مردم پیشرو ایتالیا، لزوم اتحاد این کشورها و ایجاد یک دولت واحد را احساس کرده بودند و به خاطر استقلال ملی بر ضد فرمانروایی اتریشیها به مبارزه میپرداختند. قهرمان این داستان آرتور است؛ اما ویژگی متمایز او با قهرمان ها ارجحیت وجه انسانی اش با وجه اسطوره ای با ویژگی های خارق العاده است. او هم انسانی است با تمام خشم ها و كینه های شخصی، آمیزه ای از درد و رنج است. قسمت های ابتدایی رمان با پیروی از سبك پاستورال آثار تولستوی به ایمان و اعتقادی پاك و به دور از تزویر می گذرد كه با همنشینی با طبیعت بكر كوه های آلپ تصویری از ایمان به مسیح می آفریند. مجادله ی انتهایی خرمگس و مونتانلی بار دیگر مفهوم انتزاعی ایمان و باور به مسیحیت را تایید می كند. دیالوگ های عمیق و چندآوایی میان آن دو، شیطان و خدای سارتر را به یاد می آورد كه ریشه هایی از رئالیسم روانكاوانه داستایفسكی را با خود به همراه دارد.
آرتور در سازمانی به نام ایتالیای جوان عضو است، سازمانی که با هدف بیرون کردن ارتش اتریش با کمک مردم تشکیل شده است. اما آرتور از موضوعات و مسائل این سازمان به مونتانلی حرفی نمیزند. در این سازمان عاشق دختری به اسم جما میشود، اما جما دلباختهی فرد دیگری در سازمان است. پس از مدتی اتفاقاتی رخ میدهد که آرتور مجبور میشود از کشورش فرار کند. فراری که زندگی او را به جهنمی دردناک تبدیل میکند، اما او بخاطر عشقی که به جما و ایمانی که به آزادی ایتالیا دارد، همهی این سختیها را تحمل میکند و بازمیگردد. داستانی سیاسی و فلسفی دربارهی یک جوان کاتولیک انقلابی که از خواندن پشیمان نخواهید شد.
برای دریافت رمان خرمگس و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتابها و نظرات کاربران درباره کتابها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید. وینیچ در این کتاب سیمای انسانهایی را مجسم کردهاست که برای کسب آزادی ،استقلال و حقوق اجتماعی خود دست به مبارزه میزنند و در این راه از مرگ نیز هراسی ندارند .عشق در این کتاب مقامی ارجمند دارد. نقش اصلی این کتاب آرتور برتن است که یک انگلیسی مقیم در ایتالیا در زمان سلطه اطریشیها بر این کشور است، او پس از شکست عشقی خود دست به یک ماجراجویی بزرگ میزند و بعدها دوباره به ایتالیا بازمیگردد و در یک گروه انقلابی به کار مشغول میشود.
کتاب خرمگس با عنوان اصلی The Gadfly اثری از اتل لیلیان وینیچ است که برای اولین بار در سال ۱۸۹۷ منتشر شد. آرتور، دانشجوی فلسفهای است که برای یادگیری تعلیمات کلیسا به ایتالیا سفر کرده است. او رابطهی استاد-شاگردی صمیمانهای با پدر مونتالی برقرار کرده و نزد او تعلیم کشیش شدن میبیند. بعد از ترفیع گرفتن پدر مونتالی و جایگزین شدن کشیش دیگری در کلیسا، مسیر زندگی او دچار تغییر میشود. آرتور عضو سازمان ایتالیای جوان، سازمانی با هدف بیرون راندن ارتش اتریش با کمک مردم است و حرفهای کشیش باعث میشود او و افراد دیگری از سازمان به زندان بیفتند.
تمام اعتقادات مذهبی او و كسی كه برای او تا این اندازه قابل احترام بوده در مقابل چشمانش فرو می ریزد؛ اما تغییر در این مسیر با رنج های مسیح گونه همراه است. در واقع رابطه ی كاردینال و آرتور تركیبی است از عشق پدر، فرزند گونه ای بی آلایش كه آرمان پسر و ایمان پدر بر آن سایه انداخته است. هردوی آن ها نمی توانند از آرمان خود دست كشند و همین امر موجب نابودی هر دوی آن ها می شود. داستان کتاب در ایتالیای تحت نفوذ اتریش در دهه ی 1840 میلادی می گذرد که دورانی پر از آشوب و خیزش بود. کتاب داستان ایمان، بیداری از خواب و خیال، دگرگونی، عشق و شجاعت است.
ثبت ديدگاه