سوئیتی که خواهرزنش اجاره کرده بود، در کوچه‌ای بسیار آرام و نزدیک دانشگاه دخترانه دی قرار داشت. کمرش به خاطر وزن کیسه‌های پر از میوه‌ای که زنش اصرار داشت با خودش ببرد، خم شده بود. در آن کیسه‌ها چندنوع میوه قرار داشت؛ نارنگی، هلو، سیب‌هایی از جزیره جیجو و حتی مقداری توت فرهنگی خارج از فصل. هان با هونگ یونگ هی، منتقد و استاد دانشگاه سایبری کیونگ هی ازدواج کرد و یک پسر دارد که با او یک کتاب‌فروشی در سئول را می‌گرداند. وقتی که او به این چیزها فکر می‌کرد خواهر زنش به کفش‌هایش خیره شده بود. دستش را دور لیوان حلقه کرده بود و کمرش را مانند جوجه‌ای کوچک قوز کرده بود تا گرم شود.

کتاب گیاهخوار با نگارشی ماهرانه و قصه‌ای گیرا که به سه بخش تقسیم شده است، رمانی تمثیلی است. در این رمان نویسنده به وسواس‌های فکری، انتخاب و تلاش‌های متزلزل انسان‌ها به مثابه زندانیانی اسیر تن، در درک یکدیگر می‌پردازد. کتاب گیاهخوار (The Vegetarian) اثری زیبا و تاثیرگذار درباره عصیان آدمی دربرابر خشونت‌ها و اجبارهای زندگی‌ست. داستانی غم‌انگیز که روح انسانی را هدف قرار داده و نویسنده نیز زنی را به عنوان شخصیت اصلی انتخاب کرده است که می‌خواهد خودش را از شر تمام خشونت‌هایی که درون و برون زندگی‌اش را احاطه کرده، رهایی دهد و طعم آزادی را بچشد. داستانی قدرتمند و تمثیلی که ابعاد پیچیده روح انسانی را به تصویر می‌کشد. در سال 2016 رمانی از آسیای شرقی به انگلیسی ترجمه شد که تحسین خوانندگان و منتقدان را برانگیخت و رسانه‌های معتبری همچون مجله تایم، وال استریت ژورنال، نیویورک تایمز، پابلیشرز ویکلی، اکونومیست، هافینگتون پست و…

تاکنون چند اثر از جمله کتاب گیاهخوار از این نویسنده در ایران منتشر شده است. هان کانگ بر خلاف انتظارات، از ترجمه‌ی اسمیت دفاع و او را مترجم اختصاصی رمان‌هایش معرفی می‌کند. اسمیت نیز این اثر را ترجمه‌ای وفادار و در عین حال خلاقانه از گیاهخوار می‌داند. در توضیح این اقدام مترجم می‌توانیم به کتاب دن کیشوت با ترجمه‌ی منحصر‌به‌فرد استاد محمد قاضی اشاره کنیم. علی‌رغم تمام این چالش‌ها، گیاهخوار در سال 2016 تبدیل به اولین کتاب کره‌ای شد که جایزه‌ی مَن‌بوکر6 نویسنده و نیز مترجم را از آن خود کرد.

روابطش را به ضعفا و ناتوان‌ها محدود می‌کند تا خود را سرآمد و قدرتمند جلوه دهد؛ به عبارتی، آقای چئونگ خود را در حصار «معمولی بودن» به دام انداخته و این صفت چنان در وجودش خوش نشسته و در او نهادینه شده است که حتی به وجود آن می‌بالد! معمولی بودن به او حس مفید بودن را القاء می‌کند، از این رو هیچ کوششی را در جهت پیشرفت و رشد شخصیتش لازم نمی‌بیند. او از تعامل با یئونگ‌هی سر باز می‌زند و در خوش‌بینانه‌ترین حالت، تنها از کابوسی مطلع می‌شود که به کابوس زندگی‌اش بدل شده است. او در همان سالی که کار در مؤسسه هنر سئول را آغاز کرد، یعنی سال ۲۰۰۷، کتابی به نام «آهنگی برای خواندن آرام» را منتشر کرد که همراه با یک آلبوم موسیقی بود. هان تمام آوازهای این آلبوم موسیقی را خودش ضبط کرد و این کار را به اصرار هان جونگ ریم، نوازنده و کارگردان موسیقی، انجام داد.

هان کانگ در سال 2013، یک مجموعه‌شعر با عنوان «غروب را در کشو گذاشتم (I put the evening in the drawer)» را منتشر کرد و سال بعد با انتشار کتاب «اعمال انسانی»، رمان‌نویسی را پی گرفت. او در سال 2016، رمانی دیگر با عنوان «کتاب سفید (The White Book)» و سپس در سال 2021، کتاب «خداحافظی را پیشنهاد نمی‌کنم (I Do Not Bid Farewell)» را به چاپ رساند. اندرس اولسون، رئیس کمیته‌ی نوبل، معتقد است که هان آگاهی منحصربه‌فردی درباره‌ی پیوند بین روح و جسم دارد و همدلی بالای او درباره‌ی زندگی‌های آسیب‌پذیر و موضوعات مربوط به زنان در آثارش بسیار دیده می‌شود. از جمله کتاب‌های او که به زبان انگلیسی ترجمه شده‌اند می‌توان «دست‌های سرد تو»، «ما جدا نمی‌شویم»، «درس‌های یونانی»، «کتاب سپید» و «اعمال انسانی» را نام برد. به‌جز کتاب «گیاه‌خوار»،  «كتاب سپید و اعمال انسانی وی» نیز به زبان فارسی ترجمه شده‌اند.

این رمان از زندگی زنی کره‌ای به‌نام یئونگهای می‌نویسد که پس از دیدن خوابی وحشتناک، تصمیم می‌گیرد، دیگر هیچ وقت گوشت نخورد و گیاهخوار شود. گیاهخوار شاهکار ادبی هان کانگ و اولین رمان اوست که سال 2007 منتشر و در سال 2015 با ترجمه به زبان انگلیسی وارد عرصه‌ی ادبیات بین‌الملل شد. دبورا اسمیت5 ترجمه‌‌ی انگلیسی کتاب گیاهخوار را بر عهده گرفت؛ ترجمه‌ای که پس از انتشار موجی از انتقاد‌ها را به همراه داشت. عده‌ای معتقد بودند که برخی دیالوگ‌های کتاب از مرجع ضمیر نادرستی بیان شده است.