جلال الدین محمد بلخی ملقب به مولانا در کتاب صوتی مثنوی معنوی (دفتر چهارم)، بخشی از تاملبرانگیزترین و پرشورترین اندیشههای عرفانی و حکمتآمیز خود را در قالب اشعاری آهنگین بیان کرده است. این شاعر پارسیگوی با زبانی تمثیلی جهان معرفتی خود را به تصویر کشیده که هر فردی را بر سر ذوق میآورد. کتاب مثنوی معنوی در شش دفتر تنظیم شده است؛ هر چند برخی معتقدند که مولوی قصد داشت دفتر هفتمی را نیز به آن اضافه کند که عمرش کفاف نداد.
این داستانها با هدف آموزش اخلاق و معنویت، به شیوهای زیبا و دلنشین بیان شدهاند. پیامهای عرفانی و اخلاقی مولانا در این کتاب به گونهای است که از گذر زندگی روزمره انسانها عبور میکند و به حقایق عمیق معنوی و فلسفی میپردازد. مثنوی معنوی به شش دفتر تقسیم میشود و هر دفتر شامل داستانها و حکایاتی است که به نظم در آمدهاند. هر داستان دارای موضوعی خاص است و مفاهیم عمیق اخلاقی، عرفانی و معنوی در آنها نهفته است. این اثر به صورت شعر مثنوی یا همان دوبیتی نوشته شده و وزن آن، «رمل مثمن محذوف» است.
میتوان گفت که اگر شمس تبریزی نبود، شاید مثنوی معنوی نیز به وجود نمیآمد. مولانا از زبان ساده و روان در مثنوی استفاده کرده است تا پیامهای عمیق خود را به خوبی به مخاطبانش برساند. همچنین، در اشعار مثنوی، مولانا از طنز، تمثیل و داستانگویی استفاده میکند که این ویژگیها باعث شدهاند خوانندگان با لذت و علاقه این اثر را مطالعه کنند. در واقع، استفاده از این روشها نشاندهنده درک عمیق مولانا از روح و روان انسانها است. چناچه بوطیقای آن تا امروز موضوع صدها کتاب و مقالهی مختلف بوده است. این کتاب همچون بسیاری از آثار بزرگ عرفانی، مشتمل بر قصهها و حکایتهایی مختلف است که با هدف تبیین مفاهیم ژرف عرفانی ساخته و پرداخته شدهاند.
اهمیت مثنوی نه از آن رو که از آثار قدیم ادبیات فارسی است؛ بلکه از آن جهت است که برای بشر سرگشته امروز پیام رهایی و وارستگی دارد. مطالعه مثنوی معنوی برای کودکان و نوجوانان بسیار مفید است؛ چرا که با خواندن این اثر، آنها میتوانند با مفاهیم مهمی همچون اخلاق، محبت، دوستی، صبر، شکرگزاری و بخشش آشنا شوند. علاوه بر این، داستانهای مثنوی به کودکان یاد میدهد که هر فردی در این جهان، جایگاه و وظیفهای دارد و باید به زندگی خود معنا و هدف بدهد. آنچنان مست و مسحور زیبایی خورشید بودند که درد و خستگی این سفر طولانی و سریع به شیرینی شهد و عسل بود. بی وقفه در بیابان دوید، همه را دست کم گرفت، گرمای راهش چون گل بود، چون هزار نعمت از هر زبانی، شعله گرما و سختی سرما، آن را مانند شکر و خرما کرد. رسول مولوی سرانجام به هدف خود رسید و پیام قلبی خود را با عزت و احترام به شمس رساند.
مثنوی معنوی یک کتاب بسیار بزرگ است که از داستانهای مختلفی تشکیل شده است. مولانا در این کتاب، از طریق داستانها و حکایتها، به ما درسهای بزرگی درباره زندگی میدهد. او میخواهد به ما بفهماند که مهمترین چیز در زندگی، عشق و محبت به خداوند و انسانهاست.
ثبت ديدگاه