اگر میخواهید ذهن سالمتری داشته باشید، یک سرگرمی اجتماعی برای خود انتخاب کنید. ثابت شده که فعالیتهای گروهی در ایجاد احساس خوشحالی مؤثرترهستند. در حالی که شرقیها اخلاق را در کنار جامعه و مقدسات تعریف میکنند، دنیای غرب ارزشهای اخلاقی را در آزادیهای فردی میبیند. اکثر ما سعی میکنیم منافع شخصی خود را بر هر چیز دیگری ارجح بدانیم و به همین دلیل، در بسیاری از مواقع خودخواهانه رفتار میکنیم. طرزفکر شما هرطور که باشد، ناخودآگاه اینگونه فکر میکنید که برحق هستید و دیگران اشتباه فکر میکنند.
هایت با این مثال توضیح میدهد که برخلاف تصور رایج، ریشه بسیاری از تصمیمات، عقل خودآگاه و هوشیار ما یعنی فرد فیلسوار نیست، بلکه بسیاری از جهتگیریهای ما به واسطه احساساتمان یعنی خود فیل است. درواقع احساسات هدایتگر ما در انتخاب و تصمیمگیریهایمان هستند و عقل خودآگاه عمدتا توجیهگر احساسهایی است که در درونمان شکل گرفتهاند. در نهایت هایت معتقد است از منظر روانشناسی اخلاق، فیلسوار قدرت و اختیار تصمیمگیری اصلی ندارد. جاناتانهایت در بخش پایانی کتاب ذهن درستکار نتایج جالبی از مباحث مطرحشده میگیرد. او بهخوبی نشان میدهد که هرکدام از گروههای مخالف، در چه زمینهای درست فکر میکنند.
به عنوان مثال، قدرت اصلی آزادیخواهان در مراقبت از قربانیان ظلم است که به آنها کمک میکند تا در این زمینه مهارت پیدا کنند. در دهه ۱۹۹۰، مقرراتی برای حذف سرب خطرناک از بنزین تصویب شد که این ماده باعث آلودگی محیط زیست و آسیب به رشد عصبی میلیونها کودک میشد. اولاً، خودخواهی انسانها را میتوان با انتخاب طبیعی در سطح فردی توضیح داد.
با وجود تفاوتهای اخلاقی در فرهنگهای مختلف، اصول اخلاقی برای همه یکسان است. اگر کسی تا به حال از شما سوءاستفاده کرده باشد، احتمالاً به خاطر احساسی از حقارت که به شما دست داده، دوست داشتید او را در حال زجر کشیدن یا مجازات شدن ببینید. زمانی که صندوقدار عمداً مبلغ را اشتباه اعلام کرد و بیشتر از آنچه باید به آنها پرداخت کرد، تنها ۲۰ درصد از شرکتکنندگان پول اضافی را برگرداندند. جالب اینجاست که اگر صندوقدار بهطور واضح از آنها میپرسید که آیا پول به درستی پرداخت شده است، ۶۰ درصد این خطا را تأیید میکردند و پول اضافی را پس میدادند.
نتیجه شم این بوده که آدمایی که ازشون سوال میشد که آیا مبلغ درج شده درسته یا نه، معمولا راست میگفتن. اما کسایی که ازشون سوالی نمیشد، مبلغ درج شده ی بالاتر رو اغلب میپذیرفتن، یا به عبارتی به تنها چیزی که بهش توجه میکردن “انکار قابل قبول” بود. بعد حتی اونایی ام که ازشون سوال شده بود و راستشو گفته بودنم میگفتن که بیشتر نگران بودن که یه جا مچ شون گرفته شه.
تقریباً تمام تحقیقات روانشناسی بر روی گروههای کوچکی از افراد انجام شده که عمدتاً ساکن کشورهای غربی، تحصیلکرده و در کشورهای صنعتی و ثروتمند زندگی میکنند. اما اگر بخواهیم درباره کل انسانها صحبت کنیم، نمیتوانیم از این گروه محدود نتیجهگیری کنیم. او دکترای روانشناسی اجتماعی دارد و استاد دانشگاه نیویورک در رشته روانشناسی اخلاق است. هایت از سوی دو مجله معتبر فارین پالیسی و پروسپکت بهعنوان یکی از بزرگترین اندیشمندان جهان معرفی شده است.
برای بیرونآمدن از چنین ماتریسی، باید به این درک برسیم که تمام اندیشههای بهظاهر مخالف (نظیر لیبرالها و محافظهکارها دربرابر یکدیگر) برای وجود تعادل در دنیا لازماند. وی فارغالتحصیل دکتری رشتهی روانشناسی اجتماعی از دانشگاه پنسیلوانیا و استاد رهبری اخلاقی در دانشگاه استرن نیویورک است. مجلهی پروسپکت او را بهعنوان یکی از متفکران برتر جهانی شناخته است. جاناتان هایت در زمینههای روانشناسی اخلاقی و اخلاقیات در کسبوکار، قضاوت اخلاقی، روانشناسی مثبتگرا، سیاست و دوگانگی و تودهگرایی، نظام سرمایهداری و تنوع دیدگاهها مطالعه میکند. در ادامه، کتاب “ذهن درستکار” توضیح میدهد که چرا اخلاق هیچ تعریف ثابتی ندارد و چطور تحقیقات علمی نمیتوانند به طور کامل به همه جوامع تعمیم داده شوند.
ثبت ديدگاه