خانم و آقای کالینز کنار دروازه ایستادند تا با دوشیزه دو بورگ صحبت کنند. سِر ویلیام درست در درگاه خانه ایستاد و هر وقت دوشیزه دو بورگ آن‌ طرف را نگاه می‌کرد، برایش تعظیم می‌نمود. ماریا از یک پنجره به پنجره‌ای دیگر می‌دوید تا دید بهتری داشته باشد. دختر بانو کاترین خشک و رسمی روی صندلی نشسته بود و داخل نمی‌آمد. آثار او سبک احساسات گرایی نیمه دوم قرن ۱۸ را به باد انتقاد گرفته و به نحوی دوره انتقالی به رئالیسم ادبی قرن نوزدهم را تسهیل ساخته است.

لیدیا هم خودرأی و بی دقت بود که به سختی به حرف های شان گوش می داد. هر موقع افسری در مریتون می گشت برایش دلبری می کردند و زمانی که حوالی لانگبورن می گشتند، همیشه به مریتون هم می رفتند. دلواپسی برای جین هم نگرانی همیشگی اش بود و توضیحات آقای دارسی، نظر خوبی که نسبت به آقای بینگلی داشت را حفظ می کرد وهم این حس را در او تقویت می کرد که جین چه موجود نازنینی را از دست داده است. علاقه بینگلی، صداقتش را نشان می داد و رفتارش همه اتهّامات به غیر از اعتماد کورکورانه به دوستش را از بین می برد.

این کتاب را می‌توانید به صورت آنلاین و یا با دانلود و بدون نیاز به اینترنت در نرم افزار فراکتاب بشنوید. بلافاصله بعد از آن، دختر کوچک خانواده با ویکهام فرار می‌کند و آبروی چندین ساله‌ی خانواده‌ی خود را زیر سوال می‌برد. در این شرایط آقای دارسی تمام تلاشش را می‌کند تا ویکهام را با پول متقاعد کند تا دست از این بی‌آبرویی بردارد. وقتی الیزابت تلاش‌های صادقانه‌ی دارسی را می‌بیند به او علاقه‌مند می‌شود و … اقتباس‌های زیادی از این رمان طی سالیان ساخته شد که مینی‌سریال سال 1995 از معروفترین آن‌هاست. «کالین فرث» در این کار نقش آقای «دارسی» و «جنیفر ایلی» به جای «الیزابت» ایفای نقش می‌کرد.

«جین آستین» نویسندۀ مشهور و بزرگ انگلیسی که در پرورش سبک رمانتیک نقش پررنگی داشته، در مهم‌ترین کتابش ماجرایی عاشقانه را با نگاهی فلسفی و اجتماعی بررسی می‌کند. غرور و تعصب دو کلیدواژه‌ای هستند که تمام چالش‌ها و تعارض‌ها را در بین دو شخصیت اصلی داستان، «الیزابت» و «دارسی»، به وجود می‌آورند؛ دو مفهومی که به درستی تداعی‌گر زمینۀ مذهبی و باورهای مسیحی بریتانیای آن زمان هم هست. به همین دلیل در خلال داستان، که با بیان شاعرانۀ و توصیفات زنانۀ جین آستین تلفیق شده، با وضعیتی کاملاً انسانی مواجه می‌شویم که روان‌شناسی امروز آن را خمیرمایۀ احساسات اساسی ما می‌داند.

آشنایی این‌دو رفته‌رفته عمیق‌تر می‌شود و علاقه‌ی شدیدی بین آن‌‌ها شکل می‌گیرد. علاقه‌ای که این‌دو را به سوی ایامی هیجان‌انگیز و البته غم‌انگیز می‌کشاند. او می‌گوید آسیب‌دیدن در این دنیا اجتناب‌ناپذیر است، اما ما باید انتخاب کنیم که به چه کسی اجازه دهیم به ما صدمه بزند و او از انتخاب خود خوشحال است.

این داستان تاثیرگذار و جریان‌ساز، هنوز هم محتوایی داغ و به‌روز دارد و چه‌بسا که پس از دو قرن، نیاز جامعه به درک کردن پیام آن بیشتر هم شده باشد. در رمان “غرور و تعصب”‌داستان پیرامون خانواده بنت شکل می‌گیرد که پنج دختر دارند. با آمدن دو مرد جوان ثروتمند با نام آقای بینگلی و دوستش آقای دارسی به همسایگی‌شان، خانم بنت امیدوار می‌شود تا دخترهایش ازدواج کنند و سامان بگیرند. کتاب غرور و تعصب به قلم جین آستن، از جمله معروف‌ترین و محبوب‌ترین رمان‌های تاریخ ادبیات است که شخصیت اصلی داستان یعنی الیزابت، یکی از جذاب‌ترین شخصیت‌پردازی‌ها در ادبیات جهان را داراست.

این داستان یکی از پرطرفدارترین رمان‌های ادبیات انگلستان محسوب می‌شود و راه را برای داستان‌های ادبیات مدرن همراه ساخته است. ادامه‌ی علاقمندی به این کتاب منجر به سازگاری‌های چشمگیر و فراوانی رمان‌ها و داستان‌هایی برگرفته از شخصیت‌های آستن شده است. رمان غرور و تعصب (Pride and Prejudice) از زمان انتشارش در قرن نوزدهم تا به امروز، برای هر خواننده‌ای، با هر زبان، ملیت و فرهنگی، جذاب و خواندنی بوده است و جزو آثار ماندگار ادبیات کلاسیک جهان به شمار می‌رود. تاکنون بیش از 20 میلیون نسخه‌ی انگلیسی از این کتاب در جهان به فروش رسیده است که البته روزبه‌روز بر این رقم افزوده می‌شود.