در فصل هفتم از این کتاب صوتی خواهید شنید که بسیاری از معامله گرها به خاطر ناشکیبایی در معامله دچار خطا و اشتباه می شوند. آن ها فورا وارد یک معامله و یا از آن خارج می شوند.تحلیلگر ها معتقداند معامله گری به همان اندازه که به قیمت ها مرتبط است با زمان هم ارتباط دارد. بعضی ها فکر می کنند با معامله گری می توان یک شبه پولدار شد، اما مطمئن باشیدبا این دیدگاه به سرعت پولتان را از دست می دهید.
در فصل سوم از کتاب صوتی هفت گناه کبیره در بورس آمده است که ریسک پذیری یکی از اجزاء موثر در معامله گری است، اما ریسک غیر ضروری به هیچ عنوان درست نیست.برخی از معامله گر ها ریسک پذیرند و از هیجان ناشی از ریسک مالی لذت می برند. برخی دیگر از معامله گر ها اینتجارت را تنها برای تجربه کردن هیجان انجام می دهند اما این که سود مستمرکسب کنند بسیار بعید است. در کتاب صوتی هفت گناه کبیره در بورس آمده است، برای این که در معامله گریدچار تشویش نشوید باید چهارچوب حفاظتی داشته باشید. یکی از انواع چهارچوب های حفاظتی، اعتماد به توانایی هایتان در راستای مدیریت وضعیت های مختلف است.
ما معامله گران بازار بورس پیوسته رفتارهایی از خودمان نشان می دهیم که باعث از دست دادن سود می‌شوند. در سطوح زیرین این رفتارها نگرش‌های احساسی ای نهفته اند که چنین رفتارهای ویرانگری را موجب می‌شوند. زمانی که اقدامی انجام میدهیم، قویاً بر این باوریم که به صلاح ماست و در عین حال به درست بودنش شک داریم.
در عالم معامله گری، زمان فکر کردن همان وقتی است که می خواهید وارد معامله شوید. معامله گری، یعنی روز کاری تان را به آخر برسانید و هر روز نسبت به روز قبل پرقدرت تر شوید.در این کتاب صوتی می شنوید که شاید شما از تجربه ی کافی برخوردار باشید، اما به سابقه ی برد هم نیاز دارید. یکی از روش های رسیدن به این سابقه ی برد انجام تمرینات ذهنیدر زمان مناسب است. از اشتباهاتتان برای پیشرفت و موفقیتتان استفاده کنید و هنگامی که معامله ای را با موفقیت انجام دادید خودتان را تشویق کنید. عنوان اصلی کتاب « Overcoming 7 deadly sins of trading » اثر روث بارونز روزولت ( Ruth Barrons Roosevelt ) می باشد. نسخه فارسی این کتاب با ترجمه امیر اسکندری در 178 صفحه به وسیله نشر هیرمند به چاپ رسیده است.
در فصل دوم از این کتاب صوتی می شنوید که طمع، نوعی خواستن بیش از اندازه است. هرگز سیراب شدنی نیست و هر اتفاقی بیفتد باز هم راضی نیست.توجه داشته باشید در برخی موارد اندکی طمع خوب است چون ریسک، به مقداری طمع و اشتیاق نیاز دارد و شما را به حرکت وا می دارد.در کتاب صوتی هفت گناه کبیره در بورس خواهید شنید که نقطه ی مقابل طمع، قناعت است. در معامله گری باید قید چیز باارزشی را بزنید تا چیز ارزشمندتر دیگری به دست آورید.به یاد داشته باشید طمع ما را کور می کند و فقط چیزی را می بینیم که دلمان می خواهد ببینیم. اغلب معامله گران احساساتی از قبیل وحشت، هراس، خوف، دستپاچگی، تشویش و تردید را تجربه کرده اند. این احساسات ناخوشایند به قصد ایجاد هشدار برایخطری غریب الوقوع در بدن ایجاد می شود. این خطر می تواند واقعی یا زاییده تصورات باشد و عکس العمل ما در برابر این احساس، فرار، مبارزه و میخکوب شدن است.در کتاب صوتی هفت گناه کبیره در بورس خواهید شنید که یکی از پادزهر های ترس، اشتیاق است.
نباید اجازه دهیم طمع ما را وا دارد که خارج از دامنه ی سرمایه گذاری مان دست به خرید و فروش سهام بزنیم.در این کتاب صوتی آمده است که برای کنترل طمع فهرستی از اقداماتی را تهیه کنید که نشانگر طمع سرزده شما در معامله گری است. اقداماتتان را فهرست وار بر روی کاغذ بنویسید وعبارات تاکیدی و تلقینی به کار ببرید تا این عبارات ترکیبی، به بخشی از وجودتان تبدیل شود. در فصل هشتم از کتاب صوتی هفت گناه کبیره در بورس خواهید شنید که یک معامله گر نمونه کسی است که بتواند علاوه بر مدیریت احساسات افراطی معامله گری،میان ویژگی های احساسی تعادل برقرار کند. یک معامله گر نمونه در ذهنش اهدافی دارد و برای مدیریت مالی خود اصول پایداری دارد.
زمانی که اقدامی انجام میدهیم، گویا بر این باوریم که به صلاح ماست؛ و در عین حال به درست بودنش شک داریم. بعدا شاید به این نتیجه برسیم که دیگر چنین اقدامی را تکرار نخواهیم کرد و باز هم تکرار میکنیم. دوباره، سه باره و ده باره تکرارش میکنیم و کوچکترین سودی به حالمان ندارد. این کتاب به معرفی ۷ نگرش و رفتار خطا در عالم بورس میپردازد که پیوسته سود معامله‌گران را به خطر میاندازد و در ادامه، راهکارهای عملی بر این گناهان مهلک را هم به ما میآموزد. برخی دیگر اسیر ترس می شوند و شکل معامله گری شان غیر قابل کنترل و پس از مدتی ترسشان به نوعی از افسردگی تبدیل می شود،در اینجاست که بورس را به طور کلی کنار می گذارند.
درس های ایلان ماسک برای کسب و کار و کارافرینی جهت سفارش و دانلود کتاب صوتی درس های ایلان ماسک برای کسب و کار و زندگی اینجا را کلیک… اگر خشمتان را انکار و سرکوب کنید، دچار افسردگی و ناخوشی های جسمانی می شوید و هرگز نمی توانید پیام خشم را درک کنید اما اگر هنگام خشم آن را بروز داده و عکس العمل نشان دهید،در این حالت شما تحت تاثیر احساساتتان هستید و کوچکترین قدرتی برای تفکر و معامله گری ندارید. نهایتا می توانید خشم خود را به رسمیت بشناسید، آن را ببینید و برایش برنامه ریزی کنید. این کتاب روش تفکر حین معامله گری را به شما می آموزد و قطعاً از دانستن اینکه این موضوع تا چه حد بر موفقیتتان اثر می گذارد، حیرت زده می شوید. ما معامله‌گرها، پیوسته در پی انجام اقداماتی هستیم که بالاترین میزان سود را برایمان بسازد.
او می داند هیچ شرایطی تا ابد پایدار نیست و باید با احتیاط عمل کند. و در آخر در این کتا صوتی می شنوید که معامله گر نمونه وظیفه شناس است وبر روی اهدافش متمرکز می شود و مهمتر از همه از خودش مطمئن است، همچنین درباره ی خودش و تجارتش باورهای مفید دارد. ساکت شو و انجامش بده جهت سفارش کتاب صوتی ساکت شو و انجامش بده اینجا را کلیک کنید کتاب ساکت شو وانجام بده اثر برایان تریسی می باشد. زمانی به معامله گری روی بیاورید که معامله گری را یک سرمایه گذاری هیجان انگیز و لذت بخش ببینید. بعضی مواقع طمع باعث می شود بدون فکر وارد معامله شوید و ترس از دست دادن فرصت یا پول را داشته باشید و همین باعث می شود در معاملات خود ضرر کنیم . اشتیاق تفکر ذهن را از آنچه نمی خواهیم رخ دهد بر می دارد و به سوی چیزی می برد که می خواهیم رخ دهد.
از خودتان به جای سوالات منفی سوالات مثبت بپرسید و به یاد داشته باشید شهامت از روی عادت شکل می گیرد و با تکرار اقداماتجسورانه، دفعات بعد برایتان آسان تر می شود. کتاب هفت گناه کبیره در بورس به معرفی هفت نگرش و رفتار خطا در عالم بورس میپردازد که پیوسته سود معامله‌گران را به خطر میاندازد. در فصل ششم از کتاب صوتی هفت گناه کبیره در بورس خواهید شنید که خشم جزء پدیده های همیشه حاضر معامله گری است. گاهی بازار و گاهی کارگزاران و گاهی معامله گران دیگر باعث خشممان می شوند.ما باید به آرامی و تعلل با خشم برخورد کنیم.کتاب صوتی هفت گناه کبیره در بورس می گوید اگر از احساساتتان آگاه باشید می توانید پیام خشم را دریافت کنید و اقدام موثر در برابر این احساس را انجام دهید. روث بارونز روزولت معتقد است معامله گرانی که بازار را سرشار از فرصت می بینند نیازی ندارند عاجزانه به معامله چنگ بزنند، چون فرصت بعدی را در چند قدمی خود می بینند.وقوع رویداد های تصادفی، به ما می آموزد که نمی توانیم در خرید و فروش سهام زیاده روی کنیم.
ثبت ديدگاه