موزز مىگفت این سرزمین در آسمان کمى بالاتر از ابرهاست، در سرزمین شیر و عسل هر هفت روز هفته یکشنبه است، در آن جا تمام سال شبدر موجود است و بر درختها نبات مىروید. حیوانات از موزز نفرت داشتند چون سخنچینى مىکرد و کار نمىکرد، ولى بعضى از آنها بهسرزمین شیر و عسل اعتقاد پیدا کرده بودند و براى اینکه خوکها آنها را متقاعد کنند که چنین محلى وجود ندارد ناگزیر از بحث و استدلال بودند. شعارهای پوچ و دروغین را باور نکنیم و نگذاریم تاریخ تلخ دوباره تکرار شود. جورج اورول هرکدام از حیوانات داستانش را بهعنوان نماد قشر خاصی از آدمها قرار داده است. بهطور مثال کلاغها جاسوسهای حزب کمونیست هستند و گوسفندان نمایندهی گروهی از مردمند که بدون هیچ فکر و اعتراضی فقط از دیگران پیروی میکنند.
در این رمان، انقلاب حیوانات مزرعه نماد انقلاب کارگری برضد نظام سرمایه داری است. برای دریافت کتاب قلعه حیوانات و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتابها و نظرات کاربران درباره کتابها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید. جورج اورول (George Orwell)، در اثر جاویدان خود، انقلاب 1917 روسیه و به انحراف کشیده شدن آن به وسیلهی نخبگان شیاد حکومت استالین را به تصویر کشیده است و نقش هر کدام از افراد را بررسی میکند. در این کتاب نیز هر یک از شخصیتهای کتاب قلعه حیوانات نماد یک شخصیت معروف سیاسی و اجتماعی هستند؛ ناپلئون نمادی از رهبران مستبد و کمونیستی مانند استالین، اسنوبال تمثیلی از کسانی است که قربانی یک انقلاب میشوند.
رهبری این جنبش را گروهی از خوکها به عهده میگیرند اما طولی نمیکشد که آنها هم به رهبری خوکی به اسم «ناپلئون» شروع به بهرهکشی از حیوانات دیگر میکنند و مشکلات جدید به وجود میآید. کتاب قلعه ی حیوانات ، یک رمان کوتاه و نمادین است که در سال ۱۹۴۵ منتشر شد . این کتاب به طور غیر مستقیم انتقادی به انقلاب روسیه و نظام کمونیستی استالینیستی دارد . جورج اورول (George Orwell)، در رمان مزرعه حیوانات، انقلاب 1917 روسیه و چرایی انحراف آن را به تصویر میکشد. در کتاب قلعه حیوانات که در ایران با نام مزرعه حیوانات نیز شناخته میشود، هر کدام از شخصیتها به منظور خاصی حضور دارند و نماد قشر خاصی از جامعه هستند.
علاقهمندان به آثار ادبی بزرگ دنیا را به خواندن این کتاب بینظیر دعوت میکنیم. درصورتیکه هرمشکلی برای خرید کتاب داشتید، میتوانید با شماره های دفتر تماس گرفته و یا از طریق واتس آپ با تیم پشتیبانی در ارتباط باشید. لینک های دانلود پس از پرداخت قابل استفاده می باشند ، لطفا ایمیلتان را به صورت صحیح وارد کنید تا بتوانیم پس از خرید با شما در ارتباط باشیم . تمامی حقوق این سایت محفوظ بوده و هرگونه کپی برداری از آن پیگرد قانونی دارد.
رمان «قلعهٔ حیوانات» بهدلیل روابط خوب میان انگلیس و شوروی در آن زمان، مجوز انتشار نیافت تا درنهایت در سال ۱۹۴۵ در انگلستان منتشر شد و در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ به شهرت رسید. اورول با نگارش «قلعهٔ حیوانات» از استبداد طبقهٔ حاکم شوروی انتقاد کرد. در این رمان، انقلاب حیوانات مزرعه، نماد انقلاب کارگری بر ضد نظام سرمایهداری و سرنوشت آن است.
وی نام جورج اورول را برای فعالیتهای هنری خود برگزید تا نامش برای مردم انگلستان آشنا باشد. جورج اورول در برههای از زندگی فقیرانهای داشت و در هتل کار میکرد. وی داستانهای کتاب «آس و پاسها در پاریس و لندن» را با الهام از خاطرات این دوره از زندگیاش نوشت. اورول برخلاف زندگی بسیاری از نویسندگان، زندگی پرماجرایی داشت و حتی در جنگ داخلی اسپانیا نیز شرکت کرد و به شدت زخمی شد تا اینکه در سال 1950 از دنیا رفت. کتاب قلعه حیوانات با ترجمه امیر امیرشاهی در نشر علمی و فرهنگی منتشر شده است.
طولی نکشید که دیگر حیوانات به تدریج آمدند و هر گروه به روش خود ساکن شدند. ابتدا سگ های بولبل، جسی و پینچر آمدند و سپس خوک هایی که روی کاه نشستند. رهبری این جنبش را تعدادی از خوکها بر عهده گرفتهاند اما بعد از مدتی این گروه با سردستگی خوکی به نام ناپلئون به گروهی مستبد تبدیل میشوند و به سوءاستفاده از سایر حیوانات روی میآورند و مخالفان خود را سرکوب میکنند. رمان قلعه حیوانات (Animal Farm)، وضعیت سیاسی شوروی تحت نفوذ استالین را با ادبیاتی قدرتمند نقد کرده است.
آقای جونز مالک مزرعه مانر به اندازه ای مست بود که شب وقتی در مرغدانی را قفل کرد از یاد برد که منفذ بالای آن را هم ببندد. تلوتلو خوران با حلقه نور فانوسش که رقص کنان تاب میخورد سراسر حیاط را پیمود،کفشش را پشت در از پا بیرون انداخت و آخرین گیلاس آبجو را از بشکه آبدارخانه پرکرد و افتان و خیزان به سمت اتاق خواب که خانم جونز در آنجا در حال خروپف بود رفت. میجر پیر (همیشه او را به این نام صدا میکردند،گر چه به اسم زیبای ویلینگدن در نمایشگاه شرکت کرده بود) آنقدر در مزرعه مورد احترام بود که همه حاضر بودند ساعتی از خواب خود را وقف شنیدن حرفهای او کنند.
در این ایام همه دستورات را اسکوئیلر یا خوک دیگری اعلام میکرد. وقتی ظاهر میشد، نه فقط سگها در ملازمتش بودند، بلکه یک جوجهخروس سیاهرنگ هم که به منزله شیپورچی بود، پیشاپیشِ او حرکت میکرد و پیش از سخنرانی ناپلئون، قوقولیقوقو میکرد. میگفتند ناپلئون حتی در ساختمان مزرعه هم در قسمت مجزایی از دیگران زندگی میکند، غذایش را تنها و در ظروف چینی اصل که در ویترین اتاق ناهارخوری بوده است، میخورَد و دو سگ برای خدمتگزاری در حضورش هستند.
کارگرهایش نادرست و تنبل بودند، مزرعه پر از علف هرزه بود، خانه نیاز بهتعمیر داشت، در حفظ پرچینها غفلت مىشد، و حیوانات نیمهگرسنه بودند. «رفقا، ماهیت زندگی از چه قرار است؟ باید اقرار کرد که حیات ما کوتاه و پرمشقت و نکبتبار است. به دنیا میآییم، جز قوت لایموتی نداریم و از بین ما آنها که قادر به کاریم، تا آخرین رمق به کار گمارده میشویم. به مجردی که از حیز انتفاع بیفتیم، با بیرحمی تمام قربانی میشویم.
ثبت ديدگاه