و سرانجام آنکه چنین کاری به آسانی میتواند خواننده را از این احساس به دور نگاه دارد که در اینجا حرف از بازگویی درست از رخدادهای گوناکون تاریخی در جزئیّات آن است. به همین سبب هم از ترسیم روشنتر این شخصیّتها صرف نظر کرد، هرچند که آنها را میتوان تاحدودی از اینکه چگونه حرف میزنند شناخت. و اهتمام نویسنده هم بیشتر بر آن بوده است تا آن فضایی را درست و زنده بنمایاند که این گفتگوها در آن پدیدار شده است. در آن فضاست که جریان پیدایی علم آشکار میشود، و در آن فضاست که میتوان بیشتر دریافت که چگونه همکاری اشخاصی با پیشینههای متفاوت، به نتایج علمیای، با اهمیتّی زیاد، میانجامد. و غرض نویسنده هم آن بود تا در آن که هم، که از دور فیزیک اتمی را نظاره میکند، تصوّر از حرکتهای فکریای را برانگیزد، که تاریخ پیدایی این علم را همراهی کردهاست. و بر این کار هم ناگزیر به قبول این حقیقت است که در پس این گفتگوها گاه روابط بسیار انتزاعی و دشوار ریاضی پدیدار میشود که فهم آنها بدون دانش عمیق به موضوع ممکن نیست.نویسنده بازهم با ترسیم این گفتگوها هدف دیگری در سر دارد.
آیا به دنبال کتاب جزء از کل اثر استیو تولتز هستید؟ اینجا را کلیک کنید.علم ساختۀ انسان است. این واقعیّت، هرچند بهخودی خود آشکار، بهآسانی هم به فراموشی سپرده میشود. امّا اگر آن را دوباره به یاد آوریم، میتواند از آن شکافی، که گاه از آن شکوه داریم، یعنی از شکاف میان کار هنری- ذهنی و فنّی-علمی بکاهد. کتابی که پیش روی ماست به سیر فیزیک اتمی در پنجاه سال اخیر، آنگونه که نویسنده خود آن را آزموده است، میپردازد. علم بر تجربه استوار است، و از راه گفتگوی میان کسانی که دست اندر کار آن دارند، و در بارۀ تفسیر از آن با یکدیگر شور میکنند، به نتایجی میرسد.
در شرح مختصر این رابطهی دوطرفه مابین نوابغ علم و هنر با سیاست میتوانم به نظر هانا آرنت در «انکار و توجیه از جانب نخبگان» به عنوان یکی از ستونهای رشد دیکتاتوری و در مقابل، خلق آثاری چون سمفونیهای شوستاکوویچ، کتب بولگاکف و البته پیشرفت فیزیک اتمی با ایفای نقش هایزنبرگ اشاره کنم. در نوشتارهای سابق، مکرر به رابطهی درهمتنیدهی فلسفه و فیزیک اشاره کردهام که البته در فیزیک مدرن، پررنگتر شده است. حتی برخی افراد، چندی از نظریات مهم فیزیک را نشأت گرفته از فلسفهی موثر بر نظریهپرداز میدانند. در این کتاب، نام فلاسفهی بزرگی چون ماخ، کانت، دکارت، افلاطون و … تکرار و از پراگماتیسم، پوزیتیویسم و فلسفهی کانت و … سخن رانده میشود. در اغلب مباحثِ فیزیکدانان، حضور فلسفه، بنیادی است تا جاییکه حتی در استفاده از کلمات و مفاهیمی مانند «وجود داشتن»، «فهمیدن»، «لحظه»، «اتم»، و «شیء» و … سختگیریهای علوم فلسفه را با دقت ریاضیاتی ضمیمه میکنند.
گاه بیشتر حرف از مسائل انسانی، فلسفی یا سیاسی است، و نویسنده هم امید دارد تا از این راه نشان دهد که به چه میزان فاصلۀ علم از این پرسشهای کلّی اندک است. کتاب جزء و کل، به قلم ورنر هایزنبرگ، روایات شخصی نویسنده از رویدادهای علمی و سیاسی زندگی خود از ابتدای کودکی تا سالهای پایان عمرست. احتمالا نام این دانشمند بزرگ را در کنار فیزیک کوانتوم، اصل عدم قطعیت و تعبیر کپنهاگی دیدهاید و ضرورتی بر یادآوری شخصیت بزرگ علمی ایشان نیست. هایزنبرگِ هنرمند، در کنار نواختن موسیقی، با کتب پرفروش خود نشان داد که نویسندهی صاحب قلمی نیز هست. در این کتاب مباحث زیادی از فلسفه، دین، سیاست و گفتگوهای مناظرهگونهی زیادی مابین اذهان برترِ نام آشنایی همچون بور، انیشتین، پائولی، دیراک، پلانک و … خواهید دید که به هیچ روی سطحی نیستند و نشان از عمق درک و تفکر هر یک از ایشان دارد.
با این گفتگوها باید این نکته آشکار شود که علم از راه گفتگو پدیدار میشود. و این نکته هم بدیهی است که هیچ گفتگویی را نمیتوان پس از دههها کلمهبهکلمه بازگو کرد. تنها اینجاوانجا در متن، هرجا که نویسنده خواست قولی را نقل کند، آن متن را بیان کرد. به همین سبب هم نویسنده به خود اجازه داد تا آن مطالب را همواره به ایجاز بگوید و آنها را درهم فشرد و از دقّت تاریخی چشمپوشی کند؛ تصویری که از آن ارائه میدهد، امّا باید در خصیصههای کلیّ خود درست باشد.
در جوامعی که ملت با تنوعی از مشکلات دست و پنجه نرم میکنند میتوان چنین پدیدهای را با توجه به ذات آرمانگرای انسانی، حتی طبیعی قلمداد کرد. هر انسانی میل به رشد و رفاه بیشتر دارد و عجیب نیست که مهاجرت از اهداف اصلی جامعهی کنونی باشد، حتی به دروغ. در نهایت، «جزء و کل» یکی از آن کتاب هاست که میتواند به هر فردی، بسته به زاویهی نگاه و علاقه شان، چیزی جدید و جذاب ارائه دهد.
برای دسترسی بهتر , راحت تر و سریع تر به سایت ما می توانید وب سایت ما را بوکمارک کنید . با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام میکنم. 1 ازآن جهت فهرست اعلاام نسخۀ آلمانی را افزودیم تا خواننده بتواند، هرگاه که بخواهد، به املای درست نام اشخاص یا مکانها دسترسی داشته باشد (یادداشت بر نسخۀ فارسی).
«جزء و کل» به همت «حسین معصومی همدانی» به خوبی ترجمه و توسط «مرکز نشر دانشگاهی» به چاپ رسیده است. نسخهی اخیر آن تحت عنوان اضافهی «بازنگری شده» تجدید چاپ شده که در مقایسهی مختصر با نسخهی اولیه و اختلاف قریب به ۱۰۰ صفحه در حجم، تفاوتی جز تغییر سایز فونت در آن ندیدم، (خوشبینانه امیدوارم). با ذکر کمیاب بودن «جزء و کل» در حال حاضر، در محتوای آن سخن زیادی از فیزیک تخصصی در میان نیست پس با خیالی آسوده بدون پیشزمینهی فیزیک میتوانید از خوانش آن لذت ببرید. کتاب جزء و کل در حقیقت خاطرات هایزنبرگ از دوران تحصیلی و آشنایی او با فیزیک است. وی از دوران دبیرستان شروع می کند و آشنایی خودش را با دوستان و کسانی که به نوعی با فلسفه و فیزیک ارتباط دارند را شرح می دهد. دوران تحصیلی در دانشگاه، جنگ جهانی، شرایط کشور آلمان، خلق مکانیک کوانتومی و همه به صورت خاطراتی جالب درآمده است.
نکته جالب در این کتاب این است که بیشتر خاطرات وی با دوستانش و بحث های مهم در دامن طبیعت مانند کوه و جنگل، بیشه زار و دریاچه و صورت گرفته است. «جزء و کل» کتابی است که بیش از هر چیز، یک سفر به دل فیزیک جدید و ارتباطات تاریخی و فلسفی آن است. ورنر هایزنبرگ، یکی از بزرگترین فیزیکدانان قرن بیستم، با خلق این اثر نه تنها به اشتراکگذاری خاطرات شخصی خود از دوران تحصیلی و تأثیرات فیزیک پرداخته، بلکه به معرفی فیزیک به عنوان یک فلسفه و رابطه آن با مسائل اجتماعی نیز میپردازد. او، به عنوان یک فیلسوف طبیعت، هنرمند و هنرشناس، به تأمل در رابطه فیزیک با مسائل فلسفی، اخلاقی و سیاسی میپردازد. با ویژگیهای نویسندهای چیره دست، هایزنبرگ توانمندی خود را در ترجمه اندیشههای پیچیده به زبانی ساده نشان میدهد.
در نظر دیراک، دین همچون افیونیست که ملت را به خواب و خیال فرو میبرد تا خاطرش آسوده گردد و ساکت بماند تا حاکمان بتوانند به راحتی بر این مردمان خاموش حکمرانی کنند. پائولی با طنازی عقیدهی دیراک را با جملهی «خدا وجود ندارد و دیراک پیامبر اوست» توصیف میکند. اخیرا با شنیدن اپیزودی از پادکست «جافکری» با عنوان «دروغهایی که به خود میگوییم» به موضوع جالبی برخوردم؛ یکی از این دروغهای روزمره را در مورد تصمیم به مهاجرت و متعاقبا تعریف انسان موفق میدانست. این سالها کمتر هموطنیست که به مهاجرت فکر نکرده باشد یا حداقل یکبار به آن اشاره نکند.
ثبت ديدگاه