دروغ ها حتی در کوچک ترین موارد می توانند تبدیل به یک الگوی خطرناک شوند که نه تنها به فرد دروغگو آسیب می زند، بلکه بر روابطش با دیگران نیز تأثیر منفی می گذارد. دروغ ها مانند یک ویروس هستند که از فردی به فرد دیگر منتقل می شوند و جامعه ای پر از عدم اعتماد و بی صداقتی را به وجود می آورند. هر زمان که ما دروغ می گوییم، خود را از حقیقت دورتر می کنیم و در نهایت به دنیایی پر از سردرگمی و فریب می رسیم. در کتاب هریس به نقد مفهوم اراده آزاد می پردازد و استدلال می کند که ما در واقع هیچ اراده آزاد واقعی نداریم.
او داستاننویس خلاق و موفق ژانر جنایی و معمایی، سال 1977 در بریتانیا متولد شد. روث ور با رمانهای جذاب و هیجانانگیزی مانند «در یک جنگل تاریکِ تاریک» و «زن کابین شماره 10» به شهرتی کمنظیر دست یافت. وی تحصیلات خود را در دانشگاه منچستر تمام کرد و به پاریس نقل مکان نمود و در این مدت به شغلهایی نظیر فروشندگی کتاب و تدریس زبان مشغول شد. از دیگر آثار او میتوان به «مرگ خانم وستاوی» و «چرخش کلید» اشاره کرد.
دلیلهای گفتنِ دروغ در زندگی زناشویی، مبحث مهم دیگری است که جینی گراهام اسکات، نویسندهی کتاب، به آن پرداخته. دروغگویی در زندگی زناشویی میتواند به تخریب اعتماد، فاصلهی عاطفی، و افزایش تنشها منجر شود و روابط زوجها را آسیبپذیر کند. دروغها، حتی اگر کوچک به نظر برسند، در بلندمدت، پایههای رابطه را تضعیف میکنند و باعث ایجاد مشکلات جدی در زندگی مشترک میشوند. چگونه دروغگویان را تشخیص دهیم و در دام رفتارهای فریبکارانهی آنان نیفتیم؟ تلاش پل اکمن در کتاب دروغ سرآمد تمام بدیها، صرف ارائهی پاسخی درخور و ثمربخش به این پرسش مهم شده است. موضوع اصلی کتاب به این حقیقت میپردازد که مردم در هنگام پاسخ به پرسشنامههای استاندارد، در مورد ماهیت واقعی خود صداقت ندارند. اما هنگام جستجو در اینترنت، با فرض اینکه یک جستجوی صادقانه است، افکار حقیقی خود را بیان میکنند.
هر دروغی یک حمله مستقیم به خودمختاری آنهایی است که این دروغ را تحویلشان میدهیم. هر چقدر هم خودش و من را نفی میکرد، زندگی درونیاش همیشه وجود داشت؛ حتی اگر در سایۀ انکارش پنهان شده بود. اضطرابی که همیشه همراهش بود، به زندگی درونیاش اشاره داشت که همواره منتظر توجه او بود. در این حالت، هیچکس برای درمان پیشقدم نمیشود؛ بلکه اضطرابها و علائم ماست که به امید یافتن آغوشی التیامبخش، ما را بهسمت درمان سوق میدهد. دروغ گفتن یک اشتباه ساده نیست که بتوان به راحتی از آن چشم پوشی کرد.
فردریکسون با بیش از ۲۵ سال سابقه درمانگری در حال حاضر به مدیریت برنامه آموزش رواندرمانی پویا کوتاهمدت فشرده در دانشکده روانپزشکی دانشگاه واشنگتن مشغول است. فردریکسون علاوه بر کتاب دروغهایی که به خود میگوییم دو کتاب و سی مقاله دیگر در حوزهی تخصصی خود منتشر کرده است. کتابهای او به فارسی، نروژی، دانمارکی و لهستانی ترجمه شدهاند و به زبانهای آلمانی، اسپانیایی و چینی منتشر میشوند. کتاب دروغهایی که ما به خودمان میگوییم نوشتهی جان فردریکسون نشان میدهد که چگونه چیزهایی که از روبهرو شدن با آن پرهیز میکردیم، تنها راه نجات ماست. ما بهوسیله افکار و روشهایی که دفاع نامیده میشوند، دائماً در تلاش هستیم تا به خودمان دروغ بگوییم و از مواجه شدن با حقایق زندگی خود اجتناب کنیم.
جان فردریکسون با بیانی ساده و نگاهی عمیق به مسائلی چون مرگ، زندگی و رنج به نگارش این کتاب پرداخته است که این زاویهی دید خود از نقاط قوت کتاب به حساب میآید. در فصل اول این کتاب، فردریکسون به مخاطب کمک میکند تا روندی را که درمانگر برای کمک به ما برای دیدن علائم ناخوشیاش طی میکند، دریابد. فردریکسون در فصل دوم کتاب به بررسی رنج و دلیل اینکه چرا دروغ میگوییم میپردازد. فصل سوم کتاب روشهایی که هر فرد خود را فریب میدهد و حقیقت را برای خود تحریف میکند بیان میکند. پس از آشنایی با شیوههای فریب خود، در فصل چهارم مخاطب با مرحلهی مرگ انکار و برداشتن نقاب فریبکاریاش روبهرو میشود. در فصل پنجم، پس از رها کردن دروغهایی که به خود میگوییم، برای دیدن حقیقت شنوا و بینا میشویم و در فصل پایانی، و برای شفا یافتن، به پذیرش حقیقت دعوت میشویم.
ثبت ديدگاه