این اثر دوما روایت استادش از شورشهای دسامبر روسیه بود که البته انتشار آن در زمان تزار نیکلاس اول در روسیه ممنوع شد. او احترام زیادی برای گریزیه قائل بود؛ این موضوع را میتوان در «کنت مونت کریستو» هم دید. یک سال پس از آن، دومین نمایشنامه او به نام «کریستین» هم به روی صحنه رفت و با استقبال بینظیر مردم روبهرو شد و حالا دیگر دوما کسی بود که میتوانست با کار تماموقت نویسندگی امرار معاش کند. او نمایشنامههای زیادی نوشته است که گویی صاحب سبکهایی هستند که اولینهای آن به دست دوما خلق شده است؛ برای مثال نمایشنامه «آنتونی» که در سال ۱۸۳۱ منتشر شده است و در مقام نخستین درام رمانتیک غیر تاریخی ایستاده است. او پس از نوشتن نمایشنامههایی موفق تلاش خود را معطوف به نوشتن رمان کرد. حاصل این ازدواج پسری بود که الکساندر دوما نام او را هم الکساندر گذاشت.
در واقع او بود که مکتب رمانتیسیسم ا ابداع کرد و در بعضی نوشته هایش واقع گرایی نیز دیده می شود.الکساندر دوما بیش از سیصد عنوان کتاب دارد که نشان از پرکاری این نویسنده می باشد. بسیاری از کسانی که با این نویسنده مخالف بودند به او تهمت ها می زدند و معتقد بودند که او از داستان های دیگران استفاده می کند و فقط نام خود را پشت جلد کتاب می نویسد. کتاب های وی به بسیاری از زبان های زنده دنیا ترجمه شده و فیلم های زیادی نیز بر اساس کتاب های او ساخته شده است.
باید پذیرفت که الکساندر دوما یکی از برجسته ترین نویسندگانی است که در فرانسه زندگی می کرده. در سال 1830 الکساندر در انقلابی شرکت کرد که در انتها به براندازی حکومت شارل ختم شد و قدرت به دست کافرمای الکساندر یعنی همان دوک دو اورلئان یا همان امپراطور لویی فیلیپ افتاد. تا نیمه های دهه 1830 به دلیل شورش های فراوان زندگی در پاریس به طور سختی گذرانده می شد اما با توجه به بهبود اوضاع زندگی و بهتر شدن اوضاع اقتصادی و اجتماعی موقعیت مناسبی برای کشف استعداد های الکساندر ایجاد شد. او پس از نوشتن چند نمایشنامه دیگر به سمت نوشتن رمان سوق داده شد.
این زن به خاطر عیاشی و ولخرجی شهرهی عام و خاص است و به همین دلیل اطرافیان و خانوداهی آرمند موافق این رابطه نیستند اما هیچکس نمیتواند آرمند جوان را قانع کند چراکه او سخت دلباختهی این زن زیبا شده است. این عشق با موانع بسیاری روبرو میشود که برای هر دو طرف رابطه جز شوربختی چیزی ندارد. الکساندر دوما (Alexandre Dumas) عمدهی شهرت خود را مدیون این رمان است و این اثر در تاریخ ادبیات جهان نیز از جایگاه ویژهای برخوردار است.
خانم های نجیب و ثروتمند همیشه علاقه زیادی به دیدن چنین خانه های زنانه دارند. هنوز زود بود، اما بازدیدکنندگان زیادی، اعم از زن و مرد، زنانی که ترمه و مخمل پوشیده بودند و کالسکه ها در ورودی منتظر بودند. آنها با تعجب و تحسین به اقلام مجلل، که مشابه آن را تا به حال ندیده بودند، خیره شدند. ادموند نیز مانند سایرین مزد کارش را گرفت، اما زیرلب لبخندی زد.
کتاب پولین یکی از کتابهای کمتر شناختهشدهی الکساندر دوماست که در آن عنصرهای عشق، مرگ، تعلیق و فریب بیش از هر چیزی جلبتوجه میکنند. نشر افق کتاب پولین را با ترجمهی بینقص محمود گودرزی منتشر و روانهی بازار کرده است. الکساندر دوما (Alexandre Dumas) روایت رمان پولین را در ابتدا به آلفرد دونروال میسپارد و از راوی اولشخص استفاده میکند؛ به این ترتیب خوانندگان را به جهانی خیالی میبرد و آنها را در داستان شخصیتها غوطهور میگرداند. سپس پس از پایان داستان آلفرد، داستان را از زاویهی دید پولین روایت میکند. این تغییرات متعدد راوی به حیرت خوانندگان میافزاید و داستان را هیجانانگیزتر میکند. در همین حین شهرداری هارلم برای کسی که بتواند یک لالهٔ سیاه رشد دهد جایزهای ۱۰۰٬۰۰۰ گیلدری تعیین کرده است.
پس از نوشتن چند نمایش نامه موفق دیگر، او به نوشتن رمان تغییر جهت داد. در اول فوریه ۱۸۴۰ دوما با هنرپیشهای به نام Ida Ferrier (ایدا فریه) (۱۸۵۹–۱۸۱۱) ازدواج کرد. اما علیرغم این ازدواج او دارای فرزندی غیرقانونی از زنی به نام ماری کاترین لابای است که همان الکساندر دومای پسر است. الکساندر دارای نژادی افریقایی- فرانسوی بود و این ترکیب گاهی اوقات تاثیر زیادی روی اثار و گفتار او می گذاشت به طوری که موقعی که شخصی به پیشینه نژادی او توهین می کرد او هم شروع به توهین می کرد.
من تجربه کافی برای خلق داستان ندارم، بنابراین خودم را به گفتن داستان های واقعی محدود می کنم. این داستان بر اساس یک داستان واقعی است و همه شخصیت ها به جز قهرمان زنده هستند. شوالیه سنت هرمین آخرین رمان دوما است که در ژوئیه ۲۰۰۵ کشف شد و در فرانسه به فروش رسید. كتاب نایاب “گروه آهنین” رمانی بسیار مهیج از اکساندر دوما با ترجمه بینظیر ذبیحالله منصوری میباشد. در کتابچین از کتابهای رمان و داستان گرفته تا کتابهای مدیریت ،موفقیت ،روانشناسی ،شعر ،دینی و مذهبی و دیگر کتابهای با موضوعات مختلف را پیدا خواهید کرد.
این داستان در سالهای ۱۸۴۹- ۱۸۵۰ و بلافاصله بعد از انقلاب ۱۸۴۸ فرانسه در روزنامهای فرانسوی، به صورت سریالی چاپ میشد. پدر الکساندر، که ژنرالی در ارتش ناپلئون بود، مورد غضب ارتش قرار گرفت و همین امر او را به سمت فقر سوق داد. زمانی که الکساندر دوما به دنیا آمد، خانواده او ثروت و موقعیت خود را از دست داده بودند و مادر او که با مرگ ژنرال دوما در ۱۸۰۶ (در چهارسالگی الکساندر)، بیوه شده بود، جهت ایجاد موقعیت تحصیلی مناسب برای فرزندش به سختی تلاش میکرد. هرچند «ماری لوئیس» در تأمین هزینههای تحصیلی برای فرزندش ناتوان بود، اما این مسئله در شوق و علاقه الکساندر به مطالعه تأثیری نداشت و او هر کتابی را که به دست میآورد میخواند. رمان مادام کاملیا (The Lady of the Camellias) ماجرای عشقی نافرجام و تلخ میان مرد جوان و اشرافزاده به نام آرمند دوال و زنی به نام مارگریت گوتیه است.
بین سالهای ۱۸۴۴ تا ۱۸۴۷ الکساندر دوما توانست با پولی که از نویسندگیاش به دست آورد زمینی در پورت مالی فرانسه بخرد و در آن «قلعه کنت مونت کریستو» را بسازد. نام این قلعه را از رمان مشهور و پرآوازه خود، «کنت مونت کریستو»، برگرفت. زمانی که الکساندر جوان در پاریس مشغول به کار بود، شروع به نوشتن مقاله های بسیار برای نمایشنامه ها و مجلات می کرد. تعداد این مقالات زیاد بود اما بالاخره در سال 1829 نمایشنامه او که هنری سوم و دربارش نام داشت آماده شد و توانست مورد استقبال افراد زیادی قرار بگیرد و به موفقیت برسد.
ثبت ديدگاه