه اندوه و غم باشم. زمانی که به سختی‌ها و رنج‌ها و دردها می‌خندیدم نه مثل حالا که در زیر بار آنها خرد شده‌ام. کسی که از مزرعه ای قشنگ عبورش می‌دهند،تا به چوبه‌ی دار برسد به گل‌هایی که در مسیرش می‌خندند فکر نمی‌کند بلکه به سکو و تیغه‌ی تبر فکر می‌کند.

جین آستن (Jane Austen) نویسنده انگلیسی است که در سال 1775 در روز 16 دسامبر در این کشور متولد شد. وی که از یک خانواده پرجمعیت بود پس از فوت پدرش در سال 1805 با مادرش به شهر‌های مختلفی نقل مکان کرد و سرانجام به خاطر بیماری‌اش در شهر وینچستر ساکن شد و در روز 18 ژوئیه 1817 در همانجا درگذشت. از معروفترین آثار وی می‌توان به عقل و احساس، مانسفیلد پارک، غرور و تعصب و راما اشاره کرد. آستین موفق شده به‌خوبی تصویری از جامعه انگلستان و آداب‌ورسوم آن در قرن نوزدهم ارائه دهد. نگاه زنانه‌ی جین آستین به کتاب لطافت و طنینی دوست‌داشتنی بخشیده که موجب شده هر فردی از خواندن آن لذت ببرد.

به همین دلیل به منظور فرار از چنین وضعیت تحقیرآمیزی، آن ها مجبورند که همیشه ازدواج را مد نظر داشته باشند. او رمان‌نویسی را از دوران نوجوانی آغاز کرد و شش رمان درباره زندگی در دوران قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم نوشت. از بین این کتاب‌ها چهار مورد از آنها در یک دوره‌ چهار ساله منتشر شد که همین موضوع نشانگر سرعت بالای نویسنده در نگارش بود. “عقل و احساس”، “غرور و تعصب“، “مانسفیلد پارک” و “اما” کتاب‌هایی بودند که در زمان حیات او چاپ شد و نام او را به عنوان نویسنده‌ای صاحب سبک بر سر زبان‌ها انداخت. دو کتاب دیگر او یعنی “ترغیب” و “نورثنگرابی” پس از مرگش منتشر شد. فیتز ویلیام دارسی؛ یک نجیب زاده ثروتمند و ارباب املاک پمبرلی که خواهر زاده خانم کاترین دبورگ است.

در تمام آثار آستن رنگ و بوی عدالت‌طلبی برای بانوان احساس می شود. آستین گفته است که رمان «اما» درباره شیر زنی است که جز من هیچ کس از او خوشش نمی­آید. «با این وجود، خیلی­ها این اثر را بهترین رمان او می­دانند.» پرنس والز یکی از افراد گروه فنز، از آستین خواست این اثر را به او تقدیم کند، آستین هرچند از او خوشش نمی آمد ولی در مقامی نبود که امتناع کند. بیشتر آدم‌های دنیا اگر آزادشان بگذاری، بدجوری تو هچل می‌افتند. بین ما آدم‌ها، کمتر کسی پیدا می‌شود که به‌خاطر این یا آن خصوصیت یا کیفیت، چه واقعی چه خیالی، خودش را برتر احساس نکند!

این کتاب در ایران توسط مترجمانی همچون رضا رضایی، پروین ادیب و شمس الملوک مصاحب به زبان فارسی ترجمه شده است. زمانی که دارسی در املاک خود حضور ندارد الیزابت گشتی در آن جا می زند و متوجه می شود خدمتکاران از دارسی به عنوان ارباب خوب و سخاوتمند یاد می کنند. الیزابت متوجه می شود ویکهام برادر ناتنی دارسی است که به گفته خودش با بی رحمی تمام بر سر ماجرای ارث و میراث ویکهام را فریب داده است. اگر فکر آدم به‌سرعت خوانده شود لطفی ندارد؛ حتی باعث تأسف است.

در همین حین الیزابت که سعی دارد رسم خواهری را ادا کرده و از خواهرش مراقبت کند، با پای پیاده به راه می‌افتد و با ظاهری نا مرتب و غیر متعارف به مقصد می‌رسد که خواهر آقای بینگلی با دیدن اوضاع ظاهرش بسیار ناراحت می‌شود. ناراحتی خواهر بینگلی پس از آنکه می‌فهمد علاقه دارسی به الیزابت جدی است بیشتر می‌شود. با سپری شدن زمان و برگشت جین و الیزابت به منزل برادرزاده آقای نبت که ارث خوبی به او خواهد رسید قصدش برای ازدواج با یکی از دختران خانواده نبت اعلام می‌کند و ادامه ماجرا اتفاقات جالبی را در دلش دارد.

سبک رمان، فوق‌العاده کهنه و به شیوه‌ای انگلیسی نوشته شده که متفاوت از روش رایج در قرن بیستم است ولی جمله‌هایش متعادل و متقارن، روشن، دقیق، ساده و در عین حال پالایش یافته و پرنشاط است. ایجاز نویسنده در نقاشی صحنه ها و خودداری از آن در جاهایی که احتمال صحنه پردازی می‌رود، خود دلیل بر مهارت جین آستن در رمان نویسی است. گرچه غرور و تعصب از عدم وجود زمینه تاریخی مورد انتقاد قرار گرفته است، وجود شخصیت‌های آن در یک حباب اجتماعی که به ندرت از وقایع فراتر از آن نفوذ می‌کند، تصویری دقیق از جهان اجتماعی محصور شده‌ای است که نویسنده در آن می‌زیست. موضوع داستان، روایت خانواده آقا و خانم بِنِت است که پنج فرزند دارند که از لحاظ شخصیتی با یکدیگر متفاوت هستند.

افراد داستان با ازدواج ، موجبات رضایت جامعه ای را – که آن ها را بی پروا می دانستند – فراهم می آورند و یا شعله “تعصّب ” آنان را خاموش می کند . این کتاب درباره  جنبه های مختلف عشق و زناشویی است که نویسنده از منظری آرام و دور از هیجانات به آن نگریسته است. تخیل یک زن بسیار چابک است، در یک لحظه از تحسین به عشق و از عشق به ازدواج می‌پرد. خودبینی و غرور، چیز‌های متفاوتی هستند که اگر چه این کلمات اغلب مترادف به کار ‌می‌روند. غرور بیشتر به نظر ما در مورد خودمان مربوط می‌شود، خود بینی به آنچه می‌خواهیم دیگران در مورد ما فکر کنند. ما برای چه زندگی می‌کنیم، مگر اینکه با همسایگان خود شوخی کنیم و به نوبه خود به آن‌ها بخندیم.