بنابراین به دادوستدها، برنامهریزی برای مسافرت و اظهار عقیدههاشان ادامه میدادند. چگونه ممکن بود به فکر طاعون بیفتند که هم داد و ستد را فلج، هم سفرها را لغو و هم بحثها را بیهوده میکرد؟ گمان میکردند آزادند، حال آنکه تا موقعی که بلا هست، آزادی دیگر وجود ندارد. به عنوان دومین کتاب کلاسیک امسال تجربه هیجان انگیزی بود.
او همچنان عقیده دارد که طاعون آزمونی از سمت خداست، با این حال مردم را به مبارزه با آن فرا می خواند. کتاب طاعون، رمانی فلسفی به قلم نویسندهای ممتاز است که به بهترین شکل توانسته خلاقیت و استعداد ادبی خود را با نگاه انساندوستانه و دغدغهمندش پیوند بزند. از این منظر، این کتاب نمونهای درخشان از آمیختن فلسفه و ادبیات است.
خواندن رمان طاعون می تواند یکی از مفاهیم اصلی مورد توجه کامو را برای ما روشن کند. این که مرگ می تواند در هر زمانی، بدون هیچ دلیل و منطقی به سراغ انسان بیاید. ولی این پوچی نباید انسان را به وادی ناامیدی بکشاند، بلکه انسان باید با پذیرش این واقعیت به رهایی و رستگاری دست پیدا کند. آنچه که انسان باید از مواجهه با طاعون بیاموزد، روش تطبیق و سازگاری با آن است. و اینکه بپذیرد رنج انسان پایان ناپذیر و تمام نشدنی است. وقتی بیماری نیست، فکر مرگ هم سراغ آدم نمیآید و این احساس یکنواختی باعث میشود که زیبایی لحظههایی مثل سپیدهی صبح و شب و خیلی از دیدنیهای دیگر در تنبلی و ملال از دست برود.
فقط زمانی که دیگر کار از کار گذشته است و عملا امکان انکار شیوع یک بیماری کشنده در شهر وجود ندارد، مقامات حکومتی دست به اقدامات سختگیرانهی بهداشتی زده و شهر را قرنطینه میکنند. آلبر کامو در کتاب طاعون، اتفاقات شهری را به تصویر میکشد که بعد از شیوع بیماری طاعون، تمام راههای ارتباطی با آن قطع میشود. کامو در رمان طاعون به بررسی حالات و روحیات افراد در زمانهای مختلف این دوره پرداخته است. دشواری حفظ انسانیت به هنگام فرمانروایی مرگ، وحشت و پستی تصویری است که آلبر کامو، فیلسوف و نویسنده برنده جازه نوبل ادبی در کتاب طاعون پیش چشمان شما ترسیم میکند. این اثر مشهور که در سال 1947 برنده جایزه ویژه منتقدین شد، درباره فراگیری بیماری طاعون در شهری ساحلی است. این کتاب یک رمان فلسفی درباره رویارویی با مرگ و بیماری است، این طاعون میتواند هرچیزی باشد، فقر و ناآگاهی یا ظلم اکثریت.
ادبیات فلسفی، ادبیات پادآرمانشهری یا ادبیات اگزیستانسیالیستی هم میتوانند جزو انتخابهایتان باشند. در کتابها میتوان خواند که باسیل طاعون نه میمیرد و نه برای همیشه از صفحهٔ روزگار محو میشود. کامو در سال 1957 به خاطر پرداختن به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوانترین برندهٔ جایزهٔ نوبل و همچنین نخستین نویسندهٔ زادهٔ قارهٔ آفریقا بود که این عنوان را کسب کرد. پدر پانلو خطبه ای میخواند و اعلام میکند که طاعون مجازات خدا برای گناهان اوران است.
این سماجت مردم برای بیرونرفتن از شهر داستانی عجیب است. توصیه میکنم همزمان به شروع خواندن کتاب یک استیکی نوت بردارید و اسم شخصیت هایی که در کتاب با آنها مواجه میشوید را درونش بنویسید. استیکی نوت را به صفحه اول کتاب بچسبانید تا بتوانید اسامی را وارد کنید و اگر در میان خواندن کتاب اسم شخصیتی یادتان رفت به آن مراجعه کنید.
بهطوری که حتی شخصیتی مثل رامبر که از ابتدا تنها به فکر فرار از این شهر و پیدا کردن خوشبختی شخصی و فردیاش در کنار معشوقهاش بود، به یکباره تصمیم میگیرد کنار جمع بماند. در واقع او بدبختی همگانی را به خوشبختی شخصی ترجیح میدهد. اگر آدم یکبار تسلیم شود، دیگر نمیتواند به این کار ادامه ندهد. سه اثر معروف کامو با نامهای بیگانه، کالیگولا، افسانه سیزیف بیش از هر چیز سبک نوشتاری او را معرفی میکنند و موضوع محوریشان پوچی است. اما مسئله همانطور که از هر نویسنده ای بر می آید طاعون نیست. آنچه در کتاب به آن پرداخته میشود مواجهه افراد با شر است.
عموما به طور مطلق کسی حق ندارد در غیاب آدم، کاری یا حرفی را به او نسبت بدهد. قدری هم بستگی به توانایی ذهنی شما دارد که موضوعهای این چنینی را دستهبندی میکند. طاعون به نوعی فرمان عدالت واقعی را به اجرا میگذاشت که هیچکس برتر از دیگری نیست. هر چند برای مردههای نظامی ترفیع درجه و مدال در نظر گرفتند. مدال واقعی، مدال طاعون بود که نیازی به دفتر و رییس و درجه و بالای شهری و پایین شهری بودن نداشت. و این جمله آخر دال بر کشانده شدن آدمها از کابوسی به کابوس دیگر، همان چیزی است که کامو عمیقا به آن باور دارد.
او با پدر پانلو، کشیش شهر که اعتقاد دارد طاعون عذاب خداست و باید در برابر آن تسلیم بود، مباحثاتی دارد. آلبر کامو (Alber Camus) یکی از فلاسفهٔ بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است. در سال ۱۹۵۷ به خاطر اینکه با صمیمیت روشنبینانهاش مسئلهی وجدان انسان در عصر حاضر را آشکار ساخته است و ارزشآفرینی حائز اهمیتی در ادبیات ایجاد کرده است، جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد. او در دانشگاه الجزیره تحصیل کرد و تا پیش از آنکه در سال ۱۹۳۰ گرفتار بیماری سل شود دروازبان تیم فوتبال این دانشگاه بود.
داستان در شهر اران الجزایر رخ میدهد، موشهای صحرایی میمیرند و کمی بعدتر نوبت به مردم میرسد. راوی دکتر ریو است و با همکارش دکتر کاستل به درمان بیماران مشغول هستند. کتاب در بستری فلسفی به توصیف وضعیت شهر، ناتوانی مسئولان و سرانجام قرنطینه شدن مردم در شهر و مصایبی که رخ میدهد، میپردازد. داستان رمان طاعون در یک شهر ساکت و آرام در کشور الجزایر اتفاق می افتد.
ثبت ديدگاه