“جز از کل” نهتنها داستانی درباره یک خانواده است، بلکه سفری است به قلب تفکرات بشری. این کتاب شما را با واقعیتهای تلخ زندگی روبهرو میکند، اما در عین حال، شما را به کشف زیباییهای نهفته در همین واقعیتها دعوت میکند. داستانی که در آن، جزئیات زندگی به اندازه کلیات آن اهمیت دارند و تصمیمهای کوچک میتوانند پیامدهای بزرگتری را رقم بزنند. تولتز با استفاده از روایتی چندلایه و زاویهدیدهای مختلف، داستانی خلق کرده که شما را به چالش میکشد.
داستان های متنوع موجود در رمان جز از کل به همراه وقایع متعدد و مفاهیم گوناگون موجب شده که توصیف این رمان بسیار دشوار باشد. به طور کلی می توان گفت که کتاب جز از کل داستانی جذاب و پرکشش، نثری روان و درون مایه ای فلسفی دارد. قطعاً این کتاب می تواند بسیار سرگرم کننده باشد، زیرا غنی از روایت های گوناگون و جملات ژرف و پر معناست. به قول خود اقای خاکسار نقد ترجمه در ایران تبدیل به مچ گیری شده است. یکی از نقدهای اساسی به این اثر، سانسور گسترده در کتاب بوده که تا حدی به تغییر برخی جزئیات داستان منجر شده است. سرعت گرفتن زمان به این معناست که در دنیای مدرن همه چیز، همه ساختارها، نهادها، مشاغل و در یک کلام کلیت زندگی در یک چارچوب زمانی، درک و اداره میشود.
جسپر دین در تمام عمرش هرگز نتوانست تصمیم بگیرد که به پدر پارانوئیدش ترحم کند، از او متنفر باشد، یا او را به قتل برساند. مارتین مردی بود که همه چیز را بیش از حد تحلیل میکرد و خِرد خود را به تنها پسرش منتقل میکرد. اما حالا که مارتین فوت کرده است جسپر میتواند عمیقاً به مردی که او را در اسارت فکری کامل بزرگ کرده است فکر کند.
نویسنده شخصیتهای این قصه را باکمی بزرگنمایی در میان داستانی پرفرازونشیب قرار داده و آنها را محکوم به زندگی و ادامهٔ حیات کردهاست. این رمان بلند دربارهٔ آزادی، روح، عشق، مرگ و معنای زندگی صحبت میکند. ترجمه این کتاب توسط پیمان خاکسار به دلیل شیوایی کلام، حفظ کمدی تلخ داستان و امانت داری دقیق مترجم از متن اصلی، به عنوان بهترین ترجمه کتاب جز از کل در ایران میتوان معرفی کرد.
مخاطب فارسی زبان به مدد این ترجمه، ارتباط بسیار خوبی با متن و داستان رمان برقرار می کند. حال و در پایان بررسی کتاب جز از کل به بحث ترجمه خواهیم پرداخت. یادداشت های زیرزمینی نیز مخاطب را به تفکر در باب وضعیت حال، یعنی وضعیت جاری در زمان نگارش اثر واداشت، کار بیشتری نکرد، ریشه یابی نکرد، راه درمان نداد. صرفا ایده بود، ایده ای که به تفکر منجر شد و تفکری که به عمل منجر شد! اگر این را میگویم به این دلیل است که گمان میکنم حداقل کاری که آثاری مانند جز از کل میکنند این است که بشر مدرن استحاله شده از هویت را (این از قضا برای ما ایرانیان بسیار جذاب است) به اندیشه در باب عصر مدرن وا میدارد. آری، موافقم، تلاشی برای ریشه یابی علت این بی هویتی، سردرگمی و انزوا نمیکند.
ثبت ديدگاه