به اندازهٔ کافی صندلی یا خوشبختی وجود ندارد که به همه برسد، همین‌طور غذا، همین‌طور شادی، همین‌طور تخت و شغل و خنده و دوست و لبخند و پول و هوای تمیز برای نفس کشیدن… و موسیقی همچنان ادامه دارد. من یکی از اولین بازنده‌ها بودم و داشتم فکر می‌کردم آدم باید در زندگی صندلی خودش را همراه داشته باشد تا محتاج منابع عمومی روبه‌کاهش نباشد. در وصف شخصیت‌های داستان می‌توان گفت که هرکدام از آنها صاحب اندیشه‌ای مخصوص به خود هستند. نویسنده خارج از ماجرا ایستاده و به هرکدام از آنها نوعی تفکر بخشیده و خود به تماشای ظهور و بروز آن اندیشه در بستر روایت نشسته است.

قهوه‌تان را بردارید و تا انتها این مطلب را دنبال کنید. اگر به خواندن رمان علاقه دارید باید بگویم جز از کل موضوع غیر از عشق و عاشقی دارد و با وجود طولانی بودن شما را خسته نمی‌کند. همچنین در حالی که از خواندن متن فلسفی این کتاب لذت میبرید، همزمان به فکر فرو رفته و با جملاتی خنده دار نیز مواجه می‌شوید. کتاب جز از کل، اولین کتاب نویسنده استرالیایی یعنی استیو تولتز است که در سال ۲۰۰۸ در هفت فصل منتشر و با استقبال زیادی مواجه شد. بسیاری از منتقدین معتقد هستند که کتاب جز از کل پرافتخارترین کتاب تاریخ ادبیات استرالیا محسوب می‌شود و همه این افتخارات برای اولین اثر، چیزی است که کمتر نویسنده‌ای توانسته است به آن دست پیدا کند.

وقتی از دنیا کنار می‌کشی دنیا هم به همان اندازه از تو کنار می‌کشد. وقتی این همه تلاش می‌کنی یک نفر را فراموش کنی خود این تلاش تبدیل به خاطره می‌شود بعد باید فراموش کردن را فراموش کنی و خود این هم در خاطر می‌ماند. و به این نتیجه می‌رسد تنها چیزی که با خود به گور می‌برد شرم زندگی نکردن است. او به جاودانگی علاقه دارد، از مرگ می ترسد و مصمم است عقاید خود را به پسرش جاسپر تلقین کند. آسترید در دوران بارداری دچار افسردگی و جنون می شود و تصاویر ترسناکی نقاشی می کند. او سرانجام بعد از تولد فرزندش، جاسپر، خودش را می کشد.

همان‌طور که گفتم، من و تری ساختار بدنی متفاوتی داشتیم. حرکات او نرم، راحت، با اعتماد به نفس و چابک بود در حالی که حرکت من پرزحمت، دردناک، با تردید و کند بود. ← فقط یک دوست داشتم ولی تمام سعی‌ام این بود که تعدادشان را بیشتر کنم. چون برای زنده ماندن حداقل دو دوست‌ لازم داشتم؛ برای روز مبادایی که یکی‌شان مریض می‌شد و مدرسه نمی‌آمد. برخی از مشهورترین فیلسوفان این حوزه، ژان پل سارتر، فردریش نیچه، سورن کی‌یرکگور و فئودور داستایوفسکی هستند.

ساده است زندگی کردن مطابقِ نظرِ دنیا؛ ساده است در انزوا زندگی کردن مطابقِ میلِ شخصی؛ ولی مردِ بزرگ کسی است که در میانه‌ی جمع قادر است از استقلال و تنهایی‌اش لذت ببرد. ← جوان‌تر از آن بودم که از پیری بمیرم و پیرتر از آن‌که جزء آمار مرگ‌ومیر نوزادان به حساب بیایم. در دوره‌ی وحشتناکی از زمان که آدم‌ها چاره ندارند، جز نفس کشیدن. سلام، خیلی ممنون از وبسایت خوبتون…میخواستم این کتاب رو به شخصی هدیه کنم اما مطمئن نبودم و با خوندن این مطلب مطمئن شدم.ممنونم. کتاب جز از کل به لحاظ ساختار یک کاخ هنر ی و صور خیال است که هر کسی که ذره ای نویسندگی یا خدای نویسندگی باشد باید این کتاب را بخواند . در مورد محتوی باید بگم که ابعاد گوناگون دارد درونمایه ی فلسفه ، روانشناسی با رویکرد های گوناگون از جمله روان_ تحلیلی ، شناختی ، زیستی ، محیطی و … .

اگر کودکی‌‌ام یک چیز به من آموخت، آن چیز این است که تفاوت‌‌های بین ثروت‌مندان و فقرا اهمیتی ندارند، این شکاف بین سالم و بیمار است که رخنه‌‌ناپذیر است. آدمی‌زاد را فقط وقتی تنها است می‌شود تحمل کرد. متنفرم از این که هیچ‌کس نمی‌تواند بدون این که یک ستاره از دشمنش بسازد قصه‌ی زندگی‌اش را بازگو کند. آدم‌های زشت هم می‌دانند زیبایی چیست، حتی اگر آن را ندیده باشند. گوش کن، آدما شبیه زانویی می‌مونن که یه چکش کوچولوی لاستیکی بهشون می‌خوره. من نمی‌خوام چکش باشم چون نمی‌دونم زانو چه واکنشی نشون می‌ده.