در همین حین دختران بنت با افسران شبه نظامی مستقر در شهر نزدیک خانه شان آشنا می شوند. در میان آن ها یک افسر جوان و خوش تیپ به نام ویکهام است که رفتار دوستانه ای با الیزابت دارد. تعداد آدمهایی که من واقعاً دوستشان داشته باشم زیاد نیست.
او با هوشمندی جسورانه و چشمان دوستداشتنیاش احساسات ما را آنگونه که میخواهد در دست میگیرد. او در داستان هایش قهرمانانی خلق کرده که نه بدبخت و فقیرند، نه از اشراف. در رمانهای آستین معجزه اتفاق نمیافتد و از تغییرات تصادفی خبری نیست. بیشتر گفگتوها میان شخصیتهای داستانهای این نویسنده انگلیسی تبار در جمعهای زنانه میگذرد.
جین سفری کوتاه به عمارت بزرگ بینگلی دارد اما در راه به دلیل گرفتار شدن در طوفان به سختی بیمار شده و مجبور می شود چند روز در عمارت بماند. فکرش را بکن چه آیندهای ممکن است در انتظار یکی از آنها باشد. سرویلیام و بانو لوکاس تصمیم دارند به دیدنش بروند، آنهم فقط به همین منظور وگرنه آنها معمولاً به دیدن آدمهای تازهوارد نمیروند.
و به سرعت به جین علاقمند می شود و همه از این رابطه عاطفی با خبر می شوند. در مقابل الیزابت که دختری اجتماعی و شوخ طبع است در دل آقای دارسی جا باز می کند. کتاب غرور و تعصب یکی از مهمترین رمانهای عاشقانه در تاریخ ادبیات است که توسط جین آستن در سن بیست و یک سالگی نگاشته شده است. این رمان که ابتدا با نام «تأثرات اولیه» نوشته شده بود پس از سالها انتظار سرانجام در سال ۱۸۱۳ منتشر شد. با وجود مخالفت اولیه ناشران این رمان به سرعت محبوبیت یافت و به یکی از آثار کلاسیک ادبیات تبدیل شد. غرور و تعصب تصویری دقیق و جذاب از زندگی اجتماعی در انگلستان قرن نوزدهم ارائه میدهد و همچنان الهامبخش نویسندگان و فیلمسازان بسیاری است.
خانم بنت آقای بینگلی را گزینهی مناسبی برای دختران خود میداند و دائماً تلاش میکند که توجه آقای بینگلی را به آنها جلب کند. رمان “غرور و تعصب” به عنوان بهترین اثر جین آستین محسوب می شود. این رمان یکی از بی نظیرترین رمان های ادبیات انگلیس است که نویسنده، فرهنگ مردم عامّ زمان خود را در قالب داستان به رشته تحریر در آورده است. شکل گیری روابط عاطفی، تغییر دیدگاه شخصیت ها و رویدادهای غیرمنتظره ای که روی می دهند در تار و پود داستان تنیده شده و جذّابیتی ویژه به آن بخشیده است. غرور و تعصب ، نوشته جین آستین از بهترین آثار ادبیات کلاسیک انگلیسی است .
جین که بزرگترین دختر بود با آقای بینگلی که سالی شش هزار پوند درامد داشت ازدواج کرده بود. مری و کتی دختران سوم و چهارم بودند و فکرشان از همه چیز آزاد بود و فقط اهل مطالعه بودند و دیدیم که در آخر در سن ازدواج باقی مانده بودند. این سه مضمون یعنی تصور اشتباه، پیش داوری و غرور در رمان بارها مورد بحث قرار می گیرد. شاید برای مخاطب امروزی درک این مساله کمی سخت باشد که چرا برای الیزابت بنت و خواهرانش ازدواج تا این حد مساله مهمی است. برای دختران امروزی ازدواج تنها راه پیش رویشان نیست و می توانند مسیرهای دیگری را در پیش بگیرند و حتی از نظر مالی مستقل از خانواده باشند. اگرچه دختران طبقه مرفه یا متوسط می توانستند به مدرسه بروند، باز هم این تحصیل تنها مزیتی بود که به واسطه آن می توانستند به خواستگارهای بهتری دست پیدا کنند و از خود تحصیل استفاده آن چنانی نمی کردند.
ثبت ديدگاه