در کنار این داستان، ماجراها و شخصیت‌های دیگری هم وجود دارد. معلم جوان خانه ژنرال، که جوانی ساده، خوش‌باور و عین حال زبان‌دراز است عاشق نادختری ژنرال یعنی پولینا است. پولینا دقیقا همان چیزی است که مانع جدا شدن الکسی ایوانویچ از خانواده ژنرال می‌شود.

الکسی سعی می کند دیوار نظم مستقر در روسیه را بشکند، اما در عوض در مارپیچ نزولی بی حد و حصر شرط بندی و ضرر فرو می رود. «قمارباز» بیانی از سبک زندگی و مقایسه‌ی بین دوطبقه‌ی بورژوا و اشراف با طبقه‌ی دهقان و مردم پایین‌دست است که به قلم یکی از شاهکارترین نویسندگان تاریخ ادبیات روسیه «فیودور داستایوسکی» به نگارش درآمده است. اشرافی که زمان و سرمایه خودشان را به بطالت و هرزگی می‌گذرانند و به ادب و رفتار اشرافی و بالا مقام تظاهر می‌کنند و این در حالی است که حتی اگر ورشکست هم شوند این رویه را ادامه می‌دهند.

راوی رمان قمارباز، آلکسی ایوانویچ است، معلم سرخانه فرزندان یک ژنرال که با آن‌ها زندگی می‎کند. ژنرال هر وقت به خارج از کشور سفر می‎کند در شهری با عنوان رولتن‎بورگ اقامت می‌کند .ماجرا ازآنجا آغاز می‎شود که شخصیت‎های رمان در انتظار رسیدن خبر مرگ پیره‎زنی هستند که قرار است میراثش به ژنرال برسد. ژنرال با این ثروت می‌خواهد دل زنی فرانسوی بنام مادام بلانش را به دست آورد.

به همین خاطر آثار این نویسنده چه در دوران قدرت‌گیری حکومت‌های قرن بیستم و چه امروزه با چالش‌های زمانه تناسب دارند. او به خصوص به افکار و ایده‌هایی که پس از ده سال تبعید و بازگشت به سن پترزبورگ در میان روشنفکران رواج یافته بود به دیده شک می‌نگریست. الکسیس سعی می‌کند از دیوار نظم مستقر در روسیه عبور کند، اما در عوض در مارپیچ رو به پایین بی‌پایان قماربازی و باخت غرق می‌شود.

شخصیت‎های دیگر داستان نیز هر یک به‌نوعی با این ثروت و نیازی که به آن دارند به این ماجرا پیوند خورده‎اند.راوی در طول این اقامت‎ها در دام عشق پولینا ، خواهرزن ژنرال، می‎افتد. زنی بوالهوس که به آلکسی مقداری پول قرض داده و او را سر میز قمار می‎فرستد. برد‎های اولیه کام آلکسی را شیرین می‎کند اما اندک زمانی بعد باخت‎ها و تلخ‌کامی‌ها از راه می‎رسند.

داستان از جایی شروع می‌شود که وی به عنوان معلّم سرخانهٔ نوه‌های ژنرال در استخدام او است. نظر شما در مورد کتاب قمارباز چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید نظرات خود را با ما و همه‌ی کاربران کافه‌بوک در میان بگذارید. به طور کلی، “قمارباز” کتابی است که به دلیل تحلیل‌های عمیق روان‌شناختی، داستان جذاب و قلم تاثیرگذار داستایفسکی، می‌تواند برای مخاطبان متنوعی تجربه‌ای ارزشمند و غنی را فراهم کند. همچنین اگر به مطالعه معرفی کتاب از جنبه روانشناسی علاقه‌مندید، مقاله «نقد و تحلیل کامل کتاب بادبادک باز اثر خالد حسینی | شخصیت‌ها، زمینه‌های اخلاقی و اجتماعی» را فراموش نکنید.

عده‌ی زیادی او را یکی از بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین نویسنده‌ها در خلق آثار روان‌شناختی می‌دانند. در رمان «قمارباز» که در این مقاله قصد تحلیل آن را داریم، او جنبه‌های مختلف زندگی یک بیمار «خودشیفته» و «معتاد قمار» را نشان می‌دهد. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیت‌های داستان است. سوررئالیست‌ها مانیفست خود را بر اساس نوشته‌های داستایوفسکی ارائه کرده‌اند. اکثر داستان‌های وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی‌ست عصیان‌زده، بیمار و روان‌پریش. داستایِفسکی در آثار خود شخصیت‌هایی را حلاجی می‌کرد که حتی آدمکشی را زیر لوای مرام و اعتقادات ایدئولوژیک خود موجه می‌دانستند.

و به‌جای اين که به‌چيزهايی بينديشم که بايد انجام بدهم در زير نفوذ و تأثير احساساتی که به‌زحمت محو و فراموش شده‌اند به‌سر می‌برم. در زير نفوذ يادگارهای زمان‌های تازه‌گذشته و در زير نفوذ اين تندباد تازه که مرا آن طور به‌همراه خود بُرد و مثل خاشاکی به‌گوشه‌ای افکند. بحث قمار بحثی اساسی است و نویسنده درصدد مطرح کردن نوعی فلسفه زندگی است که همه چیز برپایه شانس و اتفاق است و هیچ چیز قطعی نیست. قماربازها بین گزینه های محدودی که دارند، انتخاب می کنند و نتیجه براساس شانس معلوم می شود.