در پاراگراف اول یک دور تمام چراغ راهنمایی زرد، قرمز و سبز میشود. رعایت حقوق دیگران بیش از هر مکان دیگری در چهارراه به منصة ظهور میرسد. لذا انتخاب این مکان برای شروع داستانی که دربارة رعایت نکردن حقوق دیگران است، کاملاً بجا و منطقی است، و خواهیم دید که حتی هوشمندانه است.
عابرین پیاده ای که منتظر ایستاده بودند، قدم زنان از روی خط کشی سفید از روی آسفالت سیاه گذشتند و به آن طرف خیابان رفتند. راننده ها بی صبرانه کلاچ را زیر پا فشار می دادند و ماشین های، حاضر، مانند اسب هایی بی قرار که در انتظار ضربه ی شلاق باشند، عقب و جلو می رفتند. عابرین پیاده از عرض خیابان رد شدند اما چراغی که باید به ماشین ها اجازه ی حرکت بدهد، هنوز چند ثانیه ای وقت را نشان می داد. تنها یک زن وجود دارد که هنوز بیناست و تمام این کابوس را به چشم می بیند او هفت غریبه را راهنمایی می کند – در میان آنها همسرش، یک پسر بدون مادر ، دختری با عینک تیره ، یک سگ و زنی به همراه همسرش قرار دارند…. برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
در ابتدا، کتابهای این انتشارات محدود به حوزه ادبیات ایران و جهان بود که بهمرور بسط پیدا کرده و زمینههای مختلف دیگر را نیز فرا گرفت. مؤسسه «کتاب مریم» در زمینه چاپ کتاب کودک و نوجوان و «کتاب ماد» در زمینه نشر کتب علمی، از زیرمجموعههای نشر مرکز هستند. در این مطلب، قصد داریم تا شما را کمی بیشتر با نشر مرکز آشنا کنیم. اگر قصد خرید اینترنتی کتاب های نشر مرکز را دارید، با ما همراه باشید تا کمی بیشتر این انتشارات را بشناسید. ژوزه ساراماگو در سال 1922 در آزینهاگا در پرتغال متولد شد. او یک کمونیست بود که هرگز از ادبیات به منظور ابزاری برای تبلیغ باورهای کمونیستی استفاده نکرد.
نشر مرکز، در تلاش است تا به کمک نویسندگان خوب، اشتیاق خواندن کتاب را در دل خواننده فزونتر نماید. اما آن وقت بود که معلوم شد همه آن ها مانند هم سریع و پرقدرت نیستند. گروه بعدی عابرینی، که در پشت خط کشی جمع شده بودند، مشاهده می کردند که راننده ی ماشینی که حرکت نمی کند، از پشت شیشه ی جلو دست هایش را تکان می دهد و ماشین های پشت سرهم، بی وقفه بوق می زنند. پس از مدتی، راننده ها از ماشین های خود پیاده شدند که ماشین خراب شده را به گوشه ای هدایت کنند تا راه بند نیاید و با عصبانیت به پنجره های بسته ی ماشین مشت می کوبیدند. اول به یک طرف و بعد به طرف دیگر؛ معلوم است که با داد و فریاد از حرکات دهانش پیداست که چند کلمه را تکرار می کند.
دولت برای جلوگیری از سرایت کوری به بقیه شهروندان، این افراد را در یک آسایشگاه مستقر میکند. در مدت کوتاهی هرجومرج بر روابط افراد سایه میاندازد و زوایای پنهان ذهن و روان آنها آشکار میشود. ساراماگو در این رمان برای شخصیتها نام انتخاب نکرده و از آنها با ذکر صفتهایشان یاد میکند؛ با این حال سبک نگارش او بهگونهای است که خواننده بهراحتی با شخصیتها ارتباط ذهنی برقرار میکند. کوری یک حکایت اخلاقی مدرن است، و مانند داستانهای اخلاقی کهن پیامهای اخلاقی را، اما برای مخاطبی امروزی، در خود نهفته دارد. به همین دلیل است که باز مانند آن داستانها، قهرمانهایش نه به نام بلکه با یک صفت یاد میشوند، و در آغاز کتاب نیز با نقل قول از اثری ناموجود به نام کتاب موعظهها، به ما یادآوری میشود که این رمان یک موعظه است. دنیای سراسر سفیدی پلید و وحشتبازی که کورشدگان داستان در آن به سر میبرند خاویهی بینظمی و آشفتگی است که نظم روابط انسانی بر آن حاکم نیست و در آن مهمترین چیزی که انسانها نمیبینند حقوق یکدیگر است.
او در سال 1944 با آیلدا ریس، تایپیست انتشارات ازدواج کرد و این ازدواج 26 سال بعد به طلاق انجامید. ساراماگو در سال 1969 که به حزب کمونیست پرتغال پیوست و از همان زمان به شاعری و چاپ مجله روی آورد. او مدتی در یک روزنامه محلی هم کار میکرد اما تغییرات سیاسی موجب تعطیلی روزنامه شد و این ماجرا ساراماگو را بهسوی نویسندگی تماموقت سوق داد. فعالیت ادبی ساراماگو شاهد انتشار بسیاری از اشعار، لیبرتی، داستانهای کوتاه، نمایشنامهها، رمانها، سفرنامهها و خاطرات بود. او بعد از آنکه در سراسر اروپا نویسندهای مشهور و پرخواننده شده بود، در سال 1998 برنده جایزه نوبل ادبیات شد. به تدریج شمار آدمهای کور افزایش مییابد که این افراد همه از مراجعه کنندگان یک پزشک هستند.
کوری نام رمانی به قلم ژوزه ساراماگو نویسندهٔ پرتغالی میباشد که در سال ۱۹۸۸ موفق به دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات گردید. ساراماگو در رمان کوری دربارهٔ نوعی کوری که در واقع کوری سفید هست، صحبت میکند. هم چنین در سال ۲۰۰۸ فیلمی با همین نام و موضوع هم ساخته شده است. از آثار دیگر این نویسنده میتوان به بینایی، دفتر یادداشت، همزاد و وقفه در مرگ اشاره کرد. نشر مرکز، یکی از انتشاراتهای معروف در صنعت چاپ ایران است. این انتشارات از سال 1364 و در میانه جنگ عراق و ایران، فعالیت خود را با مدیریت علیرضا رمضانی آغاز کرد.
ساراماگو در سال 1998 جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد. از دیگر آثار او که در ایران مورد استقبال خوانندگان قرار گرفته، میتوان به «همزاد» و «بینایی» اشاره کرد. ساراماگو در آثار خود از علائم نگارشی به صورت متداول استفاده نمیکند. بعد از اینکه فیلم کوری ساخته شد اعتراضات سراسری به محتوای داستان کوری صورت گرفت. نابینایان متعددی نسبت به داستان فیلم و کتاب کوری اعتراض داشتند.
مرد به همسرش توضیح میدهد که نابینا شده و از همسرش میخواهد که او را پیش چشمپزشک ببرد. زن مجبور میشود تاکسی خبر کند زیرا مرد غریبه از فرصت سو استفاده کرده ماشینشان را دزدیده است. از سوی دیگر مرد غریبه که ماشین را دزدیده بود از کارش پشیمان میشود. او از ترس و نگرانیِ احتمال دستگیر شدنش به دست پلیس، نمیتواند رانندگی کند. بهمحض اینکه او ماشین را متوقف میکند او هم به همان نابینایی دچار میشود.در مطب، مرد چشمپزشک، مرد نابینا را معاینه میکند و متوجه میشود از نظر جسمی هیچ مشکلی در چشم او وجود ندارد که موجب نابیناییاش شده باشد.
ثبت ديدگاه