جسی همچنین حفظ تناسباندام از نظر جسمی و روحی را بهعنوان یک مزیت مهم برای یک معاملهگر در کتاب خاطرات یک اپراتور سهام توصیه میکند که جای تعجب است که تناسباندام در قرن بیستم بهاندازه اکنون محبوب نبوده است. در آغاز قرن بیستم یک معاملهگر مشهور سهام بود که به وی، لقب خرس والاستریت نیز داده بودند. حتی امروزه، بسیاری از معاملهگران سهام و کالا به خاطر به اشتراک گذاشتن تجربیات لیورمور، مدیون و قدردان او هستند. تکنیکهایی که او به صورت عمومی منتشر کرد، در طول چندین دهه دوام آورده است. تام روبیتون در کتاب خود به نام جسی لیورمور پسر پلانجر، لیورمور را بهعنوان فردی که بیشترین درآمد را در یک روز به دست آورد و همچنین مردی که بیشترین پول را در یک روز از دست داد توصیف میکند.
در عوض، او باید بترسد که ضرر او به ضرر بسیار بزرگتری تبدیل شود و امیدوار است که سود او به سود بزرگی تبدیل شود. جسی همچنین از خرید با کاهش قیمت و شمارش تعداد امتیازاتی که از بالا به عنوان سود بالقوه شمرده است، بهشدت جلوگیری میکند. در بازارهای خرید کامل، اخبار فروش نادیده گرفته میشود و اخبار خرید اغراقآمیز است؛ همچنین، عکس چنین موضوعی نیز صدق خواهد کرد. برای مثال، اندکی قبل از بحران سال ۱۹۷۰، جسی کل بازار را طی کرد و ۳ میلیون دلار (امروزه ۴۰ میلیون دلار، متناسب با تورم) درآمد داشت. در همان سال، او همه چیز خود را از دست داد و حتی یک میلیون دلار بدهی داشت. در سال ۱۹۲۹، دارایی خالص جسی ۱۰۰ میلیون دلار بود (۱.۳ میلیارد دلار امروز، با توجه به تورم).
مبلغی که بابت خرید کتاب میپردازیم به مراتب پایینتر از هزینههایی است که در آینده بابت نخواندن آن خواهیم پرداخت. زمان ارسالشون مثل همونی بود که توی سایت گفته بودند و پشیتبانیشون عالی بود همچنین کیفیت بسته بندی ام حرف نداشت و کتاب بدون هیچ مشکلی به دستم رسید. با ثبت دیدگاه موافقت خود را با قوانین انتشار نظرات در سایت اعلام می کنم.
هنگامیکه یک معاملهگر روند فعلی بازار را مشخص کرد و به شرطبندی علاقهمند شد، مهم است که ورود خود را به بازار به طور مناسب انجام دهد. اگر بعد از ده واحد بازار بالا میرفت، ده هزار سهم دیگر میگرفتم. اگر بعد از خرید ده یا دو هزار واحد اول، موقعیت ضرر را در بازار نشان میداد، من نیز سهمهایم را میفروختم. اسرار معاملهگری سهام را کشف و استراتژی سرمایهگذاری خود را متحول کنید.
او فهمید که به سطح جدیدی از نظم و آیندهنگری استراتژیک نیاز دارد. از آنجایی که مهارت و جاهطلبی لری از محدودهی باکتشاپ فراتر رفته بود، کار خود را در کارگزاریهای قانونی آغاز کرد. این تغییر، نقطهعطفی بود که چالشها و پیچیدگیهای جدیدی را به همراه داشت. در این فضا، ریسک بالاتر بود و امکان خطا به میزان قابلتوجهی پایین. کار در این محیط نیاز به درک پیچیدهتری از بازار و استراتژی دقیقتری برای معامله داشت.
این کتاب چالشهای روانشناختی و پیچیدگیهای استراتژیک معاملات را بررسی میکند و دربارهی رفتار بازار و قوانین موردنیاز برای موفقیت در دنیای مالی اطلاعات مفیدی دارد. شخصیتی با نام مستعار که اعتقاد عموم بر این است که داستانش بر اساس زندگی معاملهگر معروف، جسی لیورمور، نوشته شده است. این اثر کلاسیک، استراتژیها، جنگهای روانی و تصمیمات شهودی معاملهگران را آشکار میکند و درک خوبی به تازهکارها و باتجربههای بازار میدهد. جسی لیورمور برای پیشبینی افت بازار، اعتباری را در والاستریت به دست آورد و لقب “خرس والاستریت” را به خود اختصاص داد. شکی نیست که از زمانی که آقای لیورمور سهام و کالاها را معامله کرد، زمان تغییر کرده است. بازارها در مقایسه با امروز بسیار ناچیز معامله میشدند و این حرکتها نوسان داشت.
او تجارت در کالاها را شبیه به سرمایهگذاری تجاری توصیف میکند که نیاز به مطالعه و مشاهده دارد. در نتیجه وظیفه معاملهگر به دست آوردن حقایق فعلی و آیندهنگری در مورد عرضه و تقاضا است. با اینوجود، معاملهگر نباید بهطور کامل تابلو بازار را نادیده بگیرد و همچنان باید شرایط عمومی بازار را در نظر و اخبار مرتبط با آن را رصد کند. با اینحال، در نهایت، ثروت خود را با فعالیت در چندین فروشگاههای شرطبندی جدید بازسازی کرد و کار خود را در والاستریت از سر گرفت؛ این بار بهعنوان یک سفته باز تحصیل کرده با رعایت اصول معاملات. او در ادامهی کتاب خود، مشخصا به تولد دوبارهاش در بازار معاملات و سفرش به وال استریت اشاره میکند. او در دوران پرفراز و نشیب زندگی خود، درسهای زیادی آموخت که برخی از آنها در قالب خلاصه کتاب در مقاله خلاصه کتاب خاطرات یک اپراتور سهام نقل میشود.
بهطوری که استراتژی اصلی او این بود که بفهمد آیا بازار، یک بازار خرید کامل است یا بازاری با فروشندههای بسیار که شرطبندیهای خود را بر اساس آن انجام دهد. جای تعجب نیست که یکی از کتابهای مورد علاقه جسی، «هذیانهای مردمی فوقالعاده و جنون جمعیت» نوشته چارلز مکی است. جسی معتقد است که برندگان بزرگ در بازاز معاملات فاصله زیادی با هم دارند، بنابراین وقتی سهمی را پیدا میکنید، باید با خرید مداوم و با وجود افزایش قیمت خرید، از آنها سود ببریم.
ترفند اصلی این است که در معاملات موفق بیشتر از آنچه در معاملات باخت ضرر میکنید، درآمد کسب کنید. در نظر داشته باشید که معاملهگر میتواند توانایی ریاضی زیادی و قدرت غیرمعمول مشاهده دقیق داشته باشد و درعینحال در حدس و گمان شکست بخورد؛ مگر اینکه تجربه و حافظه را نیز به همراه داشته باشد. وقتی صحبت از بیرون آمدن از موقعیت سهمی میشود، جسی توصیه میکند این کار را زمانی انجام دهید که بازاری با نقدینگی کافی داشته باشید. انتظار برای مدت طولانی ممکن است منجر به تلاش برای فروش در بازاری شود که نقدینگی کمتری دارد و در نتیجه سود کاهش مییابد.
او مجذوب رفتار تغییر قیمتها روی تابلو شد و شروع به پیشبینی قیمت سهام و ثبت ضربهها و اشتباهات خود کرد. خاطرات یک اپراتور سهام کتاب جالبی است، اما دقیقاً راهنمای سرمایهگذاری موفق نیست. این کتاب بیشتر حکایتی از درسهای معاملهگر «جالب» است که بر اساس تصمیمات سرمایهگذاری خوب و بد به نگارش درآمده است.
ثبت ديدگاه