کتاب شب های روشن همچنین به دلیل استفاده از نمادگرایی و استعاره قابل توجه است. کتاب شب های روشن به دوره ای در تابستان اشاره دارد که خورشید هرگز به طور کامل غروب نمی کند و فضایی اثیری و رویایی ایجاد می کند. این نمادی از احساسات شدید و احساس امکانی است که ناستنکا در طول برخورد کوتاه خود با غریبه تجربه می کند.
«شب های روشن» یک داستان کوتاه و بسیار زیبا از «فئودور داستایفسکی» است که داستان رمان در شهر سن پترزبورگ روسیه می گذرد و به ماجرای مردی جوان می پردازد که در حال نبرد با بی قراری های درونی خود است. داستان رمان شب های روشن، ترکیبی درخشان از رمانتیسیم و رئالیسم است و احساسات و عواطف مخاطب را به آرامی نوازش می کند.نسخه پیش رو با ترجمه سروش حبیبی توسط نشر ماهی منتشر و روانه بازار شده است. داستان کتاب شبهای روشن، دربارهی زندگی و احساسات پسر جوان تنهایی است که در شهر سنپترزبورگ برای خود میچرخد. او درددلها و دلتنگیهایش را با خیابانها و در و دیوارهای شهر قسمت میکند.
دنیایی از جنس سکوت، از جنس آرامش، از جنس آگاهی و از جنس یه روز بارونی که توی خلوت خودت نشستی و قشنگترین لحظات رو برای خودت داری. آیا این نعمت برای سراسر زندگی یک انسان کافی نیست؟یک دقیقه خوشبختی برای مرد خیالباف داستان ما چیز کمی نیست، میتونه یک عمر با تکرار این لحظه زندگی کنه. پس از تحویل کتاب حتما از طریق انتهای سایت قسمت پیشنهاد و انتقادات نظر خود را ثبت کنید.
شهر خود به شخصیتی در داستان تبدیل می شود و به روایت عمق و غنا می بخشد. ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم. سراج بوک متشکل از تیمی جوان، با استعداد و علاقهمند به کتاب از سال ۱۳۹۶ فعالیت اینترنتی خود را شروع کرد. مثلا به یاد دارم که همینجا، درست یک سال پیش، همین وقت، همین ساعت در همین پیادهرو، درست مثل حالا تنها و مثل حالا غمگین و سرگردان بودم. اگر از علاقهمندان به کتابهای صوتی هستید میتوانید کتاب صوتی شب های روشن را هم بشنوید و لذت ببرید.
با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام میکنم. بازی او از شخصیت هایی با روان پریشان و کاوش او در روان انسان توسط روانشناسانی مانند زیگموند فروید و کارل یونگ تحسین شده است. با گذشت شب ها، ناستنکا شروع به عاشق شدن با غریبه می کند و معتقد است که او هم روح اوست. با این حال، وقتی غریبه فاش می کند که چند روز دیگر شهر را ترک می کند، دنیای ناستنکا زیر و رو می شود. او اکنون باید با این واقعیت دست و پنجه نرم کند که عشقش ممکن است برگردانده نشود و احتمال اینکه دیگر هرگز غریبه را نبیند.
ثبت ديدگاه