هم اینک محل زندگی او در کاخ مونت کریستو در حومهٔ پاریس پذیرای مسافران و علاقه‌مندان به اوست. فرانسه نویسندگان برجستهٔ زیادی به خود دیده اما گسترهٔ خوانندگان هیچ یک از آنها به الکساندر دوما نمی‌رسد. او از پیش گامان مکتب رمانتیسیسم بود و گاهی رگه‌هایی از مکتب رئالیسم نیز در نوشته‌هایش یافت می‌شود. کتاب‌های او تقریباً به تمام زبان‌های زندهٔ دنیا ترجمه شده و تاکنون بیش از ۲۰۰ فیلم براساس کتاب‌هایش ساخته اند. دوما به خاطر رمان‌های ماجراجویانه فراوانش یکی از مشهورترین نویسندگان فرانسه به شمار می‌رود. بسیاری از رمان‌های او، از قبیل «کنت مونت کریستو»، «سه تفنگدار»، «بیست سال بعد» و «ویکنت دوبراژلون» رمان‌هایی دنباله دار و سریالی هستند.

در ۱۸۲۹ نمایش‌نامه هنری سوم و دربارش ارائه شد و با استقبال خوبی روبرو گشت. سال بعد نمایش‌نامه بعدی او کریستین شهرت بیشتر و به موازات آن موقعیت مالی خوبی برایش به ارمغان آورد و او را قادر ساخت که تمام وقت به نویسندگی بپردازد. الکساندر دوما در 24 ژوئیه 1802 در ویلر کوتره در حومه پاریس متولد شد.

سپس پس از پایان داستان آلفرد، داستان را از زاویه‌ی دید پولین روایت می‌کند. این تغییرات متعدد راوی به حیرت خوانندگان می‌افزاید و داستان را هیجان‌انگیزتر می‌کند. مهم‌ترین نکته در کتاب سه تفنگدار روایت مفصل و با جزییات از جریان زندگی در قرن هجدهم است.

اگر به داستان‌های عاشقانه و رمانتیک که عنصر تعلیق در آن‌ها پررنگ است علاقه دارید، این رمان را بخوانید. اولین ترجمه کتاب سه تفنگدار که توسط محمدطاهر قاجار منتشر شد، ادبیات مهجور و نامانوسی با ادبیات رایج امروزی دارد و البته به‌نظر صاحب‌نظران اشتباهات ترجمه‌ای زیادی هم دارد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید که اولین بار، الکساندر دوما این شعار را در کتاب سه تفنگدار خود نوشت. الکساندر دوما کار نویسندگی را با نوشتن مقاله و نمایشنامه‌های کمدی و درام آغاز کرد.

2) شخصیت ها به خوبی ترسیم شده و جذاب هستند و شما به سرعت به آنها وابسته خواهید شد. 1) این یک داستان ماجراجویی کلاسیک است که شما را از ابتدا تا انتها سرگرم خواهد کرد. شخص مجربی چون بر وی می‌نگریست، او را پسر دهقانی تصور می‌کرد، اگر نه آن بودی که شمشیری بلند در بندی از چرم حمایل کرده بود، که چون پیاده شدی به مهمیز موزه خوردی، چون سوار بودی بر سرین بارکشش سودی. آتوس که کنت دولافر نام دارد، یک اصیل‌زاده ثروتمند است که همسرش به او خیانت و او را از زندگی دلزده کرده است. آرامیس درواقع شوالیه اربله نام دارد و درگیر ماجرایی عشقی شده است و از طرفی آرزو دارد به کلیسا برود و کشیش شود. طولی نمی‌کشد که دارتین‌یان متوجه می‌شود اسم واقعی سه دوستش چیز دیگری است و هرکدام داستان و ماجرایی در زندگی‌شان دارند.

دولت فرانسه در سال ۲۰۰۲ باقی مانده جسد او را در کاخ پانتئون، محل دفن مفاخر ملی این کشور جا داد. زندگی دوما هم مانند شخصیت‌های کتاب معروف خود، سه تفنگدار، پرفراز و نشیب و پرهیجان بوده است. آن‌ها با هم سوگند می‌خورند که همیشه یار و یاور هم باشند و در سختی‌ها یکدیگر را تنها نگذارند. این دوستی سرآغاز ماجراهای جالب و البته پرکشش است که متن داستان سه تفنگدار را شکل می‌دهد. در این کتاب دوما روایتی از قتل عام روز سنت بارتولومئو در سال ۱۵۷۲ ارائه می‌دهد؛ روزی که هزاران پروتستان به طرز وحشیانه‌ای به قتل رسیدند. مردی که همسرش را در قلعه‌ای نگه می‌دارد، به جایی نامعلوم می‌برد و سرانجام رازی هولناک درباره‌ی او فاش می‌شود.