سینوهه در ابتدای اولین اقدام یکی وی از مقامات عالی رتبه دربار آمنه حات اول در سی امین سال سلطنت خود بود. واکنش او به این خبر این بود که بلافاصله از خاک مصر فرار کرد و به سمت شرق حرکت کرد. کتاب سینوهه با اینکه در قرن ۱۴ میلادی در مصر اتفاق افتاده ولی داستان انسان را با حماقت هایش روایت میکند. کتاب سینوهه علاوه بر اینکه بزرگترین کتاب تاریخ ادبیات فنلاند به شمار می رود تنها کتاب فنلاندی است که در هالیوود بر اساس آن فیلمی در سال ۱۹۵۴ (۱۳۳۲ هجری شمسی) ساخته شده است. میکاوالتاری با بررسی نوشته های موجود بر روی پاپیروس، داستان سینوهه را به زبان فنلاندی نوشت که بعد به زبان های دیگر ترجمه شد. یک بار، سینوهه از سوی رهبر قبیلهی دیگری برای یک مبارزه به چالش کشیده شد.
اگر داستان سینوهه یک متن تاریخی نیست، هدف از مطالعه آن چه بوده است؟ این داستان احتمالاً یک اثر تخیلی است اما عناصری از زندگی در مصر باستان و خاورمیانه را نشان می دهد. بدون شک تمام ایرانی ها هرمهب یعنی فرمانده و جانشین پوتیفار عزیز مصر را از سریال حضرت یوسف به خاطر داریم. پس از آنکه پوتیفار مرد و حضرت یوسف، عزیز مصر شد هرمهب نیز فرمانده کل ارتش مصر شد. وقتی شما کتاب سینوهه را میخوانید متوجه میشوید که زمانی که حضرت یعقوب وارد مصر می شود طبق حرف حضرت یوسف در سریال مکان حاصلخیزی را برای خاندانش انتخاب کرده که کنار رود نیل قرار داشته است. آخناتون از سر علاقه ای که به حضرت یوسف داشته پایتخت خود را نیز تغییر میدهد و آن منطقه ای که حضرت یوسف و خاندانش بوده اند را به عنوان پایتخت انتخاب می کنند.
گاهاً هم پیش می آمد که جای فرزند پسر را با یک فرزند دختر زنده یا مرده عوض کنند. فرعون جدید یعنی همین آخناتون می خواسته که برابری را در زندگی مردم ایجاد کند اما این خوش بینی هیچ وقت به وقوع نپیوست. وقتی مردم خدای او را نپذیرفتند او به جایی دورتر از طبس رفته و تمدنی جدید را بنا نهاد. تمدنی که در آن شهر خانه ها کاملا هم اندازه بودند و آشپزخانه ها هم داخل خانه بودند. زنان مصر این تغییر را دوست نداشتند و جلوی در خانه هایشان آتش روشن می کردند و غذا می پختند. ولی مینا حاضر به ازدواج با او نشده و عنوان کرده که قصد دارد خودش را به خدایش تسلیم کند.
بنابراین کاهنان به کمک سینوهه به بهانه خارج کردن بخارهای مسموم از سر فرعون، سر او را میشکافند و او را به قتل میرسانند. با اینکه آخناتون از این نقشه شوم آگاهی داشت ولی جز زدن لبخند کاری انجام نداد. با کشف این حقیقت و همچنین کشف اینکه او تنها زنی است که در دربار فرعون فرزند پسری دارد منجر به درک این قضیه توسط سینوهه می شود که او خود فرزند فرعون است. سینوهه به کمک پدرش به دارالحیات (دانشکده پزشکی) می رود و متوجه حیله گری کاهنان مصر و خداهایشان می شود.
آمی و هورم هب از نامه او به پسر پادشاه مطلع شده و سینوهه را دوباره برای قتل دیگری تحت فشار قرار دادند و آمی مدتی را سلطنت کرد. کاهنان ابله پرور و مردم نادان بسیار از دست آخناتون به ستوه آمده بودند، البته تنفر مردم از آخناتون به دلیل دامن زدن کاهنان به این آتش بوده است. مردم آرزو می کردند که کاش فرعون بمیرد ولی این آرزو از نظر آنان غیر ممکن بود چراکه تصور میکردن فرعون خدا است و خدا هم هرگز نیمیرد.
ثبت ديدگاه